کشیش های فاسدِ مقدس!

اگر پس از خواندن مقدمه مشتاق خواندن متن شدید، شاید برایتان جالب باشد که بدانید در علم روانشناسی، به افرادی که چنین درگیر کار هستند، WORKAHOLIC گفته میشود. ویژگی شاخص این افراد این است که ترجیح میدهند برای فرار از حس نا امیدی و تنهائی و پوچی و دستیابی به حس مفید بودن تو ام با لذت، دائما خود را با کار کردن که معمولا حرف اصلیشان و وسیله ای برای امرار معاش شان است، سرگرم کنند. این افراد دوست دارند تا زمانی که از پا در می آیند کار کنند و حتی کلمه تعطیلات برایشان بی معنی است. برای مثال صحنه ای از فیلم را در نظر بگیرید که رابی به منزل جیم سالیوان میرود، در حالی که جیم مشغول استراحت و لذت بردن از تعطیلات کریسمس است، رابی به دنبال حل پرونده است.
در بررسی دیگر لازم است راجع به اهمیت و ابعاد این پرونده توضیحی مختصر داده شود. در سال 2002 و در زمانی که اکثر مردم آمریکا با پدیده نو ظهور اینترنت آشنائی داشتند و مقوله ای مانند روزنامه داشت کم کم جای خود را به اینترنت و سایتهای خبرگذاری میداد، لازم بود تا پرونده ای با این ابعاد مطرح شود تا کسب و کار روزنامه دوباره رونق گیرد. در این لحظه، با ورود سر دبیر جدید بوستون گلوب «مارتی بارون» همه چیز فراهم بود تا حرکتی بزرگ انجام شود و چه پرونده ای بزرگتر از تجاوز کشیش ها آن هم به کودکان...
از جهتی دیگر زمانی که مصاحبه روزنامه نگاران گلوب با قربانیان پرونده آغاز شد. این پروژه از جهتی کاملا متفاوت اهمیت پیدا کرد... دیگر کسی به فکر کسب و کار روزنامه نبود، دیگر کسی نگران از دست دادن شغلش نبود و تمام هم و غم روزنامه نگاران و اهالی بوستون گلوب گرفتن انتقام قربانیان- یا به قول خودشان، افشاگری- بودند. برای درک بهتر این موضوع نظرتان را به خواندن دیالوگی از فیل ساویانو -یکی از قربانیان پرونده-که مخاطبش روزنامه نگاران گلوب(افرادی با تربیت کاتولیک ) هستند، جلب میکنم:
«ببین درک این نکته مهمه که این فقط سو استفاده فیزیکی نیست.سو استفاده روحی هم هست. وقتی یه کشیش این بلا رو سرتون میاره، ایمانتون رو میدزده»