جستجو در سایت

1399/09/01 20:45

فقط فرشته ها بال دارند/ پرستاران به یادماندنی سینمای ایران

فقط فرشته ها بال دارند/ پرستاران به یادماندنی سینمای ایران
مرور جذاب ترین پرستاران در فیلم های ایرانی مانند هدیه تهرانی در «شوکران» و سحر دولتشاهی در «طلا و مس» به پاسداشت زحمات شبانه روزی پرستاران و کادر درمان در این روزهای کرونایی.

اختصاصی سلام سینما- در روزهای تیره و تار اوج پاندمی کرونا هستیم و در هر روز شمار بیشتر مبتلایان و قربانیان جانمان را به درد می‌آورد. در این میان، این روزها برای پرستاران و کادر درمان از همه سخت‌تر می‌گذرد و بیماران زیاد، زندگی‌شان را در این چندماهه فرسایشی کرده است. دیگر همه می‌دانیم که چه شیفت‌های طولانی دارند و چطور برای درمان بیماران روزها از خانه و خانواده‌شان دور مانده‌اند و عزیزان خود را ندیده‌اند.

به پاسداشت زحمات شبانه روزی پرستاران، به یادماندنی‌ترین پرستارهای سینمای ایران را مرور کرده‌ایم که به طرز جالبی همه‌شان زنانی قوی و بااراده هستند.

 

شوکران

به یادماندنی ترین پرستاران سینمای ایران

بازیگر نقش پرستار: هدیه تهرانی

خلاصه داستان:

مهندس خاکپور مدیر عامل شرکت در پی بررسی ضرر و زیان کارخانه به تهران عزیمت می کند. او طی سانحه تصادف در جاده مصدوم و به بیمارستان منتقل می شود. محمود بصیرت معاون و دوست قدیمی خاکپور با شنیدن خبر تصادف به تهران مراجعه کرده و خاکپور را در تهران ملاقات می کند. او در پی مداوای خاکپور با پرستاری به نام سیما آشنا شد. با گذشت زمان رابطه سیما و محمود صمیمیت بیشتری پیدا کرد. سرانجام با پیشنهاد محمود، سیما بطور پنهانی به عقد موقت او درمی آید و...

 

سیما ریاحی...پرستاری زیبا و دلربا...زنی خوش مشرب که آدم دوست دارد ساعت‌ها بعد از همان دیدار اول با او معاشرت کند و وقت بگذراند. زنی با دلبری‌ها و در عین حال جدیت‌های مخصوص خودش و از اولین زنان سرکش مهم تاریخ سینمای ایران که حالا زیر دستان مینو فرشچی، بهروز افخمی و هدیه تهرانی  بدون کوچکترین محافظه‌کاری پرداخته شده و دل بسیاری از مخاطبان سینما را اسیر خود کرده است. و درست از «شوکران» است که چهره جدیدی از زن مدرن ایرانی در سینمای ایران زاده می‌شود.

 

خفه گی

به یادماندنی ترین پرستاران سینمای ایران- خفه گیبازیگر نقش پرستار: الناز شاکردوست

خلاصه داستان:

صحرا مشرقی پرستار یک بیمارستان روانی است. مسعود سازگار همسرش را که ظاهرا دیوانه شده در این بیمارستان بستری می کند. صحرا مشرقی وقتی با همسر مسعود آشنا می شود، پی به حقایقی عجیب از زندگی آنها می برد و ناخواسته وارد ماجراهایی می شود ...

 

احتمالاً «خفه‌گی» برای یك مخاطب معمولی، فیلمی گنگ، بی‌هدف و سخت فهم به نظر برسد و یا از سیاه‌وسفید بودن فیلم حوصله‌اش سر برود، اما تماشاگر حرفه‌ای‌تر به‌خوبی متوجه ویژگی‌های بارز «خفه‌گی» و داستان متفاوتش برای سینمای ایران می‌شود.

«خفه گی» كه سایه‌ای از فیلم‌های نوآر را به ذهن تماشاگر متبادر می‌کرد، از اينجا به بعد، دقيقش را بخواهيد از سكانسی كه پرستار از روی پله‌ها می‌افتد، تبديل به نوآری تمام‌عیار می‌شود. به ياد داريد كه چطور نوآرهای مهم و به‌یادماندنی مانند غرامت مضاعف و يا سانست بلوار، داستان خود را با نمايش شخصيت اثيری خود بر بالاي پله‌ها و پايين آمدنش (كه به مثابه هبوط شخصيت به جهان نفرین‌شده و تيره و تار فيلم است.) آغاز می‌شوند؟

 

بهمن

به یادماندنی ترین پرستاران سینمای ایرانبازیگر نقش پرستار: فاطمه معتمدآریا

خلاصه داستان:

هما پرستار مجرب بیمارستان پیشنهاد شب کاری و مراقبت از خانم مسنی را می پذیرد. اولین روز کاریش اولین برف سال می بارد. در تمام طول این 10 روز مراقبت نه برفی می آید و نه او می تواند بخوابد...

یکی از پرستاران پا به سن گذاشته و دلسوز سینمای ایران در فیلمی که موقعیت خوبی برای نمایشش فراهم نشد و آنطور که باید مورد توجه تماشاگران قرار نگرفت. گره خوردن دغدغه‌های شخصی او با مراقبتش از بیمار و کارش نکته جالت درباره این کاراکتر است.

 

شیدا

پرستاران به یادماندنی سینمای ایران- شیدا

بازیگر نقش پرستار: لیلا حاتمی

خلاصه داستان:

فرهاد که در جنگ مجروح شده و موقتاً بینایی اش را از دست داده، به بیمارستانی صحرایی منتقل شده که در آن پرستاری به نام شیدا از مشاهده ی مقاومت فرهاد در تحمل درد شگفت زده می شود و بتدریج می فهمد که می تواند با تلاوت قرآن، التیام بخش او باشد. مراقبت شیدا از فرهاد به مرور پیوندی عاطفی بین آن ها ایجاد می کند که با مرخص شدن ناگهانی فرهاد از بیمارستان منجر به جدایی شان می شود. فرهاد در جستجو شیدا به جبهه بر می گردد، ولی جنگ تمام می شود و جستجو را دشوار می کند. فرهاد به اصرار پدر و مادرش با دختری پولدار عقد می کند که فکر مهاجرت از ایران را در سر دارد. وقتی که معلوم می شود ترکش سمی که زمانی از سینه فرهاد بیرون آمده برای سلامتی او عوارض وخیم دارد، نامزد فرهاد او را ترک می کند و به خارج از کشور می رود. فرهاد در بیمارستانی که شیدا در آن جا پرستار است بستری می شود ولی شیدا خود را از چشم فرهاد پنهان می کند، اما به اصرار مادر فرهاد یک بار دیگر شیدا با خواندن قرآن و به مدد نیروی عشق موفق می شود زندگی را به فرهاد بازگرداند.

 

«شیدا» آن دختر کم‌حرف، درون‌گرا، خجالتی و معصوم است که لیلا حاتمی هم به‌واسطه چهره‌اش به‌راحتی به آن نزدیک می‌شود و در قالب شیدا خود را حل می‌کند: پرستاری که در زمان جنگ، حس محترمانه و عاشقانه‌ای نسبت به رزمنده‌ای که در جبهه بینایی‌اش را ازدست‌داده است پیدا می‌کند.

و این شاید به‌یادماندنی‌ترین تصویر و آوا از فیلم باشد: دختر جوان و زیبارویی که برای رزمنده‌ای نابینا سوره مزمل را می‌خواند.

 

امروز

پرستاران به یادماندنی سینمای ایران- امروز

بازیگر نقش پرستار:  شبنم مقدمی

خلاصه داستان:

یونس راننده تاکسی کهنه‌کار در پایان یک روزِ کاری به زن جوانی کمک می‌کند تا به بیمارستان برسد. غافل از اینکه در بیمارستان اتفاقات زیادی در انتظارِ اوست.

پرستاری بدعنق و اخمو که به سختی می‌توان بهش نزدیک شد. از آن سرپرستارانی که سرش حسابی شلوغ است و انقدر کار دارد که حوصله حرف زدن و داستان شنیدن از مریضان و همراهانشان را ندارد. اما وقتی به اتاق او و خلوت شخصی‌اش راه می‌یابیم، تصویر متفاوتی می‌بینیم از مادری تنها و دلسوز که با همه وجودش مسئولیت‌هایش را انجام می‌دهد.

 

نجات یافتگان

پرستاران به یادماندنی سینمای ایران

بازیگر نقش پرستار: عاطفه رضوی

خلاصه داستان:

زمان جنگ است، درمانگاه صحرایی بمباران می شود. امدادگران هلال احمر یک رزمنده ی قطع نخاعی را همراه خود و به سمت نیروهای ایرانی می آورند و در این راه به مشکلات زیاد برمی خورند...

 

«نجات یافتگان» یکی از فیلم‌های رسول ملاقلی‌پور است که جایی برای احساسات زنانه و عواطف شکننده پرستاری می‌گذارد که باید با خودش بجنگد تا رزمنده‌ای را که قطع نخاع شده پشت سر خودش رها نکند و تنهایش نگذارد. این درحالی است که مستاصل شده و همه وجودش ترسیده و باید با ترس و بدحالی خودش بجنگد تا جان هردویشان را نجات دهد.

همراه شدن یک سرباز جا افتاده عراقی با آن‌ها در فصلی از داستان کمی خیال مریم و تماشاگر را راحت‌تر می‌کند اما اصل ماجرا تازه وقتی شروع می‌شود که سرباز عراقی جانش را از دست می‌دهد و مریم می‌ماند و یک برانکارد سنگین و مریض بدحال روی آن و یک میدان مین دهشتناک که باید از آن عبور کند.

 

طلا و مس

طلا  و مسی- پرستاران به یادماندنی سینمای ایران

بازیگر نقش پرستار: سحر دولتشاهی

خلاصه داستان:

سید‌رضا که به تازگی با خانواده‌اش به تهران آمده متوجه بیماری خاص همسرش زهرا می‌شود و به ناچار برای تهیه هزینه درمان او تغییراتی در شیوه زندگی‌اش می‌دهد. همسر او به بیماری ام اس مبتلاست و در کنار تامین هزینه‌ها که کلی حرف و حدیث برای او به‌وجود می‌آورد، حفظ روحیه همسرش در مواجهه با بیماری لاعلاج هم از جمله دغدغه‌های فیلم است.

فیلمی شریف و انسانی درباره مصائب زندگی تنگدستانه یک روحانی که در بزرگترین آزمون الهی زندگی خود قرار می‌گیرد و باید برای نجات زندگی و همسرش در برابر شایعات و حرف مردم بایستد.

ورود پرستار خوش قلب به زندگی آن‌ها و دخیل شدنش با جریان بیماری انرژی رفته را دوباره به خانه برمی‌گرداند انگار.