عباس (اکبر عبدی) و دنیا (آزیتا حاجیان) در فیلم آدمبرفی (داوود میرباقری، 1373): عشق در لباسی دیگر

داوود میرباقری در «آدمبرفی» عشق را با مفهوم تغییر هویت و میل به تحول پیوند زده و یکی از جسورانهترین و غیرمنتظرهترین تجربیات آن سالها را از نظر بازی با کلیشهها و عقبراندن خطوط قرمز انجام داد. اکبر عبدی در نقش عباس، برای مهاجرت لباس زنان را میپوشد اما در همین لباس عاشق یک زن میشود. این پیچیدگی باعث میشود تا ارتباط عاطفی و یکطرفه میان عباس و دنیا در بخش عمدهای از فیلم شکلی درونی داشته باشد اما شاید همین امر باشد که تماشای این رابطه را چنین جذاب ساخته است. ما بهسرعت متوجه تغییر نگرش عباس نسبت به دنیا میشویم اما امکان ابراز این عشق را ندارد. با این وجود میرباقری موفق میشود با ایجاد تغییر مهمی در مسیر داستان کیفیت و تاثیر یک عشق واقعی را به تماشاگر منتقل کند. عباس که حاضر بود تمام داشتههایش را به پای رسیدن به هدف اولیهاش فدا کند در نهایت بهخاطر همین عشق مهاجرت را فراموش میکند. همین کافی است تا به یاد بیاوریم که چه کارهایی از یک عشق حقیقی ساخته است.