جستجو در سایت

1401/02/02 00:54

عروسک‌های ماندگار در میان برنامه ها و فیلم های ایرج طهماسب

عروسک‌های ماندگار در میان برنامه ها و فیلم های ایرج طهماسب
در این یادداشت محبوب‌ترین و ماندگارترین عروسک‌های مجموعه «کلاه قرمزی» و «مهمونی» را که ایرج طهماسب باعث‌وبانی اصلی ساخت و طراحی آنان بوده است را مرور کرده‌ایم.

اختصاصی سلام سینما - سنت نمایش و فیلم‌های عروسکی در ایران آن‌چنان که باید موردتوجه نبوده است. به‌استثنای چند مجموعهٔ موفق و ماندگار و هنرمندان شاخصی که عمده انرژی و فعالیت هنری خود را منوط به ساخت آثار عروسکی کرده‌اند، معمولاً تمایل به تجربه ساخت آثار عروسکی چندان زیاد نبوده است.

یکی از ماندگارترین نام‌ها در این عرصه، مرضیه برومند است که با ساخت مجموعه «مدرسه موش‌ها» و فیلم «شهر موش‌ها» توانست آثار عروسکی را کمی در فرهنگ سینمای ایران جا بیندازد. ایرج طهماسب که کار عروسک‌گردانی را در کنار مرضیه برومند آغاز کرد و عروسک‌گردان دم باریک در «شهر موش‌ها» بود، یکی دیگر از نام‌های محبوب دنیای عروسک‌هاست.

 


چه ویژگی هایی مهمونی را تبدیل به یک برنامه پرطرفدار کرده؟


 

او در کنار همکار قدیمی‌اش حمید جبلی شماری از ماندگارترین مجموعه‌ها و فیلم‌های عروسکی مانند «کلاه قرمزی و پسرخاله»، «کلاه قرمزی و سروناز» و مجموعه تلویزیونی «کلاه قرمزی» را تولید کردند. این روزها نام ایرج طهماسب به‌واسطه پخش مجموعه «مهمونی» بسیار به گوش می‌خورد. این از معدود دفعاتی است که طهماسب بدون همکار ثابتش یعنی حمید جبلی دست به تولید مجموعه عروسکی زده و البته این موضوع نباید باعث شود نقش مهم جبلی را در دنیای عروسک‌ها فراموش کرد.

او به‌عنوان صداپیشهٔ پسرخاله و کلاه قرمزی، بخش پررنگی از خاطرات عروسکی ما را رقم‌زده است. در این یادداشت محبوب‌ترین و ماندگارترین عروسک‌های مجموعه «کلاه قرمزی» و «مهمونی» را که ایرج طهماسب باعث‌وبانی اصلی ساخت و طراحی آنان بوده است را مرور کرده‌ایم.

 

کلاه قرمزی

کلاه قرمزی- عروسک‌های ماندگار در میان برنامه ها و فیلم های ایرج طهماسبنام کلاه قرمزی برای همه‌مان آشناست. عروسکی دوست‌داشتنی که می‌توان آن را موفق‌ترین عروسک ایرانی دانست. عروسکی که در سال ۷۳ وقتی فیلم سینمایی‌اش اکران شد، رکوردی باورنکردنی در فروش از خود به‌جا گذاشت. هیچ‌کس انتظارش را نداشت که تماشاگران ایرانی این‌چنین با کلاه قرمزی رفیق شوند و اخت بگیرند. کلاه قرمزی همه را دلبسته خودش کرد، فارغ از سن و سالشان! «کلاه قرمزی و پسرخاله» کوچک و بزرگ نمی‌شناخت و همه از تماشایش لذت می‌بردند.

معصومیت این عروسک در کنار صداپیشگی محشر حمید جبلی و داستان جذاب خود فیلم باعث شد کلاه قرمزی بخشی از ناخودآگاه فرهنگ جمعی شود و زمینه ساخت دو فیلم سینمایی بعدی و مجموعه تلویزیونی را فراهم کند. دنیا فنی زاده، عروسک‌گردان کلاه قرمزی هم یکی دیگر از کسانی بود که در ماندگاری این عروسک نقش ویژه‌ای داشت. آهنگ معروف کلاه قرمزی را به یاد دارید؟ آقای راننده ... آقای راننده ... یالا بزن تو دنده ... می‌خوام برم به تهرون، می‌خوام برم تلویزیون ...

 

پسرخاله

پسرخاله- عروسک‌های ماندگار در میان برنامه ها و فیلم های ایرج طهماسباز همان اولین فیلم سینمایی «کلاه قرمزی و پسرخاله»، شخصیت پسرخاله که یکی از کاراکترهای مکمل بود با محبوبیت مواجه شد. طوری که بسیاری می‌گفتند او از خود کلاه قرمزی هم دوست‌داشتنی‌تر است. دلیل اصلی محبوبیت پسرخاله، اخلاق او بود. هم جدی بود، هم بگی نگی یک رگه‌هایی از لات بودن در خودش داشت و شاخ‌وشانه می‌کشید و هم در کنار این‌ها بسیار بامعرفت و مهربان و همراه بود. صحنه‌های پسرخاله و آقای مجری و صحنه‌های دوتایی کلاه قرمزی و پسرخاله، از جمله بهترین صحنه‌های فیلم بودند.

دیالوگ‌های پسرخاله و مهم‌تر از آن، لحن خاص صحبت‌کردن او که باز هم مرهون صداپیشگی درخشان حمید جبلی بود، عامل اصلی محبوبیت پسرخاله است. لحنی که تا مدت‌ها بعد از نمایش فیلم، بر زبان تماشاگران و بچه‌ها جاری بود ... «مگه چیه؟ ...می‌خوای برم نون بخرم؟» ... هرچند نقش پسرخاله در مجموعه تلویزیونی بسیار کم‌رنگ شد و به‌قدر پتانسیل‌هایی که این کاراکتر داشت، ازش استفاده نکردند، اما این مسئله هم از محبوبیت زیاد پسرخاله‌ای که در فیلم سینمایی دیده بودیم، کم نکرد.

 

فامیل دور

فامیل دور- عروسک‌های ماندگار در میان برنامه ها و فیلم های ایرج طهماسبفامیل دور یکی از اولین عروسک‌های مجموعه تلویزیونی «کلاه قرمزی» بود که با استقبال زیادی مواجه شد. البته باید این را هم در نظر داشته باشید که در ابتدای پخش مجموعه تلویزیونی تماشاگران از پذیرفتن عروسک‌های جدید سرباز می‌زدند و علیه آن‌ها جبهه می‌گرفتند. کمی زمان برد تا این عروسک‌های جدید هم، راه خودشان را به دل تماشاگران باز کنند. اما از میان عروسک‌های تازه، فامیل دور را می‌توان محبوب‌ترین عروسک دانست. عروسکی که طرف‌داران بسیار زیادی دارد و اخلاقیات خاصش اصلی‌ترین دلیل محبوبیت اوست.

طراحی چهره این عروسک هم یکی از نکات ویژه دربارهٔ اوست. با آن ابروهای کلفت و دراز و سبیل کلاسیک که در ظاهر خشن به نظر می‌رسد و این تضادی با مهربانی و مظلومیت خود کاراکتر پیدا می‌کند که بر جذابیت‌هایش می‌افزاید. فامیل دور به‌مرور تبدیل به محبوب‌ترین عروسک مجموعه «کلاه قرمزی» شد. به شکلی که حتی خود کلاه قرمزی را هم به حاشیه راند و در بسیاری از قسمت‌ها به‌عنوان عروسک اصلی نقش‌آفرینی کرد. فامیل دور از همان قسمت اول مجموعه تلویزیونی حضور داشت و در حین خانه‌تکانی زیر فرش پیدا شد. مردی که علاقه عجیبی به در داشت و از بچگی دوست داشت در کار درها باشد. او یک روستایی ساده و بی‌سواد است که همه محاسباتش را هم بر اساس عبور از بین درها انجام می‌دهد و این علاقه وافرش به در دیالوگ‌ها و لحظات بسیار خنده‌داری را به وجود میا‌ورد.

بهادر مالکی صداپیشه فامیل دور است و محمد لقمانیان هم عروسک‌گردان اوست. محبوبیت فامیل دور میان تماشاچیان به‌قدری زیاد شد که در یک کارزار اینترنتی تماشاگران از او درخواست کردند برای انتخابات ریاست‌جمهوری کاندید شود! «چی شده؟» دیالوگی که او همیشه با ترس خاصی بیانش می‌کند، «بره» و «راه رفتنی رو باید رفت، در بستنی رو باید بست» از جمله حرف‌های بسیار بامزه او هستند.

 

ببعی

ببعی- عروسک‌های ماندگار در میان برنامه ها و فیلم های ایرج طهماسبآخ امان از ببعی و آن لحن بامزه و سبک انگلیسی حرف‌زدنش که آدم را یاد نمایشنامه‌های شکسپیر می‌اندازد. ببعی شخصیتی است که دیرتر به مجموعه «کلاه قرمزی» ملحق شد اما بی‌اغراق یکی از خلاق‌ترین عروسک‌های این مجموعه است و البته یکی از محبوب‌ترین‌هایشان. ببعی یکی از چالشی‌ترین شخصیت‌های مجموعه هم هست. جالب است بدانید که ایرج طهماسب طراح اصلی ببعی بوده است و باوجودی که باقی عوامل چندان به او توجهی نداشته‌اند اما طهماسب روی حضورش اصرار داشته است.

شخصیت ببعی از جمله شخصیت‌هایی است که گذر زمان در شکل‌گیری شخصیتش خیلی تأثیر داشته. در اولین حضورش در سال ۹۰ نقشش پررنگ نبود. دیالوگ آن‌چنانی نداشت و فقط با لحن گوسفندواری ببببببه و ننننننه به معنای آری یا خیر را ادا می‌کرد. اما از جایی که ایده انگلیسی حرف‌زدنش توسط خود طهماسب به میان آمد، افق‌های جدید شخصیت‌پردازی‌اش روشن شدند.

به همین دلیل است که ببعی سال ۹۰ با ۹۱ تفاوت فاحشی دارد. در سال‌های بعدی که او شروع به انگلیسی حرف‌زدن کرد و نقشش بیشتر شد، ناگهان محبوبیتش اوج گرفت. «سوییت دریمس - به معنی شب‌به‌خیر» و «لیسن اند ریپیت به معنای تکرار کن» از جمله تکه کلام‌های او بودند. محمد بحرانی صداپیشگی این عروسک را برعهده داشت و بنفشه صمدی عروسک‌گردانش بود.

 

آقای همساده

آقای همساده- عروسک‌های ماندگار در میان برنامه ها و فیلم های ایرج طهماسبیک عروسک محبوب دیگر با صداپیشگی محمد بحرانی. آقای هم‌ساده با آن لهجه شیرین شیرازی، عروسکی بود که در سال ۹۱ به مجموعه اضافه شد. او همسایه آقای مجری بود و گاهی به او سر می‌زد و البته ماشینش را جلوی در خانهٔ آقای مجری پارک می‌کرد و این چالشی میان او و فامیل دور به وجود می‌آورد.

آقای هم‌ساده هم خیلی زود محبوب شد. دلیل اصلی محبوبیت او پرحرفی‌های بامزه‌اش بود. او بسیار بدشانس بود و همیشه اتفاقات خیلی بدی برایش رقم می‌خورد که البته آنان را با خنده و سرخوشی خاصی تعریف می‌کرد که اصلاً نکته ویژه شخصیتش بود و همان عامل اصلی محبوب شدنش میان تماشاگران. شیما بخشنده عروسک‌گردانی او را بر عهده داشت و از جمله دیالوگ‌های معروفش می‌توان به «من که انتظار ندارم زندگیم بیفته رو غلتک کاکو. همین که غلتک نیفته رو من صافم نکنه راضیم.» او با خنده روایتگر بدبختی‌هایش بود.

 

بچه

بچه- عروسک‌های ماندگار در میان برنامه ها و فیلم های ایرج طهماسبهرچند زمان زیادی از شروع مجموعه «مهمونی» نگذشته است اما عروسک بچه خیلی زود جای خود را در دل تماشاگران بازکرده و نه‌تنها در شمار عروسک‌های ماندگار قرار گرفته که انتظار می‌رود حتی گوی سبقت را از عروسک‌های مهم و محبوبی مانند کلاه قرمزی و فامیل دور بدزدد.

عروسکی که دلربایی و بامزگی و لوس شدن‌هایش شبیه کلاه قرمزی است و آن مدل بی اعصاب و دعوایی‌اش متأثر از عروسک پسرخاله طراحی شده است. یکی کودک کار که گل می‌فروشد و مادام در پی آن است که جایگاهش را به‌عنوان یک کودک بی‌پناه در میان بقیه حفظ کند. هوتن شکیبا با صداپیشگی این عروسک تأثیر بسیار مهمی در محبوبیت او داشته است.

 

پشه

پشه- عروسک‌های ماندگار در میان برنامه ها و فیلم های ایرج طهماسبپشه دومین عروسک مجموعه «مهمونی» است که در شمار عروسک‌های ماندگار آقای مجری قرار می‌گیرد. عروسکی که با ظرافتی ویژه بار شوخی‌های جنسی «مهمونی» را هم عهده‌دار است. در میان همه‌ی آثار کمدی جنسیت‌زده‌ای که این روزها در سینما و شبکه نمایش خانگی با آن‌ها مواجه هستیم، شخصیت پشه دقیقا اهمیتش را از این می‌گیرد که تن به آن شوخی‌های نخ‌نما و مبتذل جنسی و توییتری نمی‌دهد و سعی می‌کند در لفافه و با لحنی دووجهی، تنها از سویه‌ی خلاقانه و کمیک اروتیسم بهره ببرد. ضمن اینکه این شوخی‌های اروتیک فقط برای خنده استفاده نشده‌اند. طراحان این عروسک در پرداخت این شوخی‌ها، اشارات اجتماعی پررنگی خصوصا به زیست زیرزمینی نسل جوان ایران معاصر می‌اندازند. از این نظر پشه روی مرز باریک میان ایده اروتیک خلاقانه و شوخی‌های سخیف جنسی که دارد سینمای ایران را می‌بلعد، می‌ایستد و تن ندادن به آن ابتذال رایج، کاراکتر پشه را بدل به یک موهبت می‌کند!

اما مهم‌تر از این‌ها، یک فرهیختگی و نزاکت به‌خصوص در پرداخت شخصیت پشه است که بسیار دوست‌داشتنی‌اش می‌کند. فکرش را بکنید او پشه‌ای است که بدون اجازه نیش نمی‌زند و برخوردش با مهمان‌های برنامه چنان محترمانه است که آدم حیرت می‌کند از این همه ادب و احترام در موجودی به آن کوچکی... چه کسی فکر می‌کرد یک روزی موجود بی‌اهمیتی مثل پشه این چنین در غالب یک عروسک برایمان جذاب و هیجان‌انگیز و مهم‌تر از آن دوست‌داشتنی شود.

لحن جالب کاظم سیاحی در کنار شخصیت‌پردازی جالب این عروسک که هر بار که هرکس را نیش می‌زند، خلق‌وخوی او را برای مدت محدودی به خود می‌گیرد، باعث شده هرگز و در هیچ قسمتی تکراری نباشد. 

 

باید منتظر ماند و دید که این دو عروسک «مهمونی» در ادامه راه خود به کجا خواهند رسید و چقدر بر محبوبیت و ماندگاری‌شان افزوده خواهد شد.