رضا (حمید جبلی) و معصومه (صحرا کریمی) | هنر پذیرش عواطف درونی

چه کسی گفته که سادگی همواره با عمیق بودن در تضاد است؟ گاهی اوقات یک اثر ساده میتواند تاثیر عمیقی بر تماشاگران بگذارد. «خواب سفید» یکی از این آثار است. رضا جوانی سادهدل است (از آن شخصیتها که ممکن است «شیرینعقل» بنامیمشان) که خواستههایی حداقلی از زندگی دارد؛ با این وجود هم در آنچه میخواهد مصمم است و هم با خودش کاملا صادق است. تاثیرگذاری فیلم هم در وهله اول از همین ویژگیها ناشی میشود. احساسی هم که به مرور میان رضا و معصومه پیش میآید همین خصوصیات را دارد. ارتباط آنها نه دیالوگهای پرشور دارد و نه لحظات پرهیجان. با این وجود بیادعا، ساده و صادقانه است. حمید جبلی با نگاه شاعرانهای که به عاطفه محکم بین رضا و معصومه دارد، توجه ما را به «دیگری»هایی جلب میکند که عموما در جامعه نادیدهشان میگیریم (یا لااقل جدیشان نمیگیریم). در دنیایی که بیش از همیشه ما را به سمت تصمیمگیری بر اساس منطق و حساب و کتاب پیش میبرد، «خواب سفید» یاد ما میاندازد که گاه چقدر زندگی میتواند لذتبخشتر باشد اگر عواطف و غرایز خودمان را به رسمیت بشناسیم.