جستجو در سایت

1404/03/21 13:22
اختصاصی سلام سینما

نقد فیلم پیرپسر: نبردی تلخ در خانه‌ای فرسوده میان عشق و قدرت

نقد فیلم پیرپسر: نبردی تلخ در خانه‌ای فرسوده میان عشق و قدرت
فیلم پیرپسر، با بازی درخشان لیلا حاتمی و تصویربرداری چشم‌نواز، تلاش دارد تصویری عمیق از روابط مسموم خانوادگی، سرکوب عاطفی و تضاد سنت با مدرنیته ارائه دهد؛ اما با طولی بیش از سه ساعت و روایتی گاه بی‌رمق، از پتانسیل خود فاصله می‌گیرد.

ترجمه اختصاصی سلام سینما | فیلم «پیرپسر» (The Old Bachelor) دومین ساخته‌ی بلند سینمایی اکتای براهنی است، فیلم‌سازی که پیش‌تر با فیلم «پل خواب» توجه برخی محافل هنری را جلب کرده بود. پیرپسر اثری اجتماعی و خانوادگی است که با زبان استعاری و روایتی پرتنش، به مسائل مردسالاری سمی، فروپاشی خانواده، میل به قدرت، و ناتوانی از دوست داشتن می‌پردازد.


بیشتر بخوانید:

پیرپسر؛ فیلمی که می‌تواند مناسبات سینمای ایران را تغییر دهد

نقد و بررسی فیلم پیرپسر | ویدیو


دو برادر میانسال بیشتر وقت خود را در خانه سپری می‌کنند و جز بازی‌های ویدئویی کار خاصی انجام نمی‌دهند. علی (حامد بهداد) مردی درون‌گرا، ساکت و چهره‌ای کاملاً معمولی دارد. او هرگز عاشق نشده و رابطه‌ای را تجربه نکرده است. رضا (محمد ولی‌زاد‌گان)، برادر کوچک‌تر و خوش‌چهره‌تر، غالباً با سادیسمی آشکار علی را مورد آزار قرار می‌دهد و با خنده‌های منحرف و تحقیرآمیزش، برادرِ زشت‌روی خود را مطیع می‌سازد.

سومین نفر در خانه پدری است به نام غلام (حسن پورشیرازی)، مردی بی‌رحم، قلدر و ناتوان از دوست‌داشتن که دائماً پسرانش را تحقیر، فریب و با آن‌ها رقابت می‌کند. خانه‌ای درهم‌ریخته با مبلمان شکسته و ظرف‌های نشسته روی زمین که در آن حتی ماشین لباسشویی هم به‌درستی کار نمی‌کند، غلام را مجبور کرده بدون لباس زیر بچرخد.

غلام فردی به‌شدت مستبد است. او روشنفکران را تهدیدی برای کشور می‌داند و طرفدار سرسخت دونالد ترامپ است؛ کسی که آرزو دارد خاورمیانه و روسیه را بمباران کند. او مهرورزی را نشانه ضعف می‌بیند و با ارعاب و پول سعی دارد در خانه، میان دوستان و در برابر زنان خود را اثبات کند. 

او مردی معتاد، دائم‌الخمر و هوس‌باز بوده و بیش از آنکه نگران آینده فرزندان خود باشد، در پی لذت‌جویی و خوش‌گذرانی است. 

غلام عاشق دختری زیبا و جوان به نام رعنا (لیلا حاتمی) می‌شود؛ هنرمندی معاصر که به‌سختی امرارمعاش می‌کند. غلام سعی دارد با پول عشق او را بخرد: اجازه می‌دهد رعنا تقریباً رایگان در آپارتمان طبقه‌بالایی سکونت کند و او را با هدایایی چون ماشین ظرف‌شویی و کیسه‌های مملو از پول غافلگیر می‌کند. دوستان غلام به او گفته‌اند که "چشم‌های زن‌ها با دیدن پول درمی‌آید"، او هم دقیقاً همان توصیه را اجرا می‌کند. اما مشکل اینجاست که رعنا به علیِ مهربان، زشت و خجالتی دل می‌بازد؛ عشقی که خشم پدر را برمی‌انگیزد و جدالی سهمگین میان پدر و پسر را رقم می‌زند.

فیلم در ابتدا تحلیلی دقیق و سنگین از مردسالاری، خشونت و سوءاستفاده روانی ارائه می‌دهد، اما به‌تدریج به نبردی سیاه‌وسفید میان خیر و شر فروکاسته می‌شود.

شخصیت‌های پدر و پسر بیش از حد کلیشه‌ای‌اند؛ غلام با موهای ژولیده، ریشی به‌هم‌ریخته و خنده‌ای دیوانه‌وار، چهره‌ای زننده دارد، درحالی‌که علی با مویی مرتب و رفتاری فروتن، همواره با سری خمیده ظاهر می‌شود. این تضاد کارآمد است، اما در ادامه به تکرار و کسالت می‌انجامد، به‌ویژه زمانی که غلام برای چهل و هفتمین بار با صدای بلند به بقیه می‌خندد. بازی حامد بهداد نیز چیزی فراتر از نمایش شکنندگی نیست و فاقد عمق عاطفی است. رضا نیز به طور ناگهانی و بی‌منطق از یک قلدر نفرت‌انگیز به برادری مهربان تبدیل می‌شود.

تنها شخصیت چندلایه و واقعاً پیچیده فیلم، رعناست. زنی باوقار که بین عشق و امنیت مالی، سنت و مدرنیته، در کشاکش است. از یک‌سو آثاری هنری خلق می‌کند و در مهمانی‌های زیرزمینی با پوسترهایی از مایا درن و دیوید بویی شرکت می‌کند و به موسیقی‌هایی از کوئین، روی اوربیسون و گنارلز بارکلی گوش می‌دهد؛ و از سوی دیگر، در پی تضمین آینده‌ای امن است، حتی اگر مستلزم تحمل مردی خودشیفته و منزجرکننده باشد.

با مدت‌زمان خیره‌کننده‌ ۱۹۱ دقیقه (نزدیک به سه ساعت و ربع) و با تصویربرداری گرم و ظریف، پیرپسر در همان یک‌سوم ابتدایی، نیروی محرکه خود را از دست می‌دهد.

روایت‌های ناقص و گذشته‌های سنگین کمکی به پیشبرد داستان نمی‌کنند؛ از جمله دلیل مرموز خروج مادران علی و رضا، (این دو برادر مادرانی متفاوت دارند و ناتنی هستند) یا صحنه عجیب‌وغریب امتحان‌کردن کلاه‌گیس و رژلب توسط رضا (احتمالاً وسایل مادرش). اوضاع در نیم ساعت پایانی وخیم‌تر می‌شود؛ کشمکش پدر و پسر به خشونتی بسیار گرافیکی و آشوبی بی‌منطق ختم می‌شود. می‌توانید حدس بزنید چه کسی برنده می‌شود. پایان داستان بیش از حد اغراق‌شده، قابل‌پیش‌بینی و فاقد ضرورت است. 

فیلم پیرپسر اثری قوی با تأکید بر بازیگری درخشان، به‌ویژه حسین پورشیرازی، و تمی جسورانه درباره مردسالاری است. اما ضعف اصلی‌اش در طول زمان بالا و گاهی ریتم کند رخ می‌نماید. این فیلم می‌توانست پتانسیل بالاتری برای اثری منسجم‌تر داشته باشد، بااین‌وجود اثری مهم، پرجنجال و قابل تأمل بوده که به خاطر بازی و فضای تاریکش توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. 

اگر به سینمای روان‌شناسانه، داستان‌های پرکشمکش خانوادگی، و نقد اجتماعی علاقه‌مند هستید، پیرپسر می‌تواند تجربه‌ای چالش‌برانگیز باشد.


نویسنده: ویکتور فراگا

مترجم: نگار رعنایی

منبع: dmovies.org


اخبار مرتبط
ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image