چطور موفقیت Black Panther مسیر سریال Moon Knight را تغییر داد؟

فیلم تحسینشدهی «پلنگ سیاه» نهتنها بهخاطر پرداختی نوآورانه به فرهنگ و هویت آفریقایی مورد ستایش قرار گرفت، بلکه شخصیت اریک کیلمانگر (با بازی مایکل بی. جردن) یکی از مهمترین دستاوردهای آن بود. کیلمانگر با پیشینهای نظامی و انگیزههایی انسانی، از آن دسته شرورهایی بود که تماشاگران میتوانستند با او همدلی کنند — دشمنی که باورپذیر و ملموس بود.
در همین زمان، سریال «موننایت» نیز در دست تولید بود و تیم سازنده با چالشی جدی روبهرو شد: شخصیت منفیای که برای سریال در نظر گرفته بودند، راول بوشمن، شباهت زیادی به کیلمانگر داشت. به گفتهی جرمی اسلیتر، شورانر سریال، «مایکل بی. جردن آنقدر در نقش کیلمانگر خوب بود که سایهی سنگینی بر هر شخصیت مشابهی میانداخت.»
بیشتر بخوانید:
تایید رسمی ساخت قسمت سوم Black Panther
بوشمن در کمیکهای مارول، رهبر سابق تیم مارک اسپکتور (موننایت) است که به او خیانت میکند و رهایش میکند تا بمیرد — اتفاقی که آغازگر مسیر قهرمانی موننایت میشود. اما بررسی بیشتر این شخصیت نشان داد که داستانش شباهت زیادی به کیلمانگر دارد: هر دو جنگطلب، کشنده، آموزشدیده، باهوش و بیرحم هستند. همین شباهت باعث شد سازندگان تصمیم بگیرند مسیر متفاوتی در پیش بگیرند.
بوشمن حذف شد تا جای خود را به یک تهدید روانی بدهد
بهجای استفاده از بوشمن، تیم سازنده شخصیت آرتور هارو (با بازی ایتن هاوک) را وارد ماجرا کردند — رهبری فرقهمانند و اسرارآمیز که دشمنیاش با موننایت، بُعد روانشناختی و اسطورهای داستان را پررنگتر میکرد. اسلیتر در اینباره توضیح میدهد: «در ابتدا میخواستیم بوشمن را به آواتار خدای دیگری از اساطیر مصر تبدیل کنیم تا او با مارک اسپکتور، آواتار خونسو، مبارزه کند. اما در نهایت تصمیم گرفتیم از شخصیت متفاوتی استفاده کنیم.»
با این تغییر، سریال فرصتی پیدا کرد تا بیشتر به درگیریهای ذهنی مارک اسپکتور، چندشخصیتی بودن او، و نبرد بین خدایان مصری بپردازد — فضایی که بوشمن بهعنوان یک مزدور صرفاً فیزیکی، قادر به خلق آن نبود.
شاید در ظاهر حذف یک دشمن کلاسیک از کمیکها تصمیمی عجیب بهنظر برسد، اما نتیجهی نهایی نشان داد که این تغییر، زمینهساز شکلگیری شخصیتی منحصربهفرد و داستانی روانمحورتر در دنیای مارول شد.
منبع: slashfilm