پیشبینی فروش هفته آینده سینما نسبت به فروش این هفته / از شکست فیلمهای بزرگ تا نیاز به نوآوری در ژانرها

هفته گذشته، سینمای ایران به یکی از نقاط عطفی رسید که شاید برای بسیاری از مخاطبان شگفتانگیز بود. فروش فیلمها و موفقیت یا شکستهایشان، همانند همیشه به دقت رصد شد، اما این بار در زیر سطح آمار، سوالات دیگری مطرح بود. این که چرا برخی فیلمها با ستارگان شناختهشده و کارگردانان نامآشنا نتواستند موفقیتهای گذشته را تکرار کنند؟ و چرا در دنیای سینما، ژانرهایی که با موفقیتهای بزرگ گذشته شناخته میشدند، حالا در گمنامی به سر میبرند؟
این که فیلم سینمایی «دایناسور» باز هم رکورد فروش هفته را از آن خود کرده است، موضوع جدیدی نیست! با توجه به این که اسامی فیلم های کمدی در آمار فروش این هفته، تنها به 2 فیلم خلاصه می شد می توان پیشبینی کرد با توجه به این که مخاطبان علاقه خود را در ژانر کمدی ثابت کردند، حداقل یکی از این 2 فیلم کمدی در صدر آمار فروش باشد که همان طور هم شد،البته از فیلم سینمایی «موسی کلیم الله» که آمار خوبی را فروش رقم زده است قافل نشویم! با توجه به رویکرد پر سر و صدایی که این فیلم در جشنواره فیلم فجر داشت و تبلیغاتی که پرواضح است از فیلم های دیگر روی پرده پیشی گرفته است، پیش بینی این که فیلم سینمایی «موسی کلیم الله» در هفته پیش رو نیز در صدر آمار فروش باشد سخت نیست!
آمار فروش هفته گذشته سینما های سراسر ایران؛ امروز 10 خرداد ماه منتشر شد و در ادامه تحلیلی بر این آمار فروش را می خوانید:
1. دایناسور | فروش: 119,694,133,994 ریال
فروش خیرهکننده "دایناسور" در هفته گذشته، آن هم با اختلاف فاحش از دیگر رقبا، نشان میدهد که سینمای ایران همچنان روی کمدیهای پرمخاطب حساب ویژهای باز کرده است. فیلمی به کارگردانی مسعود اطیابی که پیش از این نیز با آثار کمدی پرفروش خود در گیشه موفق بوده، این بار با "دایناسور" و زوج پژمان جمشیدی و امیر جعفری، فرمول موفقیت را تکرار کرده است.
داستان "دایناسور" که حول محور تلاشهای رضا دایناسور (پژمان جمشیدی) برای ترک اعتیاد و اتفاقات ناگوار پس از آن میچرخد، با مضمونی اجتماعی-کمدی، توانسته نبض مخاطب را در دست بگیرد. حضور بازیگران شناخته شدهای چون یوسف تیموری، نگار فروزنده، سها نیاستی و سوسن پرور در کنار پژمان جمشیدی و امیر جعفری، به جذابیت این کمدی افزوده است.
این فروش چشمگیر در صدر جدول، گواه آن است که تماشاگر ایرانی، در این روزها بیش از هر ژانر دیگری، به دنبال خنده و سرگرمی است. گویی خستگی و دغدغههای روزمره، آنها را به سمت فیلمهایی سوق میدهد که بتوانند لحظاتی فارغ از هرگونه پیچیدگی و دغدغه، صرفاً به تماشای یک اثر کمدی بنشینند و بخندند. این استقبال از کمدی البته از یک سو خبر خوبی برای گیشه است، اما از سوی دیگر، میتواند زنگ خطری باشد برای تنوع ژانری در سینمای ایران. آیا سینمای ما به این سمت میرود که تنها ژانر کمدی، تضمینکننده فروش باشد و دیگر ژانرها، فرصت چندانی برای دیده شدن و جذب مخاطب نداشته باشند؟
با توجه به این شروع قدرتمند، پیشبینی میشود که "دایناسور" در هفتههای آتی نیز روند صعودی فروش خود را حفظ کند و حتی در صورت عدم حضور رقیب جدی کمدی، میتواند به فروشهای نجومی نیز دست یابد. البته برای تحلیل دقیقتر و مقایسه با روند فروش فیلمهای اطیابی در گذشته و همچنین پیشبینی نهایی، باید منتظر آمار فروش هفتههای گذشته و جزئیات دیگر فیلمها ماند.
2. موسی کلیمالله | فروش: 57,258,783,893 ریال
فیلم «موسی کلیمالله: به وقت طلوع» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا، با تکیه بر داستان زندگی موسی، پیامبر بنیاسرائیل، توانسته توجه بسیاری از مخاطبان ایرانی را جلب کند. این فیلم که نسخه سینمایی از مجموعه تلویزیونی مشابه خود است، از زمان اکران در ۸ اسفند ۱۴۰۳ تا به امروز توانسته فروش قابل توجهی را به ثبت برساند. این موفقیت، به ویژه در شرایط فعلی سینمای ایران که شاهد رقابت شدید بین فیلمها و کمبود نوآوریهای محتوایی است، قابل تحسین است.
بررسی فروش و موقعیت کنونی در بازار
در مقایسه با دیگر فیلمهای اکرانشده این هفته، «موسی کلیمالله» توانسته فروش مناسبی داشته باشد. با توجه به اینکه این فیلم در ژانر تاریخی و دینی قرار دارد، میتوان گفت که در جذب مخاطب ایرانی و مذهبی موفق بوده است. حضور بازیگران شناختهشده همچون مریلا زارعی و علیرضا کمالی که نقشهای مهمی همچون مادر و پدر موسی را ایفا میکنند، به ویژه در جلب توجه خانوادهها تأثیرگذار بوده است. از طرفی، استفاده از فناوری Virtual Production برای خلق محیطهای دیجیتال و بهروز، بهویژه در سینمای ایران که به چنین تکنولوژیهایی کمتر پرداخته میشود، نشاندهنده توجه به ارتقای سطح فنی فیلمهاست.
محتوا و پیام فیلم
«موسی کلیمالله» در پی روایت داستان زندگی موسی از زاویهای متفاوت، تلاش کرده تا نه تنها به داستانگویی تاریخی پرداخته بلکه مفاهیم عمیقتری همچون مبارزه با ظلم و رهایی از بندهای استبداد را به نمایش بگذارد. فیلم با انتخاب رویکردی مذهبی و دینی، پیامی امیدبخش و تحولآفرین برای مخاطب دارد.
با این حال، حاتمیکیا که در کارنامه خود آثار جنگی و اجتماعی پرمخاطبی مانند «آژانس شیشهای» را دارد، در این فیلم نیز به بررسی قدرت و حکمرانی استبدادی و سرنوشت انسانهای تحت فشار میپردازد. داستانهایی که با وجود قدمت تاریخی، همچنان در دنیای معاصر نیز بهروزی و مرتبط هستند. شاید همین موضوع توانسته است تا مخاطب ایرانی را جذب کند، اما این سوال مطرح است که آیا فیلم به اندازه کافی در نمایش زوایای مختلف شخصیتها و داستان قادر به تاثیرگذاری بوده است یا نه؟
فناوریهای نوین و زیباییشناسی فیلم
استفاده از فناوری Virtual Production در این فیلم در کنار استفاده از نمایشگرهای LED عظیم برای خلق محیطهای دیجیتالی، نشان از تلاش تولیدکنندگان برای بهروز کردن کیفیت بصری فیلم دارد. این تکنولوژی میتواند فیلم را از نظر بصری بسیار جذاب کند و محیطهای تاریخی را به طرز چشمگیری در برابر تماشاگران به نمایش بگذارد. اما از آنجا که این فناوری هنوز در سینمای ایران نوپاست، برخی تماشاگران ممکن است با آن ارتباط کمتری برقرار کنند و این تکنیک نتواند به طور کامل با مخاطبان قدیمی سینمای ایران ارتباط برقرار کند.
چالشها و انتقادات
«موسی کلیمالله» با همه نقاط قوتش در زمینه فنی، با چالشهایی هم روبروست. یکی از مهمترین انتقادات میتواند مربوط به پیچیدگی کمتر داستان باشد. در حالی که فیلم سعی در بازآفرینی یک داستان دینی-تاریخی را دارد، اما ممکن است برای تماشاگران معمولی و حتی کسانی که آشنایی چندانی با داستانهای دینی ندارند، کمی سطحی و ساده به نظر برسد. علاوه بر این، فیلمنامهنویسی که ابتدا توسط فرجالله سلحشور انجام شده بود و سپس حاتمیکیا آن را بازنویسی کرده، ممکن است باعث شود که برخی قسمتها احساس ناتمام بودن یا سردرگمی در پردازش شخصیتها و داستان به وجود آورد.
پیشبینی فروش هفته آینده
با توجه به فروش نسبتاً خوب این فیلم در هفتههای ابتدایی اکران، میتوان پیشبینی کرد که «موسی کلیمالله» در هفته آینده نیز همچنان در ردههای بالای جدول فروش باقی خواهد ماند. این موفقیت به دلیل محبوبیت فیلمهای تاریخی و دینی در سینمای ایران و همچنین تقاضای بالای مخاطبان مذهبی برای تماشای آثار اینچنینی است. علاوه بر این، حضور بازیگران مطرح و استفاده از فناوریهای جدید میتواند مخاطبان بیشتری را جذب کند. اما با توجه به کمبود تنوع در ژانرها و سبکهای فیلمی این روزها، در صورت عدم حضور رقبا در این ژانر، احتمالاً «موسی کلیمالله» بتواند به راحتی در صدر فروش باقی بماند.
آینده سینمای دینی-تاریخی ایران
«موسی کلیمالله» میتواند الگویی برای ساخت آثار تاریخی و دینی باشد که هم از لحاظ فنی و هم از نظر محتوا بتوانند در کنار جذابیت برای تماشاگران، پیامهای عمیقتری را منتقل کنند. با این حال، سینمای دینی ایران نیاز دارد که در داستانگویی و ساختارهای فیلمی خود نوآوریهای بیشتری به خرج دهد تا بتواند علاوه بر حفظ مخاطبان سنتی، به تماشاگران جوان و پرمخاطب نیز توجه کند.
3. کوکتل مولوتف | فروش: 56,344,046,000 ریال
وقتی میگوییم «کوکتل مولوتف»، شاید خیلیها به یاد فیلمی بیافتند که در ظاهر کمدی است، اما وقتی به داستان و شخصیتها نگاه میکنیم، میبینیم که کمتر از طنزهای خالص و بیخیال خبری است. این فیلم به کارگردانی حسین امیری دوماری و نویسندگی احمد رفیعزاده در دهه ۱۳۵۰ میگذرد، زمانی که ایران در آستانه انقلاب بود. داستان از پیروز (با بازی امین حیایی) شروع میشود، مردی که عاشق ژیلا (با بازی ستاره پسیانی) است، اما پدر ژیلا، محجوب (با بازی پژمان جمشیدی) به دلایل سیاسی و اجتماعی مخالف این ازدواج است. برای حل مشکلاتش، پیروز تصمیم میگیرد در مسابقه بختآزمایی شرکت کند و برنده شود؛ اما داستان به همین سادگیها پیش نمیرود.
فروش و موقعیت فیلم در بازار
در این هفته، «کوکتل مولوتف» فروش نسبی داشته، اما هیچوقت نتواسته در برابر فیلمهایی مثل «دایناسور» یا «موسی کلیمالله» که فضای دینی و تاریخی دارند، خود را مطرح کند. این فیلم کمدی با وجود بازیگران معروفی همچون امین حیایی و احمد مهرانفر، نتواسته است آنطور که باید و شاید، قلب مخاطب را به دست آورد. هرچند که پژمان جمشیدی و دیگر بازیگران نیز در نقشهای خود قابل قبول ظاهر شدهاند، ولی چیزی که شاید باعث میشود این فیلم به دل خیلیها نچسبد، تکرار همان کلیشههای طنز ایرانی است که بیشتر در تلویزیون دیدهایم تا سینما.
چطور تاریخ و طنز دست به دست هم میدهند؟
در ظاهر، فیلم یک کمدی ساده است، اما وقتی در داستان بیشتر فرو میرویم، بهوضوح میبینیم که «کوکتل مولوتف» از جنبههای اجتماعی و سیاسی آن دوران غافل نشده. زندگی پیروز و مشکلاتش نه تنها بهعنوان یک کمدی، بلکه بهعنوان ابزاری برای نقد اجتماعی در دل فیلم قرار گرفته است. اما شاید نتوانسته آنطور که باید این مضمونها را با دقت و عمق بیشتری به تصویر بکشد. فیلم در ارائه جزئیات زندگی سیاسی ایران در آن زمان ضعیف عمل کرده و نتواسته آنطور که باید، جنبههای دینی و اجتماعی آن دوران را بهطور ملموس نشان دهد. این کمتوجهی به پیشینه تاریخی میتواند به فیلم آسیب بزند؛ چرا که در واقع، این طنز با نگاهی سطحی به مسائل اجتماعی ساخته شده است.
بازیگران و اجرای نقشها
نمیتوان از امین حیایی و احمد مهرانفر گذشت. این دو به عنوان بهترین بازیگران کمدی سینما شناخته میشوند و بهخوبی توانستهاند در «کوکتل مولوتف» نقشهای خود را ایفا کنند. اما در کنار آنها، باید بپرسیم که آیا این کمدیهای تکراری و شوخیهای معمولی توانستهاند آن طعم خاصی که سینمای کمدی ایرانی در گذشته داشته را حفظ کنند؟ شاید کمی بیشتر از همان شوخیهای رایج در تلویزیون را دیدهایم و خبری از نوآوریهای جالبی که انتظار داشتیم نبوده است.
پیشبینی هفته آینده
با توجه به وضعیت فروش این فیلم، بهنظر میرسد که «کوکتل مولوتف» در هفتههای آینده به فروش بیشتری نخواهد رسید. به خصوص که فیلمهای دیگری با مضمونهای مختلف، مثل «موسی کلیمالله»، اکران میشوند و رقابت سختی برای جذب مخاطب وجود دارد. در واقع، کمدیهایی که بهصورت سطحی از مشکلات اجتماعی میگذشتند و به شوخیهای ساده بسنده میکردند، معمولاً در بلندمدت نتوانستهاند فروشهای چشمگیر داشته باشند.
نتیجهگیری
در مجموع، «کوکتل مولوتف» بهعنوان یک کمدی با طعم تاریخ و مسائل اجتماعی، میتوانست خیلی بیشتر از چیزی که هست، تاثیرگذار باشد. با بازیگران خوب و داستان جذاب، پتانسیل زیادی داشت تا به فیلمی متفاوت تبدیل شود، اما به دلیل تکرار کلیشههای کمدی و نداشتن نگاه عمیقتر به مسائل اجتماعی، در نهایت نتواسته است انتظارات مخاطبان را برآورده کند. بهنظر میرسد که سینمای کمدی ایران به نوآوریهای بیشتری نیاز دارد و اگر این روند تکراری ادامه پیدا کند، باید انتظار فروش پایینتری برای فیلمهای مشابه داشته باشیم.
4. پسر دلفینی 2 | فروش: 30,729,214,037 ریال
فیلم «پسر دلفینی 2» یکی از آثار پویانمایی ایرانی است که در سال ۱۴۰۳ به کارگردانی محمد خیراندیش ساخته شد و به عنوان دنبالهای بر فیلم «پسر دلفینی» (۱۴۰۱) به سینماهای ایران عرضه شده است. این فیلم در ژانر پویانمایی و ماجراجویی قرار دارد و توانسته است فروش قابل توجهی با رقم ۲۸٬۰۳۱٬۷۴۷٬۰۰۰ تومان در گیشه داشته باشد. با اینکه این فیلم به نظر میرسد به دنبال ادامه موفقیتهای نسخه اول خود باشد، اما با دیدی انتقادیتر میتوان برخی نکات و نکات ضعف آن را بررسی کرد.
داستان و شخصیتها
در «پسر دلفینی 2»، قهرمان داستان که حالا تبدیل به چهرهای محبوب و محترم در جزیره شده، همچنان با تنهایی دست و پنجه نرم میکند. این فیلم در تلاش است تا مسأله تنهایی و جستجو برای یافتن دوست و همراه را به تصویر بکشد. شخصیت پسر دلفینی که به نمادی از قهرمانبودن تبدیل شده است، در این قسمت تصمیم میگیرد تا به همراه گروهی از همراهان خود از جمله ناخدا مروارید و سفید، وارد دنیای جدیدی شود.
اما داستان فیلم با ورود شخصیت منفی جدید، یعنی خواجه ماجد که به دنبال انتقامجویی از جزیره و قهرمانان داستان است، پیچیده میشود. تلاشهای خواجه ماجد برای پیدا کردن یک جزیره مرموز، به نوعی باعث شروع ماجراهای جدیدی برای پسر دلفینی و همراهانش میشود. این داستان که همچنان بر پایه مفاهیم قدیمی قهرمانی و انتقام ساخته شده است، سعی دارد مخاطب را درگیر ماجراجوییهای پرهیجان و دنیای فانتزی خود کند.
«پسر دلفینی 2» در جشنواره فیلم فجر سال ۱۴۰۳ موفق به کسب سیمرغ بلورین بهترین پویانمایی و سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران شد. این جوایز به خوبی نشاندهنده میزان موفقیت فیلم از نظر کیفیت فنی و استقبال عمومی است.
پیشبینی هفته آینده و تحلیل فروش
با توجه به استقبال عمومی و کسب جوایز در جشنواره فیلم فجر، «پسر دلفینی 2» احتمالاً در هفتههای آینده همچنان به فروش خوبی دست خواهد یافت، بهویژه اینکه این فیلم در دسته فیلمهای پویانمایی قرار دارد و میتواند به عنوان یک انتخاب مناسب برای خانوادهها و کودکان شناخته شود. اما با توجه به حضور فیلمهای بزرگی همچون «دایناسور» و «موسی کلیمالله» در گیشه، به نظر میرسد که «پسر دلفینی 2» نتواند به موفقیتهای چشمگیر در فروش گیشه برسد و ممکن است در میان مخاطبان خاص خود محدود باقی بماند.
5. رها | فروش: 27,418,891,500 ریال
در حالی که «رها» به عنوان یک درام اجتماعی میتوانست داستانی تاثیرگذار ارائه دهد، اما در نهایت نتواسته است موفقیتی درخشان داشته باشد. شاید ضعف فیلم در انتخاب زاویه دید و نپرداختن به عمق شخصیتها باعث این عقبنشینی از فروش بالا شده باشد. در این ژانر، گاهی اوقات عمق شخصیتها و نحوه روایت میتواند عاملی تعیینکننده برای جذب مخاطب باشد.
در دنیای شلوغ و رنگارنگ سینمای ایران، فیلمهای درام اجتماعی همیشه بخشی از سینما را به خود اختصاص دادهاند. اما در هفتهای که فیلمهایی با جلوههای بصری و ژانرهای پرفروش در گیشه حاضر بودند، «رها»، ساخته حسام فرهمند، نتواست جایگاه مستحکمی پیدا کند. این فیلم در حالی که از بازیگران نامآشنا همچون سیدشهاب حسینی و غزل شاکری بهره میبرد، نتوانست فروش قابل توجهی را از آن خود کند و در انتهای جدول فروش این هفته قرار گرفت.
فروش فیلم: ۲۷,۴۱۸,۸۹۱,۵۰۰ ریال، رقم پایین و غیرمنتظرهای است، بهویژه وقتی که به پتانسیلهایی که برای جذب مخاطب داشت نگاه میکنیم. داستان یک خانواده معمولی، در دل بحرانهای اجتماعی، که تلاش میکنند زندگی خود را در برابر مشکلات کوچک و بزرگ حفظ کنند، میتواند برای بسیاری از تماشاگران ملموس و جذاب باشد. پس چرا این فیلم در گیشه شکست خورد؟
سادهگی یا تکرار؟
یکی از دلایل اصلی که شاید باعث شده تا «رها» نتواهد به موفقیت برسد، سادگی بیش از حد آن است. فیلمهایی که در دل درامهای اجتماعی میپردازند، باید بتوانند احساسات پیچیده و لایههای مختلف انسانی را به شکلی هنرمندانه و غیرتکراری به تماشاگر منتقل کنند. اما در اینجا، داستانی که با نگاهی به زندگی روزمره و مشکلات پیشپاافتاده خانوادهها روایت میشود، در پیامی که میخواهد منتقل کند، از عمق بیشتری برخوردار نیست. در حقیقت، شاید این سادهگی برای عدهای از مخاطبان جذاب باشد، اما برای عده زیادی که به دنبال تجربههای پیچیدهتری هستند، این تکرار در نوع روایت جذابیتی ندارد.
رقابت با بزرگترها
در حالی که «رها» به عنوان یک فیلم اجتماعی و درام تلاش میکند تا جذابیتهای خاص خود را در دل جامعه و مسائل روز پیدا کند، از لحاظ گیشهای با رقابت بسیار سختی روبهرو است. فیلمهایی چون «دایناسور» و «موسی کلیمالله» با داستانهای پرهیجان و تکنیکهای جدید فیلمسازی، از نظر تبلیغاتی و جلب توجه، جلوتر از «رها» حرکت کردهاند. این فیلمها به نوعی توانستهاند توجه تماشاگرانی را که به دنبال تنوع ژانری و هیجان هستند، جلب کنند. «رها» با داستان ساده خود، بیشتر به نظر میرسد که برای کسانی طراحی شده که دنبال تجربیات عاطفی و روانشناختی در سینما هستند؛ اما در یک گیشه پر از فیلمهای سرگرمکننده و پرهیجان، این فیلم نمیتواند همان طور که باید به چشم بیاید.
بازاریابی: عامل گمشده
یکی دیگر از دلایلی که میتوان برای فروش پایین «رها» برشمرد، نبود یک کمپین تبلیغاتی قوی و بازاریابی گسترده است. در دنیای امروز سینما، بهویژه در ایران، تبلیغات و معرفی فیلمها از اهمیت ویژهای برخوردارند. حتی بهترین فیلمها هم اگر به درستی معرفی نشوند، نمیتوانند فروش خوبی داشته باشند. در حالی که فیلمهای گرانقیمت و پرفروشتر با تبلیغات وسیع در رسانهها و شبکههای اجتماعی موجی از توجهها را به خود جلب میکنند، فیلمهایی مانند «رها» که درامهای اجتماعی با رویکردی ساده و درونی هستند، نیازمند تبلیغات خاصتری برای جلب نظر مخاطبان خود هستند. در نبود این کمپین، فیلم حتی با بازیگران و کارگردان شناختهشده نمیتواند جایگاه خود را پیدا کند.
پیشبینی برای هفتههای آینده
با توجه به فروش نسبی پایین فیلم در این هفته، پیشبینی میشود که «رها» نتواند در هفتههای آتی شاهد تغییرات چشمگیر در فروش خود باشد. این فیلم به طور کلی در دسته آثار اجتماعی قرار میگیرد که بیشتر برای مخاطبان خاص خود جذابیت دارند، اما در میان انبوهی از فیلمهای سرگرمکننده و ژانرهای هیجانانگیز، مخاطب عام نمیتواند آن را در اولویت خود قرار دهد. به علاوه، رقبای بزرگتر همچنان در گیشه حرف اول را خواهند زد و «رها» در سایه این رقابت شدید، به فروش خوبی دست نخواهد یافت.
البته این به معنای شکست قطعی فیلم نیست. در صورتی که کمپین تبلیغاتی مناسبی در هفتههای آینده به راه بیفتد، شاید مخاطبان خاص این ژانر بتوانند فیلم را پیدا کنند و از آن حمایت کنند، اما این موضوع بعید است که به تحول چشمگیری در آمار فروش منتهی شود.
تحلیل فروش کلی
از نگاه کلی، این هفته شاهد این بودیم که ژانر کودکانه و انیمیشن در مقایسه با سایر ژانرها، بیشترین فروش را به خود اختصاص داد. فیلمهایی مانند «دایناسور» که به شدت جذابیتهای بصری و فنی دارند، توانستهاند نظر خانوادهها را جلب کنند. در عوض، ژانرهای تاریخی و اجتماعی با وجود بازیگران معروف و داستانهای بزرگ، نتواستهاند به فروش قابل توجهی دست یابند. به نظر میرسد که مخاطبان در این دوران به دنبال داستانهای جدیدتر و جذابتر هستند، در حالی که فیلمهایی با داستانهای تکراری و ژانرهای خاص نتواستهاند همانند گذشته بدرخشند.
پیشبینی هفته آینده
با توجه به روند فروش فیلمها، به نظر میرسد که در هفته آینده، دایناسور همچنان در صدر باقی خواهد ماند. از طرف دیگر، «کوکتل مولوتف» و «موسی کلیمالله» میتوانند در صورت تبلیغات بیشتر و جذب نقدهای مثبت، فروش خود را افزایش دهند. اما به طور کلی، اگر سینمای ایران نخواهد در دام تکرار و محدود شدن به چند ژانر خاص گرفتار شود، نیازمند نوآوریهای بیشتری در زمینه محتوا و انتخاب ژانرهای متنوع خواهد بود.
در نهایت، سینمای ایران باید به دقت درک کند که مردم به فیلمهایی علاقهمند هستند که نه تنها سرگرمکننده باشند، بلکه افقهای جدیدی از داستانگویی را نیز به نمایش بگذارند.
