جستجو در سایت

1404/03/07 12:00

موفق‌ترین انیمیشن دهه 2000 دیزنی چگونه شکل گرفت؟

موفق‌ترین انیمیشن دهه 2000 دیزنی چگونه شکل گرفت؟
کریس سندرز، کارگردان و نویسنده انیمیشن محبوب «لیلو و استیچ»، فاش کرد که ایده اولیه این اثر در واقع برای یک کتاب کودکانه بوده و نه فیلم سینمایی. او شخصیت استیچ را ابتدا به‌عنوان موجودی مرموز در دل جنگل خلق کرده بود، اما در ادامه مسیر، این پروژه به یکی از موفق‌ترین انیمیشن‌های دیزنی در دهه ۲۰۰۰ تبدیل شد.
به گزارش سلام سینما

فیلم آبرنگی و محبوب دیزنی، «لیلو و استیچ» از زمان اکران خود در سال ۲۰۰۲، به یکی از نمادین‌ترین آثار این استودیو تبدیل شده است؛ به‌ویژه در مقایسه با دیگر آثار دوران نه‌چندان موفق اوایل دهه ۲۰۰۰ دیزنی، مانند «فانتازیا ۲۰۰۰» و «سیاره گنج». این داستان درباره خانواده‌ای ناهماهنگ و موجودی فضایی که به‌عنوان حیوان خانگی به آن‌ها می‌پیوندد، با ترکیب بی‌نظیر شخصیت‌های ماندگار، ماجراجویی‌های علمی-تخیلی و احساسات انسانی عمیق، قلب میلیون‌ها بیننده را تسخیر کرد.

اکنون، نسخه لایو اکشن (با کمک انیمیشن CGI) «لیلو و استیچ» نه‌تنها به موفقیتی چشمگیر در گیشه دست یافته، بلکه اولین بازسازی بزرگ از یک انیمیشن دهه ۲۰۰۰ دیزنی نیز به حساب می‌آید. این موفقیت، جایگاه فیلم اصلی را در میان بهترین انیمیشن‌های تاریخ دیزنی تثبیت کرده است.

اما نکته جالب اینکه کریس سندرز، کارگردان و نویسنده مشترک نسخه اصلی انیمیشن (و همچنین صداپیشه شخصیت استیچ)، در ابتدا اصلاً قصد نداشت این پروژه را به‌صورت یک فیلم بسازد.

استیچ از یک کتاب کودکان "رهاشده" متولد شد

کریس سندرز در گفت‌وگویی با مجله Vulture درباره تاریخچه ساخت این اثر توضیح داد که ایده اولیه «استیچ» متعلق به ۱۷ سال پیش از ارائه رسمی پروژه به دیزنی بوده است. او در آن زمان قصد داشت یک کتاب کودکانه درباره موجودی کوچک و ناشناخته بنویسد که در دل جنگلی زندگی می‌کند:

«استیچ در ابتدا هیولایی بود که بدون هیچ توضیحی از کجا آمده. داستان درباره یافتن جایگاهی برای تعلق او بود. اما بعد از چند طراحی اولیه فهمیدم فشرده کردن این ایده در ۲۴ صفحه کتاب کودکان بسیار دشوار خواهد بود، پس آن را رها کردم.»

همان‌طور که مشخص است، ایده یک هیولا در جنگل شباهت زیادی به داستان‌های کلاسیک و افسانه‌ای دارد. با این حال، کریس سندرز و همکارانش تصمیم گرفتند مسیر متفاوتی را در پیش بگیرند: هیولا نه از جنگل، بلکه از سیاره‌ای دیگر آمده است.

این تغییر فضا به‌دلیل پیشنهاد توماس شوماخر، مدیر خلاقیت دیزنی، صورت گرفت که گفته بود:

«نمی‌خوای یه موجود فضایی رو بذاری وسط یه دنیای پر از حیواناتی که از وجود موجودات فضایی بی‌خبرن. یه فضایی در میان حیوانات چندان خارق‌العاده نیست، ولی در میان انسان‌ها چرا.»

سندرز با این نظر موافقت کرد، به‌ویژه وقتی شوماخر زیبایی طبیعت هاوایی و رنگ‌های زنده آن را به او نشان داد. پس از آن، ایده داستان جدید شکل گرفت و در فرآیند طراحی، سندرز به جایی برگشت که ابتدا همه‌چیز از آنجا آغاز شده بود:

«با خودم گفتم وقتی می‌گم “فضایی”، همه برداشت خودشون رو دارن. پس بهتره یه کتاب مصور بسازم که تصورم رو نشون بده. به‌نوعی، همون کتاب کودکانه رو ساختم.»

این پروژه از طریق یکی از استودیوهای دورافتاده‌ی دیزنی در فلوریدا (به دور از نظارت مستقیم مدیران هالیوودی) توسعه یافت و نتیجه آن، چیزی بود که به یکی از ماندگارترین آثار دیزنی تبدیل شد. امروزه «لیلو و استیچ» از طریق فیلم‌های فرعی، برنامه‌های تلویزیونی و حتی کتاب‌های کودکانه به زندگی خود ادامه می‌دهد.

منبع: slashfilm


ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image