خیزش دوباره سینمای اجتماعی در ایران؛ جرقه یا تغییر مسیر؟

اختصاصی سلام سینما - فاطمه فریدن: سینمای ایران در دوران همهگیری کرونا شرایط بحرانی را تجربه کرد. هرچند سینمای جهان نیز به تبعیت از این جریان دچار رخوت شد اما وضعیت فروش گیشهای در سینمای ایران به مراتب اسفبارتر از سایر نقاط دنیا بود. فیلمسازان نیز در این شرایط صرفا در تردیدی دائمی به سر میبردند که آیا باید فیلمی بسازند یا عطایش را به لقایش ببخشند. در چنین بزنگاهِ هولناکی تصمیمگیری برای رهایی از این منجلاب و اتخاذ راهکاری مفید کاری دشوار به نظر میآمد. یکی از راهکارهای زیرکانه مطرح شده در این دوران، تولید انبوه و اکران مستمر آثار کمدی بود. کمدیهایی که نهتنها فیلمهای اجتماعی را به حاشیه راندند که نگاه مخاطبان را نیز در مواجهه با دیدن فیلمها دچار تشتت و چندگانگی کردند.
بیشتر بخوانید:
محمدرضا لطفی: سینمای اجتماعی اگر حمایت نشود دوباره زیر دست و پای شبهکمدیها له میشود
بازگشت روایت؛ «پیرپسر» و خیزش ژانر فراموششده | کمدیها کنار رفتند
کمدی؛ سرآمد همه ژانرها
انتخاب کمدی به عنوان ژانر برتر سینمایی در آثار تولید شده آن دوران، وضعیت فیلمسازی را برای اجتماعیسازان دچار مشکلات فراوان کرد. شرایط به گونهای بود که اغلب تهیهکنندگان یا سرمایهگذاران فقط به تولید فیلمی کمدی رضایت میدادند، زیرا پر شدن صندلیهای سینما منوط به ساخت فیلم در این ژانر بود. مصداق بارز آن فیلم «فسیل» ساخته کریم امینی است که با پیشنهاد مدیریت اسبق سازمان سینمایی حدود یک سال بر پرده اکران ماند. اکران طولانی که دستآخر با اعتراض اهالی رسانه و مخاطبین مواجه شد.
کمدیهای دیگر و «فسیل» به عنوان سردمدار آنان، فارغ از کیفیت فنی و محتوایی ناخودآگاه یک مساله مهم را در سینمای ایران هشدار میدادند: حذف سینمای اجتماعی و ناپدید شدن سینمای تجربی و فیلمهایی موسوم به هنری و معناگرا. از طرف دیگر کناره گرفتن بیسابقه فیلمسازان آثار اجتماعی و فقدان آنها در این دوره معضلی فراگیر به نام «تکژانری» را پدید آورد. معضلی جدی که چند سال به طول انجامید و تعدادِ بیشماری از فعالان در حوزههای مختلف سینما را خانهنشین کرد. اتخاذ یک تصمیم نادرست، سینمای ایران را به سمت تکبعدی شدن و فاصله گرفتن از فستیوالهای بینالمللی سوق داد. از آنجا که آثار کمدی فقط برای فروش گیشهای ساخته شده بودند لذا جایگاهی در جشنوارههای جهانی نیز نیافتند و مسیری واحد برای یکهتازی کمدیها در داخل کشور هموار شد.
بیشتر بخوانید:
یک فعال اصلاحطلب: با یک رنسانس اجتماعی روبهرو هستیم که به حاکمیت تحمیل شده است
رشد چشمگیر فروش فیلمهای اجتماعی | 50 درصد سهم اکرانهای تابستان در اختیار درامهای غیرکمدی
چگونه رشد سینمای زیرزمینی باعث تغییر سینمای اجتماعی شد؟
وفور فیلمهایی موسوم به زیرزمینی طی سالهای اخیر منجر به حصول تفکری نو در نحوه ساختن فیلم شده است. فیلمهایی که بیپرده به طرح موضوعات اجتماعی و مسائل انسانی میپردازند. این رویکرد خواه ناخواه سینمای اجتماعی را تحتتأثیر قرار داده و موجبات تغییراتی کلی در محتوای فیلمها را فراهم کرده است.
سازندگان آثاری در قالب اجتماعی پس از سر و صدا کردن این سبک فیلمها در جشنوارههای جهانی، بهتدریج روش اصلیشان در پرداخت و نگاه به سوژه را تغییر دادند. نوعی تهور و دیگرخواهی در خواستههای فیلمسازان سینما مشهود شد که بخشی از آن به تغییر نگرش در پردازش موضوعات و بخشی دیگر به نحوه رویارویی با نسل جدید که خواستار تحول و دگرگونی است مرتبط میشد. این خواستهها جدا از درست یا نادرست بودن، هشدار دیگری به سینمای ایران و تولیدکنندگان فیلمها میداد. این که پس از رخ دادن جریانات متعدد در فرهنگ و سیاست، سینما نیز به تأسی از آنان دچار تحولی بنیادی میشود؛ تحول در گزینش سوژه و شیوه نگریستن به آن.
مجموعه این اتفاقات در حاشیه خاتمه یافتن کووید ۱۹ و تحولات سیاسیِ رخ داده شکلی جدید یافت. با تولید مجدد فیلمهای اجتماعی و خستگی مخاطبان از تماشای کمدی، بستری برای احیا دوباره سینمای اجتماعی فراهم شد. بستری که با پیروی از ایدههای جدید و خطشکن در شکلبخشی به محتوای داستانی، فضایی گشودهتر به وجود آورد.
این روزها فیلمهای اجتماعیِ دارای مجوزِ ساخت با دنبال کردن قانون «نه این نه آن» حد فاصل گذشته و حال باقی ماندهاند. به گونهای که از مرزهای تعیینشده عبور نمیکنند اما همچنین وابسته به شیوههای تکرارشده قبلی نیز نیستند. نوعی گریز از قوانین کلیشهایِ سابق و رد نکردن مرزهای انسانی و اخلاقی موجود در عرف و بطن جامعه. نمونه آن فیلمهای «پیرپسر» و «زن و بچه»اند که مغایر با معیارهای شناختهشده در گذشتهای نزدیک عمل میکنند. اگرچه در فیلمهای اجتماعی دیگری مانند «لاکپشت» و «غریزه» و «ناتور دشت« با ساختار منسجمتری بهلحاظ داستانپردازی و طراحی شخصیتها روبرو میشویم.
با وجود پستی بلندیهای به وجود آمده در حوزه سینما و عبور سینماگران از چنین مراحل بلاخیزی، سینمای اجتماعی همچنان لنگانلنگان در مسیری جدید حرکت میکند. مجموع اتفاقات رخ داده شاید یک روزنه نور یا جرقهای امیدوارکننده برای روشن شدن ادامه مسیر باشد اما تا رسیدن به تثبیت و تعادل راهی طولانی در پیش است.

سال تولد: ۱۳۶۱ / تهران
رشته تحصیلی: فارغالتحصیل کارشناسیارشد ادبیات نمایشی از دانشکده هنر و معماری / تهران مرکز - فارغالتحصیل دوره یکساله سینما از کانون سینماگران جوان
علاقههای فرهنگی و سینمایی: من علاوه بر نقد سینمایی به دلیل علاقه، در زمینه فیلمنامهنویسی هم فعالیت داشته و دارم. در زمینه عکاسی نیز به صورت نیمه حرفهای فعالیت میکنم.
مدت زمان فعالیت حرفهای به عنوان نویسنده: از سال ۱۳۸۶ تا کنون.
مدت زمان همکاری با سلام سینما: از خرداد ۱۴۰۴ - پیش از این نیز در زمان جشنواره فیلم فجر به عنوان منتقد در استودیو سلام سینما حضور داشتم.