زنده باد ایران

ديكتاتورى يا اِشغال؟ - آزادى. معمولاً عادت ندارم از سريالى قبل از پايان يك فصل بنويسم امّا از "خاتون" مى نويسم باشد كه در زمان پخش شايد باعث شوم بيننده ى بيشترى پيدا كند. اين يادداشتى است بر سه قسمت ابتدايى سريال جديد نماوا، خاتون. ساخته ى تينا پاكروان. پاكروان از فيلم مبتذل لس آنجلس - تهران حالا به تاريخ ايران رسيده است. سريال بيگ پروداكشنى كه چند قدم رو به جلو براى ميديم قاب كوچك است. روايتى از روزهاى اشغال ايران توسط متفقين با تمركز بر زن جوانى به نام خاتون. سريال كند شروع مى شود. قسمت اول با حوصله به معرفى شخصيت ها و فضاى حاكم آن دوران مى پردازد و شاهد كنش و يا حادثه ى خاصى نيستيم. امّا قسمت دوم سريال اوج مى گيرد. حوادث شروع مى شوند و متوجه حوصله ى به خرج داده شده در قسمت اول مى شويم. حالا سمپات شخصيت هاى اصلى هستيم. نقش هاى فرعى عالى نوشته شده اند و حضور تك قسمتى برخى كركتر ها هم به يادماندنى و بسيار خوب است. جهنمى  در ايرانِ اشغالى به پاست. قسمت سوم و ورود بابك حميديان با شمايلى كه شباهت زيادى به جيم كرى در "مجموعه وقايع ناگوار" دارد سريال را وارد فاز جديدترى هم مى كند. حضور آنتاگونيستى فوتوژنيك كه در تقابل با كركتر اصلى سريال قرار مى گيرد. اولين شمايلى كه از بابك حميديان پسنديدم. سريال "خاتون" در اول راه قرار دارد و قضاوت زود است. قرار است مهران مديرى و مهران غفوريان و... هم اضافه شوند. بايد ديد اين سريال خوش ساخت مى تواند اين راه را به همين شكل ادامه دهد يا خير. سريالى كه چند تيپِ تيپيكال را بازآفرينى كرده و نسخه ى جديدى از آن ها ارائه مى دهد. مادر شوهرى سنگدل با بازى بسيار خوب شبنم مقدمى و وطن فروشى سفاك با بازى بابك حميديان. تينا پاكروان نشان داده اگر بودجه ى سريال يا فيلمسازى در جهت مناسبى خرج شود، مى شود اثرى جدّى و خوب ساخت. اثرى كه بيننده حاضر باشد برايش اشتراك نماوا/فيليمو را بخرد و از محصولى كه تماشا مى كند حمايت كند. اثرى كه به مخاطبش احترام مى گذارد. كارگردانى پاكروان را در "خاتون" هنوز باور نكرده ام. چنين تعليقى، چنين نماهايى و... باور كردنى نيست اين همان فيلمسازى است كه يكى از بدترين فيلم هاى تاريخ سينماى ايران را ساخته است. به اميد روزى كه هيچ فيلمسازى براى فتح گيشه مجبور نشود فيلم مبتذل بسازد. سپاس خانم پاكروان، خاتون را دوست دارم.