جستجو در سایت

1399/05/19 00:00

جهان با من برقص یا به تنهایی می رقصم

جهان با من برقص یا به تنهایی می رقصم

جهان با من برقص یا به تنهایی میرقصم

شخصیت اصلی فیلم مردی به اسم جهانگیر است که ظاهرا آخرین روزهای عمر خودش را سپری میکند. به همین علت دوستان او در ویلایش دور هم جمع شده اند تا آخرین روزهای عمر جهان را در شادی بگذرانند. بازی گیرا و عمیق علی مصفا در نقش جهان به ما می گوید اون علاوه بر بیماری جسمی از افسردگی عمیقی هم رنج می برد حتی میفهمیم بارها اقدام به خودکشی هم کرده. ما در طول فیلم ضعف جسمی در جهان نمیبینیم شاید مشکل او در نوع نگرشش به زندگی و مرگ است. علی رغم تلاش دوستان برای شاد بودن مسایلی پیش می آید که کامشان را تلخ می کند. اولین مسئله ناتوان بودن آنها از پنهان کردن غم بیماری و مرگ جهان یا به نوعی ترس از مرگ است. دومین مسئله نادیده گرفتن اختلافات شخصی با یکدیگر و مهمتر از آن با خودشان است. اختلافاتی که بین استدلال های شخصی با محیط بیرونی آنها و واقعیت بوجود می آید که در هر شخصیت با یک عکس العمل متفاوت بروز می کند. بی اعصاب ترین یا به عبارتی رک ترین شخصیت جمع احسان با بازی جواد عزتی است. احسان برونگرا است و دلیلی نمی بیند افکارش را مخفی کند. اون همه چیز را به زبان می آورد حتی اسرار دوستانش را. تا اینکه در جایی می فهمیم خودش هم عاری از عیب نیست و مرتکب خیانت شده. وقتی او از فرخ می خواهد گناهش را بپوشاند. فرخ می پرسد چرا باید رازداری کنم وقتی خودت راز نگهدار نیستی؟ احسان پاسخی خاصی ندارد. در واقع بدون دلیل خاصی انتظار عیب پوشی رفیقش را دارد.

کارکتر متضاد احسان ناهید است. دردید اول ناهید یک شخصیت سرخوش و شاید خنگ بنظر برسد. ولی در طول قصه میفهمیم او ساده نیست بلکه زندگی را راحت میگیرد و آزردگی ها را زود فراموش می کند. نشانه ای که کارگردان در این مورد بکار برده الاغ است. در سکانسی طنزوار می بینیم ناهید با شور و علاقه سرگرم ارتباط برقرار کردن با الاغ جهان است و سوارش می شود. الاغ اینجا نشانه ی سادگی و بیخیالی است. در آخر هم میبینیم جهان همزمان با تحولی که در وجودش رخ می دهد شادمان بر روی الاغ میپرد و سواری میگیرد. در سکانس بعد از خودکشی نیلوفر، ناهید می خواهد او را دلداری دهد که نیلوفر میگوید "همین مونده تو منو نصیحت کنی" ولی در حقیقت تنها کسی که همه باید از او درس بگیرند ناهید است. زیرا چیزی که همگی به دنبال آن هستند شاد بودن است و ناهید شاد است بدون هیچ دلیل خاصی. نیلوفر هم عاشق است عاشق جوانی ساده جهان از اون می پرسد عاشق چه چیز شایان هستی؟ او جواب خاصی ندارد که بدهد. اون بدون هیچ دلیل خاصی عاشق است.

جهان با من برقص فیلمی به کارگردانی سروش صحت، نویسندگی سروش صحت، ایمان صفایی و تهیه‌کنندگی محمدرضا تخت‌کشیان محصول سال ۱۳۹۷ است.

در این فیلم قرار نیست توجه ما به ماجراهای ظاهری جلب شود. فیلم درون شخصیت جهان در جریان است. گهگاه اجراهای موسیقی در لابلای داستان بیانگر حال و هوای درون جهان است. مانند وقتی که ما با قرار گرفتن در موقعیتی بخصوص از اعماق خاطراتمان قطعه آهنگی برایمان پخش میشود.

میتوان گفت قصه خالی از اوج و فرود است درست مثل زندگی روتین همه ی ما و ممکن است مخاطب را خسته کند ولی نکته همینجاست. فیلم به ما میگوید باید بدون دلیل و پیش آمد های خاصی از زندگی لذت برد. جهان با من برقص جمله ای امری و خود خواهانه است. این انتظاری است که جهانگیر از جهان پیرامونش داشت. در مونولوگی که او در آخر فیلم می گوید میفهمیم انتظار داشته دیگران او را از انزوا در بیاورند و شادش کنند اما در میابد این وظیفه تنها بر گردن خودش است. این امر در درون خودش باید اتفاق بیفتند. باید زندگی کرد باید لذت برد. بدون نیاز به هیچ دلیل خاصی. پس اگر هم جهان با او نرقصید خودش باید به تنهایی برقصد.