هیجانانگیزتر از قسمت اول

ترجمه اختصاصی سلام سینما
اگر نسخهی اصلی فیلم «هرج و مرج فضایی» ساختهی سال 1996 و میزان فروش آن برای یک فیلم تلفیقی پویانمایی و اکشن را دوست داشتید، احتمالاً با فیلم «هرج و مرج فضایی: یک میراث جدید» ذوق زده خواهید شد که این هفته در سینماها و همچنین در شبکه HBO Max به نمایش درخواهد آمد.
چه احساسی در مورد نسخهی اصلی فیلم «هرج و مرج فضایی» دارید؛ فیلمی که (درنهایت!) مایکل جوردن، افسانهی بسکتبال را در کنار باگز بانی، قهرمان لونی تونز (بسته به سن شما) قرار داد. این فیلم، به خصوص برای برخی از افراد ممکن است خیلی قدیمی نباشد (موسیقی آر.کلی در تمامی نسخهها واضح و مشخص است)، اما برای نسلی که هنوز یک نسخهی VHS محبوب و قدیمی آن را دارند، این فیلم یک نوستالژی خالص از دههی نود میلادی است؛ فیلمی خندهدار، عجیب و سرگرمکننده، حتی اگر از بازی بسکتبال چیزی نمیدانید. چیزی شبیه به جادوی عجیبی از کارتونها و ورزشها (به علاوهی نقش فرعی بیل موری در فیلم) که برای این دستاورد پستمدرن و قابلتوجه ساخته شده است.
البته منتقدین سختگیری میکنند. وقتی یک شرکت خلاق به یک کمپین تبلیغاتی و شرکتی تبدیل میشود، این همان کاری است که ما منتقدین انجام میدهیم.
نوستالژی چیزی است که برادران وارنر به وضوح امیدوارند که از آن نهایت استفاده را ببرند. اما به جز آن نگاه قدیمی و معروف باگز بانی به دوربین و آن شخصیت فضایی در نسخههای قبلی، این فیلم یک ماجراجویی کاملاً جدید است و نسخهی اصلی را تاحد زیادی نادیده گرفته است. ستارهی اصلی و مهم بسکتبال، خود را در دنیای لونی تونز پیدا میکند و باید برای آزادی از تونز، بسکتبال بازی کند. با وجود این بازیگران، این فیلم کشوقوسهایی را شبیه به شیرینکاریهای اشتباه ویل ای. کایوت رقم میزند.
فیلم «هرج و مرج فضایی: یک میراث جدید» به کارگردانی مالکوم دی. لی و نمایشنامهنویسی شش نویسنده، از لحاظ ذهنی، کمی پرتحرکتر از نسخههای قبلی عملی کرده است. در اینجا، به جیمز یک خانوادهی خیالی داده میشود که در آن، دام (سدریک جو) پسر کوچکتر خانواده است و به طراحی بازیهای ویدیویی، بیشتر از کار بر روی حرکت لیآپ در زمین بسکتبال کاخ جیمز علاقمند است.
اما این موضوع برای مخاطبین هدف و کودکان مشتاق این فیلم اصلاً اهمیتی ندارد. تنها چیزی که آنها میخواهند، چشم دوختن به نماد بسکتبال و ستاره شدن لبرون جیمز به جای مایکل جوردن میباشد که در فضای مجازی، با باگز بانی، دافی داک و دیگر شاهزادگان لونی تونز متحد میشود.
وقتی که پادشاه جیمز، افسانهی لسآنجلس لیکرز، و دام (سدریک جو) پسر خیالی او توسط Al-G Rhythm (دون چیدل) ربوده میشوند، این داستانی است که نصیب این مخاطبین میشود. Al-G Rhythm یک کامپیوتر سرکش است که جیمز و گروه لونی تونز را در برابر گروه خلافکار خود، آنتونی دیویس، کریس پاول، دامیان لیارد، دایانا توراسی و نکو اوگوومیکی قرار میدهد، به گونهای که آن را تا به حال ندیده اید.
با وجود این برنامهریزیهای مفصل، انگیزههای تبهکاران کمتر از آن کایوت به نظر میرسد. Al-G به نظر میرسد که یک الگوریتم شیطانی قدرتمند باشد، اما بنا به دلایلی که هرگز مشخص نشده، هنوز بر بازی بسکتبال برای تصمیمگیری در مورد سرنوشت همه اصرار میورزد. حتی از لحاظ روایت داستان، مشخص نیست که چرا تمام شخصیتهایی که در فیلمهای برادران وارنر حضور یافته اند، باید در این فیلم نیز حضور داشته باشند. تلفیق و کنارهم قراردادن لونی تونز با فیلمهایی مثل «مدمکس» و «آستین پاورز» به وضوح یک انتخاب متحیرکننده و غیرخنده دار برای بزرگسالان و یک انتخاب گیجکننده برای کودکان بود، و همینطور برای کسانی که این شخصیتها برایشان کاملاً ناآشنا بود. اسپیلبرگ همین کار را سه سال پیش با فیلم «بازیکن شمارهی یک آماده» (با وجود بسیاری از شخصیتهای یکسان) انجام داد. حداقل در آن فیلم، دلایل داستانی زیادی وجود داشت که آنها را در آن فیلم قرار داد. این مسئله فقط شبیه به یک تبلیغات دو ساعته است. اصلاً چه دلیلی دارد که کوبریک فکر کند که بروبچههای فیلم «پرتقال کوکی» بخواهند با دافی داک وقت خود را بگذرانند؟
آنها همچنین شش نویسنده دارند که بر روی یک طرح داستانی آشفته کار میکنند که حول محور تبانی Al-G با مدیران اجرایی برادران وارنر میچرخد، تا لبرون را به صورت دیجیتالی در بیاورند و آن را در یک الگوریتم از بین ببرند، جاییکه او میتواند با شخصیتهای استدیوی کلاسیک، از کینگکنگ، سوپرمن و بیتلجوس گرفته تا هریپاتر، پنیوایز و دلقک و بازیگران سریال تاج و تخت همکاری داشته باشد.
بنابراین، Al-G، دام را میرباید،؛ پسری که به جای دنبال کردن حرفهی پدرش، ترجیح میدهد بازیهای ویدیویی را طراحی کند و این اتفاق باعث میشود که مرد خانواده، لبرون چارهای جز نجات دادن وی و بازی بسکتبال نداشته باشد.
این اتفاق همچنین باعث میشود که فیلم «هرج و مرج فضایی: یک میراث جدید»، به یک فیلم بیمعنی برای لبرون تبدیل شود که از آن هراس دارد. قرار است کودکان چه ارتباطی با صحنههای رمانتیک فیلم «کازابلانکا» در سال 1943 یا صحنههای بسیار خشن «پرتقال کوکی» در سال 1971 داشته باشند؟ دستاندرکاران باید در این خصوص توضیحاتی را ارائه دهند.
مالکوم دی. لی (کارگردان «سفر دختران») نهایت تلاش خود را انجام میدهد تا با افزودن ویل ای. کایوت به صحنهی تعقیب و گریز در فیلم «مدمکس: جادهی خشم»، باعث خنده و قهقهه شود و از مشکلات و مسائل انتزاعی دوری کند. دیدن لولا بانی، با صداگذاری پرانرژی و کمتر جنسیتزدهی زندایا نسبت به نسخهی دههی 90 میلادی این فیلم، بسیار جالب است که با فیلم «واندروومن» اشتباه گرفته میشود (بله، هر دوی این فیلمها بخشی از ساختههای خانوادهی برادران وارنر هستند).
در بخش دوم این فیلم (که 30 دقیقه بیشتر از نسخهی اصلی فیلم است)، تقریباً داستان خسته کننده میشود که تقریباً به طور کامل به مسابقهی بسکتبال بین تونرز و گروه خلافکاران اختصاص دارد. لبرون برای فرار از جهنم دیجیتال و بازگشت به شکل انسانی خود، نیاز به برد در این بازی دارد.
لی هرچه در توان دارد به نمایش میگذارد و سعی میکند تا یک نسخهی کارتونی از همکاری به دستآمده توسط «اونجرز: پایان بازی» را تولید کند. این کار غیرممکن است. این تلفیق همکاری برای تولید، نسبت به تلاش بیش از حد برای یک کار مجزا، دستاورد کمتری را به همراه داشته است.
اگر یک نکتهی مثبت در این فیلم وجود باشد، آن هم انیمیشن و افکتها میباشد که به لطف گروه باتجربهی انیمیشن وارنر صورت گرفته که با مهارت خاصی به وسیلهی سبک جذاب 2 بعدی و استفاده شده در لونی تونز، ورژن سه بعدی غیرواقعی شخصیتها در هنگام ارتقا یافتن، و برخی از ویژگیهای خیرهکنندهی CG در اوج بازی بسکتبال به نمایش گذاشته شده است. اما مجموعهی لونی تونز همیشه فراتر از تصاویر مبتکرانه عمل کرده است که دلیل آن نویسندگی خوب و شوخیهای مناسب آن بوده است.
نمایش اودیپی هیجان انگیز، باعث برخی نشانههای پریشانکننده میشود و در نهایت، دون چیدل تحت مالکیت وارنر، هرچه بیشتر شبیه به یک فرد بسیار شرور میشود، تهدید واقعیتری را ایجاد میکند. تقریباً یک طنز زیرکانه از طرز زندگی برنامه محور وجود دارد که در این شوخیهای فراوان موج میزند. این فیلم، شوخیهای زیادی را به نمایش میگذارد که برخی از این شوخیها واقعاً خنده دار است. اما این احساس قاطعیت و جدیبودن اغلب باعث گیجشدن و سردرگمی میشود و این احساس را برای بیننده ایجاد میکند که در حال تماشای ویل ای. کایوت است که به یک دیوار سنگی برخورد میکند.
هنوز صحنههایی از اتفاقات درون دادگاه و ارتباط پدرانه و پسرانه وجود دارد که بعید به نظر میرسد بینندگان زیر 13 سال، به این نکته توجه کنند (حداقل هنوز که اینگونه نبوده است) که این فیلم بیشتر یک گزافهگویی بزرگ است تا دستاندرکاران دیدگاههای فکری خود را تبلیغ کند.
دیگر بینندگان، از جمله خود ما، دیگر از ملحق شدن به بخش تشویقکنندگان خسته شدهایم و منتظر «پورکی پیگ» خواهیم بود که این جملهی ابدی را بر زبان بیاورد: «و این پایان بود!»
منبع: ای بی سی
مترجم: وحید فیض خواه
هرج و مرج فضایی: میراث جدید (Space Jam: A New Legacy (2021
تاریخ اکران: 12 جولای 2021
کارگردان: مالکوم دی.لی
نویسنده: جوئل تیلور، تونی رتنمایر، ترنس نانس
توزیعکننده: برادران وارنر
بازیگران: لبرون جیمز، دان چیدل، سدریک جو، مایکل بی.جردن، زندیا کلمن، کریس دیویس، سونیک مارتین گرین، سیایر جی رایت، جف برگمن، گابریل ایگلسیاس
فیلمبرداری: سالواتوره توتینو
تدوین: باب داکسی
موسیقی: کریس باورز
خلاصه داستان: «لبرون جیمز» ستارهی بسکتبال با پسر نوجوانش اختلاف دارد و روزی پسرش ناپدید میشود. لبرون به دنبال او میرود و پا به دنیای شخصیتهای کارتونی میگذارد و برای برگرداندن پسرش باید یک مسابقهی بسکتبال را به کمک آنها برنده شود.