جستجو در سایت

1399/06/18 00:00

مکافات عمل

مکافات عمل

 مکافات عمل
بی انصافی است اگر هنر فریدون جیرانی را در کنار سیاست بازی هایش قرار دهی و بعد بخواهی به او از منظر سیاست بنگری و فراموش کنی آنکس را که تلخ یا شیرین مورد قضاوت قرار داده ای خالق آثار هنرمندانه ای چون قرمز، مرگ تدریجی رویا و البته من مادر هستم است.
من مادر هستم و یا به دیدگاه نگارنده این سطور (("من" مادر هستم)) داستان قوی و ریشه داری است . قصه ای که بار دیگر نشان میدهد میتوان قطر دایره فرضی قرمز رنگ را افزایش داد و فیلم خوب ساخت و همین ریشه داریش سبب میشود بار دیگر مقابل همه اساتید نقد جسارت کرده دست به قلم بردارم و در کنار نوشته های آنها من نیز فیلم را شایسته تقدیر بدانم.

من مادرهستم روایت کمرنگی از طعم شیرین مادری است.طعمی که ناهید و آوا میفهمندش؛ نه تمام نفرت آوا از سعید باعث میشود حس او به این موضوع تغییری پیدا کند و نه همه سرکشی های آوا سبب سردی ناهید در این حس میشود. عاشقی ها و گریه ها و تهمت های سیمین در مورد اقدام عمدی ناهید و آوا در سقط جنین سعید، نه این حس را در او متبلور میکند و نه سبب میگردد به واسطه داشتن فرزندی 5 ماهه سقط شده بتواند نام مادر را یدک بکشد.و تاکید جیرانی ،شاید بر واژه "من" ماحصل همین اختلاف عمیق است. جایی که شاید حس کنیم زجه های پدری را که عاجزانه دست و پا میزند تا سیمین را حامل این پیام شود که مادری نه به زادن که به احساس مادری است، پس خطای مرا به پای دخترم ننویس و بگذار برای احساسی که نداشتنش را من سبب شده ام من تاوان دهم نه مادر دگری . و شاید سیمین اکنون تاوان گرفتن حس مادری از آوای 19 ساله را پس میدهد. هر چند این بخش فیلم با توجه به نام فیلم باید بخشی اساسی فیلم باشد، با تمام موفقیت گروه بازیگران زن فیلم به ویژه پانته آ بهرام (که یکی از به یادماندنی ترین نقش هایش را ایفا کرده) و باران کوثری (که نوید بازگشتش به روزهای اوج را در دل زنده میکند)، به لحاظ مفهوم شناسی جیرانی این موضوع را در فاز دوم اهمیت قرار داده و مهمترین فاز فیلم زمینه ساز مهمترین ضعف فیلم میگردد.و در ازای این فاز دومی شدن موضوعی که قرار است ذهن را درگیر نام فیلم کند پای "مکافات عمل" به عنوان سخن اصلی جیرانی به میان می آید.

در این بخش به واقع بازی خیره کننده فرهاد اصلانی ذهن تماشاچی را آماده جنایت و مکافات داستایوفسکی میکند. به اعتقاد نگارنده اگر این فیلم همان دو سال قبل توفیق حضور در جشنواره را پیدا میکرد میتوانست یک سرو گردن بالاتر از مهدی هاشمی عزیز جایزه برترین بازیگر مرد را برای اصلانی به ارمغان بیاورد و شاید پانته آ بهرام را نیز لااقل شایسته دیپلم افتخار میکرد. اصلانی ، چه در نقش یک وکیل حافظ اخلاقیات کاری، چه در نقش یک پدر آزاد اندیش، چه یک پدر پشیمان از آزاد اندیشی، چه عیاش لاابالی ای که زندگی زنی را تباه کرده و چه یک دائم الخمر، به خوبی ایفای نقش کرده و چه خوش اقبال بوده است که بازی اش در صحنه مستی در کنار فرزندش، با فاصله اندکی از صحنه مستی سعید در کنار آوا رخ میدهد تا تماشاچی باور کند توانایی او در ایفای نقشش چه قدر از بازیگردان موفق سینما پیشی گرفته است .در این بخش همه به نوعی درگیر مکافات اعمال خود هستند: نادر و سیمین مکافات یک رابطه نامشروع را میپردازند و آوا مکافات افراط در عیاشی ای ماحصل فلسفه "به درک" سعید که از مناقشه با معشوقش نشات گرفته، سعید اسیر هوسرانی دو ساله شده و حتی ناهید با همه پاک بودنش اسیر اعتماد به مردی است که چیزی جز یک دوست صمیمی نبوده است.

بنابراین در هیچ یک از دو فاز مورد اشاره جیرانی تقبیح روابط مرسوم امروزی نادیده گرفته نمیشود. در مقابل این تقبیح پیوست زنجیروار یک خانواده قرار میگیرد و به نوعی باورپذیر انسجام خانواده ی ایرانی به نمایش در می آید. انسجامی که نشان میدهد حتی در آستانه گسست، یک خانواده واقعی میتواند در مقابل یک اتفاق خارجی دوباره پیوند ناگسستنی ای بین اعضایش ایجاد کند. جیرانی به شیوه ای نو و با نمایش عکس العمل آوا در مقابل نگاه های معنادار معشوقش وقتی حس میکند ممکن است ارزشهایش فدای هوس رانی چند دقیقه ای شوند نشان میدهد به صرف عبور یک جوان از فاکتورهای مورد پذیرش نسل قبلش نمیتوان وی را به بی شرافتی متهم ساخت  و با همین صحنه جنجال برانگیز ارتباط خود را با نسل جوان نزدیکتر میکند و به نوعی به قشر 19 ساله امروزی نیز ادای دین میکند.
در کنار توجه جیرانی به دو فاز اصلی، به نظر می آید وی در دو بازه ی کوتاه زمانی سعی میکند به تقبیح اتفاق تلخ و شومی بپردازد که در اعدام رواج یافته است.برخلاف ایده ی بسیاری از منتقدان اثر، به نظر این حقیر کارگردان هرگز به مخالفت با اعدام نپرداخته و هرگز روانی شدن سیمین را حاصل انتقام او از نادر نمیداند- اثبات این مدعی حکم دادگاه و پذیرش قطعی آن از سوی نادر است- بلکه سعی دارد با جمله کلیدی ای که در انتهای فیلم از زبان روانشناس مطرح میسازد ذهن بیننده را به ماجرای اعدام شهلا جاهد هدایت کند.آنجا که میگوید :"چارپایه رو خودت از زیر پاش کشیدی؟"....... .
آری، به واقع "من مادر هستم" در دسته ی معدود فیلمهایی قرار میگیرد که در مدت زمان کوتاهی بیننده را با سیلان ذهنی چندگانه ای روبرو میسازد و بی گمان همین موضوع است که تا ساعتها ذهن بیننده را درگیر فیلم نگه میدارد.......درگیری دلپذیر در سال شکوفایی سینمای ملی ..........
در پایان بد نیست این فیلم را آغازی دوباره برای تماشای سینمای جیرانی دانسته و فراموش نکنیم فارغ از همه جنجالهای امروزی، کارگردانی به عرصه باز گشته است که از پانته آ بهرام بهترین بازی سالهای اخیرش را گرفته ، از شخصیت نادر تصویری به یادماندنی ساخته و بارقه های امیدی در بازگشت باران کوثری به روزهای اوجش رقم زده است.......