قلعه تنهایان

تازمانی که این فیلم رو ندیده بودم نقدهایی که درباره اش خونده بودم بیشتر فیلم رو یک اثر متوسط رو به ضعیف قلمداد میکردن که حتی من رو در دیدن فیلم دچار تردید کردند اما بعد از شروع شدن فیلم و سکانس به سکانس جلو رفتن فیلم تنها چیزی که من رو سرخورده میکرد این بود که چرا برای دیدن فیلم دچار تردید و شک شده بودم.
یک اثر کاملا قابل دفاع از جناب حمید نعمت اله که سکانس به سکانس فیلم کاملا حساب شده و باپرداخت عالی به روی پرده نقره ای به نمایش در اومده.
فیلم معضلات اجتماعی جامعه رو باظرافت خاصی به تصویر میکشه واز دریچه ای که شاید کمتر بهش فکر شده برای بیننده رمز گشایی میکنه.
فیلم جامعه ای رو به تصویر میکشه که تنهایی و بی پناهی افراد اون جامعه دست مایه سو استفاده قرار گرفتن از اونها میشه و هرکدام از این افراد به نوعی با اینکه از این مسخ شدن باخبر و هوشیارن اما به تنهابودن و بی همراه بودن ترجیح میدن و این نکته بسیار در فیلم به چشم میخوره بخصوص در مورد شخصیت زن فیلم با بازی طناز طباطبایی که توی دیالوگی به صراحت به اون اشاره میکنه.
داستان فیلم از آنجایی شروع میشود که قرار است باری از ترقه و فشفشه برای چهارشنبه سوری از بندر به سمت تهران بیاید و با اصرار مسعود(حامد بهداد)به رییسش خودش برای ترخیص بار به بندر مراجعت میکنه اما مسعود قصد داره بازی عجیبیو اغاز کنه و تصمیم میگیره که....
آرایش غلیظ برخلاف فیلمهای این روزهای سینمای ایران که به ژانر فیلمهای اپارتمانی معروف شدن و تمام فیلم در یک خانه و چند بازیگر خلاصه میشه دارای سکانسهای پر هیاهو از تهران گرفته تا جاده های چابهار وکیش هیجان و طراوت خاصی رو به فیلم میبخشه و با موسیقی متن بسیار هارمونیک بافیلم به جذابیت بیشتر اثر کمک شایانی میکنه وفیلم رو به تکامل میرسونه.
وجود کاراکترهای جالب و منحصربه فرد با کاریزماهای متفاوت که هیچجوره نمیشه اونهارو کنار هم تصور کرد باعث خلق موقعیت های بسیار دلنشینی در سکانسهای فیلم میشه از مسعود با بازی حامد بهداد که شخصیت مکار و خودخواه و فرصت طلب تا دکتری که مخدر خاصی رو باخودش همراه داره و شبها دچار بختک میشه و اقای برقی که تماس با اون افراد دچار برق گرفتگی میشن و دست اخر شخصیت همراه اقای برقی بابازی دلچسب و بینظیر حبیب رضایی باعث میشه فیلم درحالیکه معضلات اجتماعی مانند اعتیاد،انزوا،افسردگی و... که کاملا موضوعات جدی هستن رو با لحظات طنز به زیبایی عجین کنه و هیجان و لبخند و البته کمی تفکر رو در طول فیلم به همراه بیاره
هر چند در بعضی سکانسهای پایانی طنز اون ماهیت خودش رو از دست میده و به سطح پایین مسخره ای تبدیل میشه ولی در کل فیلم قابل قبوله و تنها اشکالی که در فیلم مشهوده که به نوعی در غالب فیلمهای ایرانی پیدا میشه قابل حدس بودن پایان فیلم و پایان بندیه ضعیفه فیلمه که به نوعی به ذوق بییننده میخوره اما بازهم اثر رو نمیشه نادیده گرفت.
ارایش غلیظ،غلیظ ترین اثر زیبای سینمای ایران نیست ولی به اون بدیهایی که درباره اش گفته میشد نیست وحتی اثر دلنشینیه چه خوبه که بادقت تر به اون نگریست