درسهای گذشتهی آمریکا برای آینده

ترجمه اختصاصی سلام سینما
کارگردان بریتانیایی «پل گرینگس» و ستارهی سینما «تام هنکس» در اولین اثر وسترن خود، فیلمی کلاسیک، جذاب و پیشرو ساختهاند که میتواند بهترین فیلم برای تماشا در تعطیلات کریسمس باشد. «گرینگرس» با ساخت فرنچایز «بورن» برای خود اعتباری کسب کرد، اما در بازسازی «جویندگان» با فیلمنامهای تلخ و گیرا که حس امروزی بودن را در دهه 1870 به خاطب القاء میکند، بسیار شگفتانگیز عمل کرده است.
باورپذیری «هنکس» میتواند به هر فیلمی استحکام ببخشد اما نقش او در «اخبار جهان» برایش مثل آب خوردن میماند. او زوج بازیگری خوبی را با ستارهی جوان آلمانی «هلنا زنگل» ساخته است. او نقش یک کهنه سرباز جنگ داخلی آمریکا به نام «کاپیتان جفرسون کایل کید» را ایفا میکند. او یک مرد شریف است که از شهرش به شهری در تگزاس میرود و برای ساکنان آنجا روزنامه میخواند. «زنگل» نیز در نقش «جوهانا» ظاهر شده است. او دختری ده ساله است که 6 سال پیش خانوادهاش توسط قبیلهی کیووا به قتل رسیدهاند. خانوادهای که او را به سرپرستی گرفته نیز کشته شدهاند و او اکنون به عمو و عمهای که تاکنون آنها را ندیده، سپرده شده است.
چیزی که دربارهی «اخبار جهان» غیرمنتظره است، جدا از تصاویر زیبای عرض ثبت شده توسط «داریوس ولسکی» و طراحی صحنهی چشمنواز «دیوید کرنک»، این است که یک داستان وسترن که در دوران قدیم میگذرد، چقدر میتواند مرتبط با دنیای امروزمان باشد. آن دنیای پر از ویرانی ناشی از جنگ داخلی و سلب مالکیتهای بیرحمانه از قبیلههای سرخپوست، به خوبی توسط «لوک دیویس» که فیلم «شیر» را با قلم او میشناسیم، در فیلمنامهی اقتباسی از رمانی به همین نام نوشتهی «پائولت گیلز» ساخته میشود. چیزی که مخاطبان میبینند و حس میکنند، آمریکایی است که چندپاره شده است. بیرحمی و تشکیک حکمرانی میکند و زندگی، تلخ و سخت و بیارزش است.
«هنکس» زخمخورده از جنگ شهر به شهر سفر میکند و اخبار با مردمی که ملاقات میکند، به اشتراک میگذارد. حرفهای او با جهل و سوءبرداشت روبرو میشوند و در عین حال میتوانند به دروغ تفسیر شوند. اهمیت ارتباطات، دشواریهای «کید» و «جوهانا» را بیشتر میکند زیرا «جوهانا» تنها میتواند به زبان قبیلهی کیووا صحبت کند و چند کلمهی آلمانی بلد است.
وقتی این دو نفر به جاده میزنند، کاری از «گرینگرس» به جز استفاده از حقههای «بورن» برنمیآید. یک سکانس تیراندازی روی قله کوه که با چهرهی جالب «هنکس» هنگام برخورد با یک هدف مرگبار همراه میشود و سپس درگیری رو اسب و فرار به یک بیراههی تاریک، یکی از نقاط اوج فیلم است. برخلاف کاراکتر «روستر کاگبورن» در فیلم «شهامت واقعی» که ده سال پیش توسط «برادران کوئن» بازسازی شد، «کید» آن مرد گردن کلفتی نیست که بتواند به راحتی از هر مهلکهای جان سالم به در ببرد. او در کار کردن با اسلحه خوب است، حال و هوایی از کاراکتر «اتیکس فینچ» در کشتن «پرندهی مقلد» را با خواندن روزنامه جلوی اتاقهای پر از مشتریان مشتاق، در کاراکتر خود ایجاد میکند و ارتباط خوبی با زیردست جوان خود دارد. «گرینگرس» میخواسته فیلمی سرگرمکننده برای پردههای بزرگ سینما بسازد و «هنکس» بازیگری است که میتواند خواستهی او را برآورده کند.
هدف غایی فیلمنامهی «اخبار جهان» هدایت مخاطب به سمت وحشتهای بزرگ گذشته برای درس گرفتن از آن و ساختن آیندهای بهتر است. اگر «گرینگریس» نتواند به تنهایی این مسئله را دربارهی آمریکا بیان کند، او برای نجات زوج داستانش هرکاری که بتواند میکند و پایانی را برای مخاطبانش رقم میزند که به آن نیاز دارند. سفر جادهای «گرینگرس» وارد یک بیراههی احساسی میشود که انتظار آن را نداشتیم. پس از آن شاید ما هم دیگر نمیدانیم که چقدر به آن پایانبندی نیاز داشتیم.
منبع: اسکرین دیلی
مترجم: وحید فیض خواه