کارگردان، بهترین مبنای سینما

سرجیو لئونه :
سرجو لئونه کارگردان اهل ایتالیا که درزمینه تهیهکنندگی و فیلمنامهنویسی هم مدتها فعالیت داشت به عنوان یکی از بزرگترین کارگردانان در ژانر وسترن شناخته میشود که ژانر وسترن اسپاگتی را به وجود آورد و با نشان دادن وسترن اروپایی روح تازهای در این ژانر دمید که با استقبال بسیاری از اهالی سینما و سینما دوستان همراه شد. لئونه با ساخت سهگانه دلار شهرت جهانی گرفت و همکاری او با کلینت ایستوود تا سالها زبانزد فیلمسازان هالیوود بود.
شروع کار حرفه ای ایستوود هم با اکران اولین همکاری او با لئونه به صورت حرفه ای در هالیوود قوت گرفت و هر سه فیلم لئونه توانستند گیشه را تسخیر کنند و دوباره موج تازهای از ساخت فیلمهای وسترن وارد صنعت فیلمسازی جهان شد. به حدی این موج عظیم بود که حتی سینمای آسیا هم به سمت وسترن اسپاگتی رفت ولی نتوانست موفقیتی را کسب کند.
سرجو لئونه از دوران نوجوانی به ساخت فیلم علاقهمند و به دنبال سبک کاری متفاوتی میگشت. آثار جان فورد روی علاقه او برای ساخت فیلمهایی با ژانر وسترن بسیار تاثیرگذار بود بعد از گذشت چند سال سرانجام در سال 1961 اولین فیلم مستقل خود را با نام غول رودس را ساخت که توجه منتقدان را با بودجهی بسیار کمش به خود جلب کرد.
از بهترین فیلمهای این کارگردان خوش ذوق و بسیار خلاق ایتالیایی سرت را بدزد احمق، روزی روزگاری در غرب خوب، بد، زشت، به خاطر چند دلار بیشتر، به خاطر یک مشت دلار و غول رودس را میتوان نام برد.اسطوره ی ژانر وسترن قطعا سرجیو لئونه است.
پیتر جکسون :
به سراغ پیتر جکسون میرویم که برای تمجید او برای ساخت فیلمهای فانتزی با جلوههای ویژه فراوان هیچ جایزه را نمیتوان شایسته دانست. وقتی سهگانه ارباب حلقه ها را که از بچگی برای ساختن آن ایده در ذهن میپروارند را به روی پرده نقره ای فرستاد، تمام سینمادوستان جهان از او تمجید کردند و او را بهترین کارگردان ده 90 میلادی خطاب میکردند. مراسم اسکار برای فیلم ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه کمی کوچک بود . این فیلم تنها فیلمی است که در تمامی رشتههای اسکار نامزد بود و از این بابت هنوز رکورد دار میباشد.
جکسون معمولا فیلمی را که دوست دارد میسازد بدون توجه به میزان درآمد یا بازخورد آن ساختن فیلم کینگ کونگ که یکی از شخصیتهای محبوب او در بچگی بود به حدی عالی از آب ردآمد که بعد از آن همواره برای آن دنبالههای متفرقه ساخته میشود. پیتر جکسون تمام توانایی خود را مدیون آزمون و خطاهایی است که طی سالها آن را به دست آورد و بعدها در قابی بزرگتر او را به جلو میبرد.
پیتر جکسون بعد از بازخوردهای مثبت به سراغ داستانی دیگر از تالکین رفت تا دوباره یک جهان بصری فوق العاده را خلق کند ولی متاسفانه سهگانه هابیت نه تنها به سطح ارباب حلقهها نرسید بلکه همین مقایسه بیش از حد نیز آن را به شدت یک اثر معمولی معرفی کرد.ولی در کل تمام آثار این سینماگر نابغه از جمله ارباب حلقه ها، هابیت، کینگ کونگ، مغز مرده(1992)،و تهیه کنندگی فیلم منطقه 9 که بسیار تمجید شد اشاره کرد.
دانستنیهایی در مورد پیتر جکسون ویرایش
مانند آلفرد هیچکاک در اغلب فیلمهایش حضور دارد.
همسرش فرن والش است که تقریباً در همه فیلمهای پیتر جکسون به عنوان یکی از نویسندگان حضور دارد و تابحال سه بار هم اسکار دریافت کردهاست.
گفته که برای ساخت مدلهای شیرهای فیلم بدمزه، از فر آشپزخانه مادرش استفاده کردهاست!
فرزندانش بیل، جوان و کتی جکسون نام دارند.
کلکسیون مدل هواپیماهای جنگ جهانی اول را نگهداری میکند.
گفته شده در جریان ساخت ارباب حلقهها: یاران حلقه تنها دو تی شرت در کل مدت زمان فیلمبرداری پوشیدهاست!
یکی از طرفداران گروه معروف بیتلز است.
در ۱۷ سالگی تحصیل را نیمه کاره رها کردهاست.
یکی از طرفداران دو آتیشه فیلم کینگ کنگ (۱۹۳۳) است. خودش گفته که این فیلم باعث شده به کارگردانی علاقهمند شود.
تمام جلوههای ویژه فیلم بدمزه را خودش به تنهایی ساخته بود.
نوشتن فیلمنامه بازسازی کینگ کنگ را از سال ۱۹۹۶ آغاز کرده بود و سرانجام موفق شد در سال ۲۰۰۳ این فیلم را بازسازی و روانه سینما کند.
پدر و مادرش در جریان ساخت سهگانه ارباب حلقهها از دنیا رفتند.
با همسرش در مرحله پس از تولید فیلم بدمزه در سال ۱۹۸۷ آشنا شد.
گفته میشود درآمد خالص جکسون از سهگانه ارباب حلقهها چیزی در حدود ۱۲۵ میلیون دلار بودهاست.
در جریان ساخت کینگ کنگ چشم خود را به دست تیغ جراحی سپرد و به همین دلیل دیگر عینک نمیزند.
پنج فیلم محبوبش کینگ کنگ، طلوع مردگان، آروارهها، رفقای خوب و ژنرال هستند.
چارلی چاپلین کبیر:
هر چقدر هم بخواهیم آثر سینمایی را با معنی مفهوم و هنر تصویرگردانی به نمایش بگذاریم باز هم نمیتوانیم از سِر چارلز اسپنسر چاپلین معروف به چارلی چاپلین به راحتی گذر کنیم. یکی از مهمترین ومشهورترین هنرمندان تاریخ سینما که از کودکی کارهای هنری خود را شروع کرد و آن را تا سن 87 سالگی ادامه داد. سینمای صامت و کلاسیک هنرمندی بزرگتر از چاپلین را به خود ندیده است. همه با آثار او ارتباط برقرار میکردند و او را به عنوان یک فرد با استعداد در زمینه کمدی و داستان سرایی میستودند. چاپلین در شروع هر فیلم خود دائما ایده ها را عوض میکرد و بیشتر تغییر روند فیلم های خود را ناگهانی انجام میداد.
چاپلین در بسیاری از فیلمها نقش بازیگر، سازنده موسیقی، کارگردان و نویسنده را ایفا میکرد و توانست سه بار جایزه اسکار را دریافت کند ولی جایزه اسکار برای محبوبترین بازیگر تاریخ سینما کمی کوچک است. چاپلین شخصیتی که نقش ولگردها را به خوبی بازی میکرد. عواطف را به صورت ساده وبسیار عالی جلوه میداد و انسانیت را بزرگترین قانون میدانست.
فیلم های آتش نشان ، ماجراجو ، یک زندگی سگی ، پسر بچه ، دیکتاتور بزرگ ، سیرک و شهر نورانی می شود جز محبوبترین آثار چارلی چاپلی بودند که همواره مورد ستایش همگان قرار میگرفت و او را فراتر از یک هنرمند معرفی میکرد. چاپلین شروع کارهای هنری خود را به گونه ای مدیون مادرش است که خوانندگی را به او آموخته بود و او را از بچگی به هنر علاقهمند کرد.همچنین مدیون به مک سنت بزرگ که او را وارد سینما کرد و راه را به وی نشان داد. بی شک چاپلین از آنهاییست که دیگر نمیآیند.
تیم برتون :
تیم برتون یکی از برجسته ترین و بهترین کارگردانان چندیدن ده اخیر سینماست که کاملا براساس تخصص و علاقه خود مسیر خود را انتخاب میکند. معمولا فیلمهای او با طراحی شخصیتهای عجیب و داستانهای فانتزی همراه است که بیشتر آنها معمولا به وسیله خودش هدایت و ساخته میشوند. تیم برتون بارها نامزدی اسکار و جوایز معتبر دیگر را تجربه گرده است و از او به عنوان یک کارگردان برجسته و خلاق یاد میشود. جانی دپ از دوستان صمیمی برتون است و در 8 فیلم او حضور داشته است و همواره پیشنهاد او را برای بازی در فیلمهایش میپذیرد. برتون در طراحی لباس و جزئیات فیلمهایش بسیار حساس است و معمولا ساخت موسیقی فیلمهایش را بر عهده دنی الفمن میگذارد که به جز 5 فیلم در تمام فیلمهای او نقش سازنده موسیقی را داشته است.
تیم برتون به جز کارگردانی کارهایی مانند تهیه کنندگی، طراحی، نقاشی، مجسمه سازی، نویسندگی و حتی سرودن شعر را انجام میدهد و همه او را به عنوان یک هنرمند کامل میشناسند. فیلمهای برتون با بودجه کم ساخته میشوند و معمولا موفق هستند. فیلم سینمایی آلیس در سرزمین عجایب به کارگردانی برتون با بودجه 170 میلیون دلاری توانست بیش از یک میلیارد دلار در جهان فروش داشته باشد.عجیبی تیم برتون همین عجیبی وی است. او با ورودش به سینما یک بیماری (مفید) را به همراه آورد که آن را برتونیسم مزمن مینامند و عبارت است از سینمای فانتزی وحشت انیمیشنی، که دارد کل جهان را در بر میگیرد و برهمه چیز تاثیر میگذارد. کورالین هنری سلیک، والاس و گرومیت. نفرین موجود خرگوش نمای نیک پارک همه و همه متاثر از تیم برتون اند. با اینکه سازندگانش کسان دیگری اند.
بهترین فیلمهای این کارگردان آمریکایی ماجراجویی بزرگ پیوی، بتمن، بازگشت بتمن، سیارهٔ میمونها، چارلی و کارخانهٔ شکلات سازی، آلیس در سرزمین عجایب و فرنکنوینی، عروس مرده، و... نام دارند.ادوارد دست قیچی و چشمان بزرگ نیز از دیگر آثار ماندگار برتون زده اند.!!!
آلفونسو(الفونزو) کواران :
یکی از بهترین کارگردانهای چند سال اخیر هالیوود و جهان قطعا آلفونسو کوارون میباشد که به معنی واقعی کلمه هنر فیلمبرداری و کارگردانی را به رخ همه کشیده است. آثار سینمایی این کارگردان را هم در بین منتقدین و هم مخاطبان بسیار مورد توجه قرار میگیرد. آخرین فیلم او به نام «رما» (Roma) به عنوان یک شاهکار به تمام معنا شناخته میشود که آلفونسو کوارون نقشهای نویسنده، کارگردان، تهیه کننده وتدوین گر را ایفا کرده است. این فیلم در مراسم اسکار نامزد دریافت 10 جایزه اسکار شد و در نهایت 3 جایزه را دریافت کرد. فیلم رما در مراسم گلدن گلوب هم جایزه بهترین فیلم خارجی زبان و بهترین کارگردانی را نیز به دست آورد.
کوارون برای فیلم «جاذبه» (Gravity) هم 4 نقش را به عنوان کارگردان، نویسند، ه تدوین گر و تهیه کننده ایفا کرد و در مراسم اسکار توانست 7 جایزه را به دست آورد و به عنوان تنها فردی در تاریخ شناخته شود که توانسته جایزه اسکار فیلمبرداری و کارگردانی را با هم دریافت کند.
از بهترین فیلمهای او میتوان به جاذبه ، رما، یک پرنسس کوچک، فرزندان انسان، هری پاتر و زندانی آزکابان اشاره کرد.فانتزی سیاه هزارتوی پن نیز اثر تک و خاص این کارگردان است. کارگردانی که اگر نبود انگار یک پای سینما لنگ میزد...
بونگ جون هو :
اگر اینیاریتو از مکزیک شاهکار بیرون داده است بونگ جون-هو سینمای کره جنوبی را جهانی کرده است و این اتفاقی است که به دست معدود افرادی رخ میدهد یعنی به زانو در آوردن هالیوود در هنر، جون هو چند سالی است که پیوسته آثاری هنری و زیبا را روانه سینما میکند از فیلم خاطرات قتل این کارگردان که یکی از بهترین آثار جنایی تاریخ سینماست تا پاراسایت که سینمای جهان را در بر گرفت و در انتها هم جایزه اسکار بهترین فیلم را دریافت کرد تا برای اولین بار یک فیلم خارجی این جایزه را دریافت کند وتاریخ ساز شود. فیلم پاراسایت(انگل) رکورد فروش یک فیلم خارجی در خاک آمریکا را شکست و صدای موفقیت این فیلم زیبا به گوش تمام سینمادوستان جهان رسید.
بونگ جون-هو کار خود را با نویسندگی آغاز کرده است و برای ساخت فیلم اصلا عجله نمیکند ولی هر فیلمی را که میسازد تا چندین سال در خاطر تماشاگر و بیننده میماند و بیشتر به شکل یک نقاشی جلوه داده میشود تا یک اثر سینمایی که برای چندین ساعت شما را با خود درگیر کند.
کارگردان اثری همچون برفشکن که از نظر منتقدین به عنوان یک اثر علمی تخیلی عالی شناخته میشود امکان ندارد که قدمی را اشتباه بردارد و در آینده بیشتر از این کارگردان کرهای خواهیم شنید. کارگردانی که افرادی مانند مارتین اسکورسیزی او را به شدت تحسین میکنند و برای فیلمهای او لحظه شماری کردهاند.انگل کره جنوبی دارد وارد روده ی جهان میشود...
ایندرا کومار :
بیایید به سمت سینمای هند برویم. بالیوود، نامی که امروزه برای هر کسی آشناست ولی برخلاف تصورات توده مردم آن چیزی نیست که صرفا به عنوان فیلم هندی میشناسیم. تمام سینمای هند که فیلم های ماسالیسم اش نیست. تمام فیلم های هند که سلمان خان و شاهرخ خانش نیست. بالیوود را بالیوود مینامند زیرا چون هالیوود گسترده است. با اینکه ما نماد سینمای هند را ژانر ماسالا میدانیم اما هندی ها سینمایی فرای تصور جزئی ما دارند. یک سینما پر از علاقه و شور و شیدایی که از آن فلسفه میبارد و اصول بخار میشود. از آن غم هوا میشود و تاریخ تنفسش میکند. اگر همه ی بزرگان سینمای هند را نام ببریم کمی بحث طولانی میشود پس ما سراغ یک سبک ساز حرفه ای در گونه های درام و کمدی هندی میرویم که همواره با فیلم هایش جان مردم را از خنده میگرفت و به آنها با غم زندگی و امید میبخشید. یعنی ایندرا کومار...این استاد سینمای درام.. کمدی که در کارش بسیار حرفه ای و ریزبین است آثاری چون سه گانه ی مستی.. گرند مستی و گریت گرند مستی که هر کدام به نوبه ی خود جزو برترین های کمدی زده بزرگسال اند. فیلمهایی که به سرعتی قابل توجه سبک کمدی هندی را در رده های سنی بالا تشکیل داد و در سبک کار کارگردانان بالیوود تاثیراتی گذاشت. چنانچه ساجید خان و ساجید فرهاد با سری فیلمهای کمدی خانه شلوغ(housefull) که تاثیر گرفته از فیلم های ایندرا کومار بودند بار دیگر سینمای هند را رشد و بسط داد. از بهترین آثار این کارگردان صاحب نام میتوان به دل.. مادر بزرگ معرکه.. سه گانه گرند مستی.. فرنچایز شادکامی.. رابطه.. پادشاه و پسر اشاره کرد.
هایائو میازاکی:
آقای میازاکی کارگردان و انیماتور ژاپنی است که در جهان بسیار دیده شده و از آثارش تقدیر های فراوان به عمل آمده.چیزی که وی را برخلاف دیگر فیلمسازان صاحب سبک، خاص و تک میکند همین سبک اوست. شاید عجیب به نظر برسد اما هایائو میازاکی کبیر انقلابی در انیمه های ژاپن به وجود آورد که اثراتش هنوز که هنوز است در مکتب انیمه ژاپن یافت میشوند. طرز کار وی دوبعدی رایانه ای است ولی داستان متفاوت و عجیب آثارش او را از دیگر انیماتور ها جدا میکند. چیزی که در 1980 تا 1990 با عنوان استیم پانک شناخته میشد و عبارت بود از تلفیق مجلس ویکتوریایی به همراه نشان هایی از بخار و دیگ بخار چون انقلاب صنعتی در فیلم یا انیمیشن. شهر اشباح،شاهزاده مونونوکه، قصر متحرک هاول، لاپوتا قلعه ای در آسمان، پونیو روی صخره کنار دریا، سرویس تحویل کی کی، باد برمیخیزد و همسایه من توتورو از دیده شده ترین آثار وی به سبک خودش هستند و من آنها را معجزه جاویدان سینما میخوانم. چرا که هیچ کس حتی یک سکانس مانند میازاکی نمیتواند بسازد...
جوردن پیل:
لیست کارگردانان صاحب سبک تاریخ سینما که بسیارشان ممکن است از قلم بیفتند تا اینجا مربوط به دهه های گذشته میشد اما این مورد یک کارگردان صاحب سبک نو متولد شده است. جوردن پیل کارگردان سیاه پوست امریکایی که قبل از شاهکارش یعنی فیلم زیبا و فلسفی برو بیرون 2017 در سینمای کمدی کار میکرد. این فیلم که در ژانر درام.. وحشت روانشناسی..و در سبک اجتماعی درست شده بود_که وی را بسیار مشهور و البته صاحب سبک خودش کرد چیزی فرای یک فیلم بود. از فیلم بسیار تقدیر شد و اسکار بهترین فیلمنامه اصلی را نیز ازآن خود کرد. ولی چیزی که جردن پیل را صاحب سبک میکند و نام آنرا کنار بزرگان سینما قرار میدهد نویسندگی آن است. هزل آمیخته به ترس و دلهره که به منظور اعتراض سیاسی.. اجتماعی در لایه های غنی فرهنگ صورت میگیرد سبک نوشتن پیل است که هنوز برایش نامگذاری خاصی نشده.در فیلم پیل چشم در نگاه اول چیز جذابی نمیبیند ولی کمی که در مفهوم فیلم دقیق شود میبیند که فیلم به یک مضمون اجتماعی کلیشه ای معترض است، اما آن اعتراض را مانند دیگران کلیشه ای بیان نمیکند. آخرین فیلم وی یعنی us(ما) 2019 نیز با اینکه موفقیت کمتری نسبت به برو بیرونش به دست آورد اما لااقل به سینما یادآوری کرد که هنوز حقیقت سینما زنده است و هنوز کسانی هستند که در سینمای بالغ متولد میشوند و سعی در پختگی آن دارند...
اصغر فرهادی :
کارگردان نماد کشور ایران در جهان، اصغر فرهادی نیز در لیست ما حظور خواهد داشت. راجع به آقای فرهادی، کارگردان اسکاری کشورمان حرف برای گفتن زیاد است اما ما کل سبک آن را که درام.. اجتماعی متفاوت با لایه های رئالیستی است مبنای گفتار قرار میدهیم. آثار وی همیشه در ایران و حتی خارج از ایران بسیار دیده شده اند و فیلم جدایی نادر از سیمین او نیز با رتبه ای قابل توجه جزو 250 فیلم برتر جهان است. تمام سینمای ایران یک طرف،فرهادی و کیا رستمی طرف دیگر. سنگینی این طرف بیشتر از دیگریست. همین وبس...
جیمز ون(وان) :
به سلطان سینمای وحشت سلام کنید.
جیمز وان (زادهٔ ۲۶ فوریه ۱۹۷۷) کارگردان، تهیهکننده و فیلمنامهنویس چینیتبار مالزیایی است که در استرالیا بزرگ شده و در سینمای هالیوود فعالیت میکند. وی در سال ۲۰۰۴، فیلم اره را کارگردانی کرد. یک فیلم ترسناک معمایی که حدود صد برابر هزینه ساخت خود فروش داشت و چندین ادامه برای آن ساخته شده که مجموعه فیلم اره را تشکیل دادهاند. برخی از فیلمهای که توسط او کارگردانی شدهاند عبارتند از: مجازات مرگ در سال ۲۰۰۷، توطئهآمیز، احضار روح، توطئهآمیز: قسمت ۲ و سریع خشمگین ۷. وی به گفته خودش به فیلمهای دیوید فینچر آمریکایی و داریو آرجنتو ایتالیایی علاقه زیادی دارد و از سبک آنها تأثیر زیادی گرفتهاست. او نیز خالق دنیای سینمایی احضار و اتمیک مانستر پروداکشنز است و همین برای اثبات سبک او بس است. از همکاران او میتوان به پیتر سفرن و لی ونل اشاره کرد.جیمز ون را سلطان سینمای وحشت مینامند زیرا با اره اش سینمای اسلشر را به اسپلتر و با جهان احضار و آنابلش دریچه ی ترس حقیقی را به روی جهانیان باز کرد. نام او در کنار تاکاشی شیمیزیرو بزرگ که خالق فرنچاینز کینه و ارواح یوکای ژاپنی موجب افتخار مکتب سینمای آسیا در جهان است. در واقع وحشت حقیقی آمریکا ساخته دست شرق آسیاست... وی با اینکه فیلم های ابر قهرمانی و اکشن دیگری چون آکوامن و سریع و خشن 7 که آن دو نیز به اندازه دیگر فیلم هایش معروف شدند ساخته اما نام او در کنار بزرگان سینمای وحشت می ماند و ماندگار میشود.
پل دبلیو اس اندرسون :
رسیدیم به سلطان اقتباس بازی رایانه ای که خالق پرچمدار ژانر زامبی یعنی فرنچایز رزیدنت اویل است. نام جرج رومرو بزرگ در این لیست نیست زیرا وی چیزی بزرگ تر از یک سبک ساخت. او انقلابی در ژانر زامبی کرد که در مقاله مربوط به خودش مفصلاً توضیح داده شده... پل ویلیام اسکات اندرسون در ۴ مارس ۱۹۶۵ در نیوکاسل انگلیس متولد شد. دوران تحصیل او در مدرسه رویال گرامر نیوکاسل سپری شد. اندرسون پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی وارد دانشگان ورویک شد و سرانجام به عنوان جوانترین دانشجوی دانشگاه، در رشته فیلم و ادبیات فارغالتحصیل شد.
فعالیت حرفهای او در زمینه ساخت فیلم از سال ۱۹۹۴ آغاز شد. نخستین فیلم پل اندرسون که در آن به عنوان نویسنده و کارگردان حضور داشت، فیلم خرید بود. یک سال بعد او به عنوان کارگردان فیلم سینمایی مورتال کامبت را تولید کرد. او در سال ۱۹۹۷ فیلم فضای جاری و یک سال بعد فیلم سرباز را در مقام کارگردان، تولید کرد. اندرسون در سال ۲۰۰۰ به عنوان نویسنده، تهیهکننده و کارگردان، فیلم سینمایی منظره را تولید کرد. دو سال بعد، پل اندرسون فیلم سینمایی رزیدنت ایول را که برداشتی از داستان و عنوان بازی رایانهای رزیدنت ایول بود را به عنوان نویسنده، تهیهکننده و کارگردان تولید کرد. اندرسون در این فیلم از میلا یوویچ به عنوان هنرپیشه نقش آلیس استفاده کرد. پل اندرسون در سال ۲۰۰۴ فیلم سینمایی بیگانه علیه غارتگر را به عنوان نویسنده و کارگردان و همچنین فیلم سینمایی رزیدنت ایول: موعود را به عنوان تهیهکننده و نویسنده در کارنامه خود دارد.
پل اندرسون در سال ۲۰۰۵ به عنوان تهیهکننده در فیلم سینمایی تاریکی حضور یافت. دو سال بعد او تهیهکنندگی فیلم سینمایی مرگ یا زندگی و در همین سال فیلم سینمایی رزیدنت ایول: انقراض را به عنوان نویسنده و تهیه کننده، تولید کرد. اندر سون از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱ کارگردانی فیلمهای مسابقه مرگ (۲۰۰۸)، رزیدنت ایول: زندگی پس از مرگ (۲۰۱۰) و فیلم سینمایی سه تفنگدار (۲۰۱۱) را برعهده داشت. اندرسون بی شک از بهترین اقتباس کنندگان تاریخ سینماست. چرا که اقتباس از بازی رایانه ای و تبدیل آن به فیلم حقیقتا سبک هنری خاصی دارد و کار هر کسی نیست. وی از این هنر برخوردار است. رزیدنت اویل این را ثابت کرده.
برادران سفدی:
در کنار برادران کوئن که پرچمداران کمدی سیاه اند دو برادر صاحب سبک دیگر دو دهه ایست دارند میدرخشند. بن سفدی و جاشوا سفدی کارگردانان صاحب سبکی که در هالیوود بسیار شناخته شده اند یک آشفتگی غیر منطقی ولی جذاب در فیلمهایشان دارند. عده ای بر این باورند که به خاطر اینکه آن دو فرزند طلاق بوده اند این آشفتگی در فیلمهایشان به وجود آمده اما عده دیگری آن را تصنعی و ساخته شده میدانند. چیزی که واضح است این است که فیلمهای برادران سفدی از جمله جواهرات تراش نخورده 2019 که به خودی خود یکی از آن فیلم هایی است که باید حتما قبل مرگ ببینیم یک لحظه هم مجال نفس کشیدن به مخاطب را نمیدهند. آن دو از تکنیک های خاص انتخاب بازیگر.. موسیقی بر پایه فرکانس های آزاد.. دوربین متحرک (چون عصر طلایی آلمان در سال 1920 میلادی) و...با فیلم کاری میکنند که دیگر یک فیلم نمیماند. بلکه یک اثر هنری به تمام معنا و فلسفی میشود که یک کتاب هم بسش نیست. فیلم های سینمایی آندو بسیارند اما جواهرات تراش نخورده با بازی آدام سندلر چون کنکور آنها برای سال ها درس خواندنشان بود.
جرج میلر:
بحث خود را با جرج میلر بزرگ به اتمام میرسانیم. کسی که آنرا با شاهکار مد مکس یا همان مکس دیوانه:جاده مرگ، یک فیلم اکشن.. هیجانی جاده ای شاهکار میشناسند که از نظر منتقدین بهترین فیلم اکشن تمام دوران است و بی لطفی است اگر این ادعا را مبالغه بگیریم. زیرا حقیقتا در کنار جیمز کامرون، جرج میلر نیز استاد خلق فیلم اکشن یا هیجانی است. جرج میلر یک ویژگی بارز و خاص دارد و آن طریقه فیلمسازی با موضوعات کمتر دیده شده است. در لایو اکشن معروف خوش قدم (ماجرای پنگوئن متفاوت با دیگران که...) که سازنده آن نیز جرج میلر بود اعتراض به صید بی رویه ماهی و گرسنه ماندن پنگوئن های قطبی و... دستمایه ساخت این اثر هنری بود. موضوعی که هر چه نگاه میکنیم عینش را در جای دیگری نمیبینیم. درست مانند مد مکس که روایتگر زمین پس از آخرالزمانش است و قبایلی که به دنبال نفت، گازوییل، آب و.... میگردند و بقیه قضایا. شاید هم بیشتر از چیزی که ما میدانیم درون دنیای میلر بگذرد. تفاوت چندانی نمیکند. اگر لیست ما با بهترینِ شناخته شده ها یعنی اسپیلبرگ آغاز شد، پس بگذارید با ناشناخته های میلر سر و تهش را هم بیاوریم.
هنر هفتم فرای تصورات ماست. تمام سینما و خانواده سینما در کنار هم این هنر را تثبیت میکنند. هنری که تا کسی هنرمندانش را نشناسد نمیتواند به عظمتش و قدرتش پی ببرد. تا کسی جیمز هورنر و موسیقی ماندگار شاهکار تایتانیکش را نشناسد یا حتی فیلم تایتانیک را نبیند نمیتواند ادعای سینمادوستی را داشته باشد. تا کسی آرواره های اسپیلبرگ یا کورالین هنری سلیک را نبیند سینمای دلهره آور را متوجه نمیشود و تا کسی فیلم هندی pk را نبیند خدا را نمیشناسد...به قول آشنایی:
.... سینما را باید مطالعه کرد...
به پایان آمد این دفتر
حکایت همچنان باقیست...