در جستجوی رگ خوابِ زندگی
کاراکتر مینا (با بازیِ لیلا حاتمی) و کامران حصیبی(با بازیِ کوروش تهامی) در فیلم "رگ خواب" ادامه ای بر کاراکترهای طناز طباطبایی و حامد بهداد در فیلم "آرایش غلیظ" میباشند. با این تفاوت که در "رگ خواب" با پشتوانه ی روانشناسیِ قوی ای به کاراکتر مینا پرداخته شده است. موضوعات روانشناسی ای با نام "عقده ی پدر" و "آنیموس".
عقده یعنی گذشته. همه ی ما چون گذشته داریم، پس عقده نیز داریم. شما پدر و مادر خود را چگونه درک کرده اید؟ درک شما از پدر ، عقده ی پدر و درک شما از مادرتان، عقده ی مادر را در شما شکل میدهد. ممکن است شما پدرتان را به شکل یک حامی و پشتیبان قوی درک کرده باشید، که این امر شما را صاحب عقده ی مثبت پدر میکند و اگر احیانا خدایی نکرده پدرتان غایب بوده یا برخورد نامناسبی با شما داشته است، شما صاحب عقده ی منفی پدر خواهید بود.1
مینا با شرحی که در بالا رفت و در فیلم دیدیم، دارای عقده ی پدر منفی است. و با توجه به اینکه مادرِ خود را نیز در سنین پایین از دست داده بود، دارای عقده ی مادر منفی نیز میباشد.
اما آنیموس ؟؟؟
بنابر روانشناسیِ عمق نگر به روش پروفسور کارل گوستاو یونگ، روانِ بشر از دو وجهِ مردانه و زنانه شکل گرفته است. به وجهِ زنانه ی روان مرد "آنیما" و به وجه مردانه ی روان زن "آنیموس" میگویند.
آنیما ، عنصر ارزش دهنده به زندگی ِ مردان، حمل کننده ی روح مرد و معشوقه ی دنیای درونی ِ اوست. مرد در آنیما در جستجوی تایید، گرما، ملایمت و مهربانی است تا آنها را به مردانگی مستقیم خود بیافزاید. وقتی مرد در حضور آنیماست، یعنی عمیقا در دنیای درونش بسر میبرد(یا در مقابل کسی که این قدرت را به او فرافکنی کرده است قرار میگیرد) با یک تکان جزئی سر، که از روی تایید صورت میگیرد یا یک حرکت سحرآمیز دست، کافی است تا به تمام زندگی مرد، معنا را انتقال دهد و زندگی او موجه شود.2
آنیموس، وجه ِ مردانه ی روانِ زن.
زن خواهان چیزهای بسیارمتفاوتی از مردانگی است. ثبات، امنیت، شکل، نظم، وضوح و آزادی در واقع نیازهای او از مرد خویش است.2
آنیما و آنیموس ، کیفیاتی درونی هستند و تمام ویژگیهای برشمرده شده برای آنها را باید در درون خود بیابیم. و با شناختن آنهاست که انسان، فرآیند تکامل فردی(کامل شدن) را طی میکند. اما در این فرآیند یک تناقض وجود دارد و آن این است که " من به تنهایی باید خودم شوم؛ اما من نمیتوانم به تنهایی خودم شوم." 3 بشر ناتوان از درک این موضوعات درونی، تمام ویژگیهای برشمرده شده را به جنس مخالف خود که احساس میکند عاشق اوست فرافکنی میکند، و از طریق اوست که آنیما و آنیموس را تجربه میکند و اگر این کیفیات را به بلوغ خود نرساند، مدام به دنبال این ویژگیها از شخصی به شخص دیگر است.
آدمی ، اولین تجربیات کیفیت آنیما و آنیموس و ویژگیهای مربوط به آن را با پدر و مادرِ خود از سر میگذراند و در ادامه است که آن را با جنس مخالف خود در رابطه به بلوغ میرساند. لذا عقده های بشر – به معنای آنچه در ابتدای نوشته رفت- از پدر و مادرش در سنین کودکی شکل دهنده ی کیفیت و خواست او از جنس مخالفش در رابطه میشود.
کلام به درازا کشیده شد، با توجه به موضوع فیلم که در خصوص عقده ی پدرِ مینا میباشد، تنها به نقشِ کیفیتِ رابطه ی پدر با دختر در آینده ی دختر پرداخته ، و از مابقی (نقشِ کیفیت رابطه ی مادر با فرزند -چه پسر و چه دختر- در آینده ی او و نقش کیفیت رابطه ی پدر با پسر در آینده ی او) چشم پوشی میکنیم.
پدری که دختر دارد، لازم است دقیقا همانگونه که پسرش را توانمند میسازد، دخترش را نیز توانمند سازد. پدر سالم پدری است که به دخترش یاد میدهد چگونه از پس جهان برآید. پدر سالم هرگز تصور نمیکند که دخترش صرفا چون یک دختر است، لازم نیست به او یاد داده شود چگونه همچون پسران در جهان مستقل عمل کند و کارآمد باشد. پدر منفی به جای اینکه کارآمدی و اعتماد به نفس را به فرزندش بدهد، باعث میشود فرزند احساس بی کفایتی و حقارت کند و با خود بگوید که من به هیچ دردی نمیخورم. تایید و تشویق توسط پدر یا جایگزینهای دیگرِ پدر معمولا باعث رشد خویشتنِ مثبت در زن میشود، اما عدم مشارکت واقعی آنها، دخالت منفی پدر، ناپدری، عمو و دایی یا پدربزرگ عمیقا به حس زن از خویشتن آسیب وارد میکند. وقتی پدر در زندگی ِ دختر غایب یا نسبت به او بی تفاوت است، بی علاقگی، یاس و عدم تایید، خود را نشان میدهد و به دختر آسیب میرساند.(در اوایل فیلم شاهد این موضوع هستیم که مینا ، عشقی را که از کامران دریافت میکند، لایق خود نمیداند و در انتهای فیلم نیز مینا هنوز به دنبال تایید پدرش میگردد و به او میگوید که (نقل به مضمون البته) راهی پیدا کن و بهم بگو که از من راضی هستی) اگر پدر به اندازه ی کافی حضور نداشته باشد- حضور عاطفی و معنوی- دختر در تمام عمر به دنبال جایگزینی میگردد که نیازش به پدر را برآورده کند.او همچنین ممکن است تصویری ایده آل از پدر در ذهنش بسازد. (در طول فیلم شاهد هستیم که مینا تمام کمبودهایی را که میبایست از پدرش دریافت میکرد، و دریافت نکرده بود، در وجود کامران به دنبالش بود)2و3و4
در آخر ذکر این موضوع نیز لازم میباشد که ما نباید به خاطر مشکلاتی که در حال حاضر گریبانگیرمان است و ناشی از عقده های پدر و مادرمان میباشد، از آنها نفرت و کینه داشته باشیم و تماما آنها را مقصر بدانیم. زیرا پدر و مادرمان نیز خود درگیر عقده های پدر و مادر خودشان بوده اند و آنها نیز درگیر عقده های پدر و مادرشان بوده اند و آنها نیز ... ، و این چرخه همین طور ادامه دارد و اگر بشر در جایی از این جبرِ زندگی ، از این چرخه آگاه نشود و به خود نیاید همین طور چرخه به پیش میرود.
نام فیلم نیز بسیار زیبا و متناسب با موضوع و محتوای آن انتخاب شده است، "رگ خواب" ! کامران رگ خوابِ مینا را یافته بود و مینا به دنبال رگ خواب زندگی ای با حس و حال خوب و خوشبختی.
ترانه ی متنِ فیلم نیز با صدای زیبای همایون شجریان، در راستای محتوا و موضوع فیلم و در خدمت فیلم بود.
نماهای زیبا و چشمگیر نیز در فیلم کم نبودند. و البته به موضوعاتی نیز اشاره شد که به نظرم پیش از این در فیلمهای سینمایی ایران ، حداقل خودم ندیده بودم. به این موضوعات اشاره نمیکنم تا ترغیبی باشد برای دیدن فیلم از سوی خواننده ی یادداشت.
در آخر باید گفت که بایستی فیلم را دید. دوباره و سه باره و چهارباره را برای خود متصورم.
دلنوشته ی بالا برداشتی شخصی پس از اولین تماشای فیلم است که ممکن است پس از تماشاهای بعدی کاملتر گردد یا اینکه بالکل تغیر نماید.
علی حاجی زاده
جمعه نُهمِ تیر ماهِ هزاروسیصدنودوشش
چهار روز پس از اولین تماشای فیلم
پ.ن:
1- برگرفته از مقدمهی سید سهیل رضایی بر کتاب "تقدیر زنان" از انتشارات بنیاد فرهنگ زندگی
2- برگرفته از کتاب "مرد ایدهآل" از انتشارات بنیاد فرهنگ زندگی
3- برگرفته از کتاب "معمای عشق" از انتشارات بنیاد فرهنگ زندگی
4- برگرفته از کتاب "ژرفای زن بودن" از انتشارات بنیاد فرهنگ زندگی