سلطان (فریبرز عربنیا) و مریم (هدیه تهرانی) در فیلم سلطان (مسعود کیمیایی، 1375): کوتاه بود اما خیلی خوب بود

جهان سینمایی مسعود کیمیایی عموما بهعنوان جهانی مردانه شناخته میشود. به همین دلیل است که پیدا کردن عاشقانههای عمیق و تاثیرگذار در سینمای او ممکن است کار سادهای نباشد. با این وجود کیمیایی در برخی از فیلمهایش توانایی ساخت عاشقانههایی ناب در کوتاهترین زمان ممکن را دارد. «سلطان» یکی از این فیلمها است. شخصیت اصلی مغرور و قدرتمند فیلم تنها در مقابل مریم است که بهنظر میرسد واقعیت درونیاش را بروز میدهد. مریم بهنوعی نسخه زنانه خود سلطان است: تودار، انساندوست و در محاصره دنیایی که روزبهروز اهمیت بیشتری به مادیات میدهد. شاید به همین دلیل است که ارتباط عاطفی میان آنها بهسرعت شکل میگیرد. با این وجود آنها متعلق به یک طبقه نیستند و همین امر، ادامه ارتباط آنها را ناممکن میسازد. سلطان که کمتر احساساتش را نسبت به دیگران بازتاب میدهد، با جملهای کوتاه از مریم خداحافظی میکند؛ جملهای که طعم گس و حس دوگانه آن تا انتهای فیلم از تماشاگر جدا نمیشود: «خیلی خوب بود... کوتاه بود اما... خیلی خوب بود».