جستجو در سایت

1399/01/25 00:00

/ #نگاه_من

/ #نگاه_من

"به نام هنرمندترین"
 

شاید این سریال نقض این گفته ی معروف باشد که : از روی رمان ها و داستان های موفق و بزرگ فیلم و نمایش نسازید، چون زورتان به حجم برتری آن نمی رسد و شکست می خورید.
البته، این زمانی کاملاً صدق می کرد که کارگردان دست به حرکتی عجولانه و به نظر نابخردانه نمی زد و سریال را یا نمی ساخت و یا اگر تصمیم به ساخت داشت با اتمام صفحه ی آخر کتاب مارتین تمامش می کرد.
سریال تا فصل پنجم بسیار عالی پیش می رود؛ به شکلی که می توان گفت جزء بهترین سریال های تاریخ است.
چنان روایت ها و داستان ها زیبایند و چنان پرداخت و ساخت و روایت و تصویرشان از همه جهات، چه تکنیک و چه خلاقیت و چه کارگردانی و فیلمبرداری و چه و چه و چه ...، زیبا و کم نقص اند که به واقع با فیلم و داستانش همراه می شوی و به شدت منتظر قسمت بعدی هستی و در صورت دیر شدن قسمت بعد بسیار دلتنگ و بی تاب می شوی تا به ادامه ی همراهیت با داستان برسی.
تا آن جای اثر، انگار نه انگار که ما درحال تماشای یک سریال یا فیلم هستیم؛ گاهاً فراموش می کنیم و به واقع برایمان جزئی از زندگی می شود.
اما از آنجا به بعدش ...
کارگردان عجول کار را خراب می کند، مسیر را به جایی می برد که خودش می خواهد(هر چند گفته اند که کلیات ماجرا را از مارتین گرفته اند و او برایشان کلیات را نوشته است)و اثر را به سینما و فیلم به معنای اگزجره ی آن به نسبت با قسمت های قبل سوق می دهد و عملاً شیره و جان اثر را چنان می گیرد که کاملاً نمودار نزولی حس بینندگان را از آن جا تا به انتهای سریال می توان در دیدگاه هایشان دید، و در انتها و قسمت آخر هم که دیگر نگو ...
من معتقدم مهمترین فاکتور زیبایی این سریال متن مارتین بوده و در واقع نوع نگاهش به موضوعات و چگونگی(خواسته یا ناخواسته)نمایشی نشان دادن آنها در متن. او حرف ها و دیدگاه هایی داشته و بر اساس و پایه ی آنها اثر را نوشته و کاملاً واضح است که از همان حوالی فصل پنجم و در درون آن دیدگاه منحرف شده و به سمتی دیگر می رود.
خلاصه آنکه، ای کاش دیوید بنیاف و دی.بی.وایس صبور می بودند و ای کاش حالا که صبور نبوده اند جرج مارتین تن به ساخته ی آنها ندهد و داستانش را آنگونه که خودش می داند و در ذهن داشته ادامه دهد، تا شاید از آن جا به بعدش را دوباره از روی رمان بسازند ... .
با تمام این تفاسیر دیدن سریال اگر ندیده اید می تواند توصیه ای لذت بخش باشد.
 

به قلم : مصطفی کزازی