جستجو در سایت

1397/09/29 00:00

فیلمی مانند فیلم" مهتاب"

فیلمی مانند فیلم

اختصاصی سلام سینما-  داستان بلوغ"جرمایا زاگار" نگاهی زیبا و قدرتمند به پسر جوانی دارد که به دنبال درک جایگاهش در دنیا است.   

داستان بلوغ" جرمایا زاگار" نگاهی زیبا و قوی به پسر جوانی دارد که به دنبال درک جایگاهش در دنیا است. 

طرح کلی"ما حیوانات" ساده است و به تنهایی نمی تواند دلیلی برای شور و هیجان آن باشد. جرمایا زاگار بیشتر ازهرچیزی تجربیات یک پسر نوجوان را به تصویر می کشد که به تدریج در حال پذیرش خانواده غیرعادی خود بوده و بلوغ او مانند یک نوستالژی، حول بحث های شدید و تظاهرات تلخ و شیرین در حال چرخش است. جوناه بازیگر تازه کار( ایوان روسادو )احساسات ناشی از بزرگسالی را به جز خانواده اش به سایر افراد می گوید. هر لحظه فیلم شامل درک جدید وی از دنیا است- صحبت درباره نگرش و تعلیق صوتی محزون، فیلم را به فرمی شاعرانه از بلوغ تبدیل کرده است و بیشتر از اینکه به داستانی روایی بپردازد زیبایی بزرگ شدن را نشان می دهد.   

 دنیل کیتروسر و جرمایا زاگار با اقتباسی از رمان شبه بیوگرافی جاستین،" ما حیوانات "را در جنگل های بلند نیویورک روایت می کنند، جایی که جوناه(ایوان روسادو ) به همراه دو برادر بزرگترش جوزیا گابریل, ایزایا کریستین و جوئل در اطراف خانه شان پرسه می زند. در ابتدا نمی توان برادران را از هم تفکیک کرد، مانند سه پسربچه سرکش که هرروز برای آنها ماجراجویی است که توسط مادر جوان( شیلا وند، در فیلم" دختری در شب تنها به خانه می رود"بازی کرده است ) و پدر مصمم شان( رائول کاستیلو )اتفاق می افتد. صحنه های ابتدایی که شبیه به فیلم" درخت زندگی" بازی شده است، همراه با دوربین رووینگ و موسیقی تکان دهنده ای که غنی از آیده ال های آرمانی کودکی و عاری از هرگونه مشاجره است. واقعیت از بخش فرعی داستان آغاز می شود و در لحظاتی که اصلا قابل انتظار نیستند حباب نوستالژی را از بین می برند.   

از تاریخچه خانواده به طور مختصر اطلاع پیدا می کنیم: والدین جوناه زمانی که نوجوان بوده اند یکدیگر را دیده اند، زمانی که مادر بروکلینی اش از پدر پورتوریکویی اش باردار می شود و در حالیکه برای زنده بودن دست و پنجه نرم می کنند از محیط قبلی خود جدا شوند. هنگامیکه پدر پسرها ادعا می کند که مادرشان به وسیله یک دندانپزشک دچار جراحت شده است  به طور ناگهانی چند روز ناپدید می شود و آنها را با مادر مجروحشان تنها می گذارد، این کار سرزندگی داستان را به یک تیرگی تبدیل می کند. به همین سادگی جوناه خودش را در حالی پیدا می کند که تلاش می کند تا موقعیت های پیچیده ای را درک کند.   

پسرها به بچه های حقه بازی تبدیل می شوند، شروع به دزدی های کوچک و غارت مزارع می کنند، و مورد توجه همسایه شان قرار می گیرند، نوه ی جوان و یاغی او آنها را به زیرزمینی می برد که پر از فیلم های مستهجن است. جوناه نمی داند که چنین چیزی با بلوغ چه ارتباطی دارد اما طولی نمی کشد که هویت خودش را بعنوان یک پسر بالغ درک می کند و این اورا از برادرانش جدا می کند. 

با بکاربردن نشانه هایی از کتاب اقتباس شده، جوناه بطور کلی از سالهای زندگی اش می گوید اما درنهایت این به یک تجربه منحصربفرد تبدیل می شود. او معمولا شاهد صامتی در برابر وقایع اطرافش است، درحالیکه والدینش جروبحث می کنند و سایر بچه ها درباره طبیعت دنیا تئوری هایی می گویند.    

جوناه از یکی از افراد خانواده می پرسد" فکر می کنی پدر برمی گردد؟"، شانه بالا زده و به او می گویند:" او همیشه برمی گردد". جوناه می داند که نگرش او با بقیه متفاوت است. برخی از عاشقانه های غم انگیزی که در خاطرات وی وجود دارد برگرفته از ترنس مالیک کارگردان امریکایی است." ما حیوانات" از جهت اینکه آگاهی انسان را نسبت به طردشدگی افزایش می دهد بسیار شبیه به فیلم" مهتاب "است.

زاگار در این جا نیز از کلآژهای بصری مشابه ای مانند آنچه که در مستندش وجود داشت استفاده می کند. مستند" In a Dream "نگاهی به افکار حساس و شکننده دارد( در این جا پدر یک فیلمساز درگیر ناپایداری های ذهنی است )." ما حیوانات "بدون هیچ پیچیدگی در فیلمنامه اغلب احساسی شبیه به این را ایجاد می کند که یک طرح موفق سینماتیک است، اما پر از جزئیات انگیزشی است، از درس ترسناک شنا در میان امواج تیره و تار گرفته تا مشاهده صحنه هایی که نباید دیده شوند.    

دنیای جوناه در حال شکل گیری است، بین احساسات مختلفی در نوسان است. بعد از اینکه پسرها می بینند که پدرشان با رئیس اش دعوا کرده و اخراج می شود، همانطور که پشت ماشین نشسته اند وی را تسلی می دهند، به اطراف ماشین ضربه می زنند و تصنیفی از زندگی خود می نوازند." ما حیوانات "سرشار از چنین لحظات جذابی است که در آنها داستان هم گنجانده شده است. 

زاگار سعی ندارد تا به اجبار اطلاعاتی را در بسیاری از لحظات غافلگیر کننده اعمال کند، این داستانی کاملا درک شده است، که بیشتر آن را مدیون موسیقی پیچیده و چندبخشیNick Zammuto  است که تقریبا در تمامی صحنه ها وجود دارد و دیاگرام هایی که با دست کشیده شده اند و همگی آنها براساس آلبوم عکس های جوناه بوده که آنها را در زیر تخت اش پنهان کرده است. این خط خطی ها در مقایسه با حرف ها خیلی چیزها درباره شدت درگیری های روانی یک کودک می گوید، و فیلمسازان در این راه به وی کمک کرده اند. دوربین زک مولیگان فیلمبردار حول خانواده و معمولا از بالای اندام ریز جونا می چرخد، و یک روشنایی ملایم ماهیت زندگی زودگذر وی را نشان می دهد.   

مانند فیلم "مهتاب"، زاگار برای نشان دادن کشمکش های خارجی از ابزارهای سینماتیک استفاده می کند، به خصوص زمانی که می خواهد دگرباشی را در بین محدودیت های زندگی که در آن انزوا جزئی از آن است نشان دهد. فضای چنین فیلمی در دوره ی نامحسوسی اتفاق می افتد- به لطف مشاهدات پرآب و تاب شخصیت اصلی داستان- که جاودانگی آن کاملا احساس می شود. 

از بهترین صحنه های بصری زمانی است که سه پسر دستان خود را در کنار گوش هایشان قرار داده و و راضي به چنین زندگی منزوی هستند." ما حیوانات "در تمامی صحنه ها نه تنها ویژگی چنین دنیایی را نشان میدهد بلکه مشکلات جدی برای فرار از آن را نیز به تصویر می کشد. 

منبع: ایندی وایر

مترجم: مهتاب عیوضی