جستجو در سایت

1402/05/17 14:17

در خطر یک کودتای فرهنگی هستیم

در خطر یک کودتای فرهنگی هستیم

  صحبت از فرهنگ در معنای واحد خود باعث نمایش سینه‌چاکانی خواهد شد که حتی نام‌فرهنگی بر آنها نهادن غلط است. یاد دارم در کنسرتی گرشا رضایی علاوه‌بر توهین به مخاطب گفت‌وگویش گفت: متاسفم برای کسانی که با سرمایه‌های فرهنگی یک ملت این‌گونه برخورد می‌کنند؛ امیدوارم منظور گوینده از سرمایه فرهنگی خود و امثال او نباشد اما از نظر بسط اجتماعی به مراتب این گفته می‌تواند گسترش یابد. امروز باید پرسید انقلاب ما که یک انقلاب فرهنگی بود کجای تاریخ ایستاده است؟ ما برای فرهنگ انقلاب کردیم و امروز مداوما در حال کار غیرفرهنگی و مبارزه با آن هستیم. باور دارم فقر فرهنگی هرگز فقر اقتصادی و سیاسی نمی‌آورد اما به مراتب فقر اقتصادی و سیاسی مشخصا فقر فرهنگی با خود خواهد آورد. ما دچار فقر فرهنگی هستیم و در این بحران مردم را روبه‌روی یک‌دیگر برای عبور قرار داده‌ایم. آیا کسی که بی‌حجاب است فرهنگ ندارد؟ آیا کسی که حجاب را رعایت می‌کند خیلی با فرهنگ است؟

*حجاب فرهنگ

فرهنگ مجموعه سائق‌های جامعه برای انجام امور روزمره و کنش در مواجهه با مشکلات است. این‌که فلانی را آدم بی فرهنگی معرفی کنیم از بیخ غلط است. برخورد با آدم‌ها میزان فرهنگ شخص را نشان نمی‌دهد بلکه میزان اجازه او با انتخاب دیگران را نمایش خواهد داد. من باور دارم اگر به یک آدم بی‌حجاب احترام بگذارم نشانه بی‌غیرتی من نیست و اگر میزان احترامم را به یک آدم با حجاب بیشتر نشان دهم نیز خیلی باغیرت نیستم. اساسا غیرت یک مسئله واپس‌گرا است که مسئله این یادداشت به چالش کشیدن آن نیست اما باید به آن اشاره‌ کنم چرا که فرهنگ ما دچار نشانه گذاری‌های رفتاری است. ما به عنوان یک جامعه متمدن که برای نجات فرهنگی کشور انقلاب کردیم وظیفه داریم که تفاوت در سلیقه و انتخاب‌ را بپذیریم و هرگاه به این پذیرش رسیدم تازه می‌توانیم سینه سپر کنیم و بگوییم انقلاب کردیم. جامعه امروز ایران دچار یک بحران فرهنگی فاجعه‌آمیز است که از این آب گِل آلود شبکه‌های معاند از بی‌بی‌سی فارسی گرفته تا اینترنشنال در حال ماهی گرفتن از آن هستند. آدم‌های با حجاب، فرقی نمی‌کند چه مرد و چه زن، نگاه بدی به آدم‌های بی‌اعتقاد به حجاب دارند و در مقابل بی‌حجاب‌ها برای ابراز وجود کردن خود به این نگاه بد دامن می‌زنند. یک مسئله درون خانواده باید درونِ خانواده حل و فصل شود نباید بگذاریم حتی همسایه در آن دخالت کند چه برسد به دخالت دشمنان. از یک سمت هر 15 تا 20 دقیقه اینترنشنال پست می‌گذارد که نشان دهد مردم مخالف حجاب چگونه راه می‌روند یا اعتراض می‌کنند از یک طرف پاورقی خودمان آنها را مسخره می‌کند و باور کنید تنها قربانیان این جنگ رسانه‌ای مردمی هستند که تا دیروز پنیر را فلان قیمت می‌خریدند و امروز باید بهای بیشتری برای همان پنیر که از اتفاق آب هم رفته بدهند. مردمِ بازنده یک جنگ کاملا نابرابر رسانه‌ای که فرهنگ و تمدنشان را نشانه رفته روزبه‌روز از نظر اقتصادی آب می‌روند. حجاب کامل‌ترین اعتقاد برای نمایش یک باور مذهبی است نباید حجاب دستمایه‌ای برای ریا و تزریق باور به دیگری شود این باور باید در قلب شخص شکل بگیرد کسی به زور نمی‌تواند عامل شکل‌گیری آن در قلب دیگری باشد همان‌طور که در پذیرش دین هیچ اجباری نیست. 

*حجاب اجباری نیست

در کشور ما حجاب اجباری نیست بلکه حجاب به یک هنجار اجتماعی تبدیل شده است و بی‌حجابان با هنجار مقابله می‌کنند نه یک باور. من معتقدم این کودکانه‌ترین شکل اعتراض به یک هنجار است. از سویی دیگر این کودکانه‌ترین شکل مقابله با این اعتراض است. گویی یادمان رفته برای چه انقلاب کردیم. بنیان خانواده در حال ریشه کن شدن است و به جای آن‌که مبلغ زیبایی اسلام و حجاب در جامعه باشیم فقط یادگرفته‌ایم پوستر درست کنیم و روی آن بنویسیم: صدفی است برای پوشش مروارید. کمی به کارهایمان دقت کنیم آیا واقعا طاقچه که به جرات یکی از بزرگترین مبلغان کتاب و افزایش فرهنگ کتاب‌خوانی در کشور بود برای بی‌حجابی کارکنانش تعلیق شد؟ آیا واقعا دیجی کالا و ازکی دفاترشان برای بی‌حجابی کارکنانشان پلمپ شد؟ این پرسش‌ها امنیت روانی جامعه را به خطر می‌اندازد، از سویی طرح این پرسش‌ها و پاسخ دلخواه رسانه‌های بیگانه به آنها موجب زمینه سازی یک کودتای فرهنگی خواهد شد. مراقب پیش‌گویی‌های خیالبافانه دیگران باشیم. ما باید این فرهنگ و این کشور را به آیندگان بدهیم. باید ثابت کنیم انقلاب اسلامی زیباترین اتفاق تاریخ بوده است. ایسفا کار کودکانه‌ای کرد اما برخورد ارشادی‌ها هم کودکانه بود. نهایتا می‌توانستیم هشدار دهیم که این رفتار و این پوستر بر خلاف شئون و هنجار جامعه است نه آن‌که یک دلیل کودکانه بیاوریم. مردمی که نون برای خوردن نداشته باشند کارفرهنگی سرشان نمی‌شود. کسی که پول خرید چادر و لباس مناسب را نداشته باشد، حتی همان غیرمناسب‌ها را هم امروزه دیگر نمی‌شود خرید، قطعا به اندازه توانش خرید می‌کند. وقتی نوشتن را شروع کردم با خود گفتم تنها با نوشتن در مورد فیلم‌‎ و کتاب می‌توانم کار فرهنگی انجام دهم اما مردمی که قدرت خرید کتاب و دیدن فیلم در سینما را ندارند کار فرهنگی من به چه دردشان می‌خورد. مراقب شکل‌گیری یک کودتای نابرابر رسانه‌ای با هدف تخریب فرهنگ باشیم.

علی رفیعی وردنجانی