5 فیلم برتر جان کارپنتر | از هالووین تا The Thing

اختصاصی سلام سینما - یاشار آبتین: جان کارپنتر، فیلمساز آمریکایی متولد ۱۹۴۸، یکی از چهرههای تاثیرگذار در ژانر وحشت و علمی–تخیلی است که آثارش به خاطر اتمسفر منحصربهفرد، موسیقی متن فراموشنشدنی (اغلب ساخته خودش) و روایتهای سرراست اما پرجزئیات شناخته میشوند.
بیشتر بخوانید:
بازگشت Ghosts of Mars جان کارپنتر با بازی جیسون استاتهام
او با بودجههای محدود توانست جهانی بسازد که هم در سطح سرگرمی و هم در لایههای سیاسی–اجتماعی ماندگار باشد. کارپنتر در طول دهههای ۷۰ و ۸۰ میلادی، موجی تازه در وحشت سینمایی ایجاد کرد و مفاهیمی چون بیاعتمادی، هراس جمعی و بحران هویت را به زبان تصویر ترجمه کرد. در ادامه، پنج فیلم شاخص او را مرور میکنیم که هر یک گواهی بر نبوغ این فیلمسازند.
1. Halloween / هالووین (1978)
فیلم «هالووین» نهتنها جان کارپنتر را به شهرت جهانی رساند، بلکه به یکی از شمایلهای زیرژانر اسلشر تبدیل شد. داستان درباره مایکل مایرز، قاتلی روانی است که در شب هالووین از تیمارستان میگریزد و به شهر زادگاهش بازمیگردد. کارپنتر با استفاده از بودجهای اندک، فضایی خلق کرد که وحشتش نه از خون و خشونت، بلکه از تعلیق و سکوتهای طولانی میآید. موسیقی مینیمال و تکرارشونده فیلم که خود کارپنتر ساخت، نقش پررنگی در ایجاد ترس ایفا کرد. شخصیت لوری استرود (جیمی لی کرتیس) به الگوی «Final Girl» در سینمای وحشت بدل شد. «هالووین» موفق شد فرمولی تازه برای وحشت ارائه دهد و تأثیرش بر دهها فیلم بعدی مشهود است. اغراق نیست اگر بگوییم «هالووین» فیلمی بود که مسیر حرکت ژانر وحشت را عوض کرد.
2. The Thing / موجود (1982)
«موجود» یا «چیز» بازسازی جسورانه کارپنتر از فیلمی کلاسیک در دهه 1950 است. داستان در یک پایگاه تحقیقاتی در قطب جنوب رخ میدهد، جایی که گروهی دانشمند با موجودی بیگانه مواجه میشوند که میتواند شکل هر موجود زندهای را تقلید کند. فیلم با جلوههای ویژه انقلابی راب بوتین، فضایی مملو از بیاعتمادی و پارانویا میسازد. کارپنتر با استفاده از محیط بسته و سرمای کشنده، اضطرابی مداوم ایجاد میکند که تماشاگر را تا آخرین لحظه درگیر میسازد. درونمایه فیلم، بیش از ترس از هیولا، ترس از ناشناخته و فروپاشی اعتماد انسانی است. «موجود» خالی از جنبههای استعاری هم نیست بهطوری که عدهای فیلم را استعارهای از بیماری ایدز دانستهاند. «موجود» در زمان اکران با استقبال سرد مواجه شد اما با گذر زمان به یک اثر کالت بدل شد.
3. Escape from New York / فرار از نیویورک (1981)
در این فیلم علمی–تخیلی اکشن، کارپنتر آیندهای تاریک را به تصویر میکشد که در آن جزیره منهتن به زندانی بزرگ برای خطرناکترین مجرمان آمریکا تبدیل شده است. وقتی هواپیمای رئیسجمهور آمریکا سقوط میکند و او در این زندان گرفتار میشود، تنها امید نجاتش یک محکوم سرسخت به نام اسنیک پلیسکن (کرت راسل) است. کارپنتر با طراحی بصری خلاقانه و استفاده از نورپردازی نئونی، شهری متروک و خشن میسازد که یادآور کابوسهای آخرالزمانی است. موسیقی فیلم نیز فضایی سرد و بیروح ایجاد میکند. «فرار از نیویورک» هم نقدی بر سیاستهای امنیتی آمریکا و هم ادای دینی به سینمای بیرحم دهه ۷۰ است.
4. They Live / آنها زندهاند (1988)
«آنها زندهاند» ترکیبی از اکشن، علمی–تخیلی و طنز تلخ است که در قالب داستانی سرگرمکننده، نقدی تند بر سرمایهداری و رسانهها ارائه میدهد. قهرمان داستان، کارگری آواره است که با عینکی ویژه، واقعیت پشت تبلیغات و چهره انسانها را میبیند: نخبگان سیاسی و اقتصادی در واقع بیگانگانیاند که ذهن مردم را کنترل میکنند. فیلم با جمله مشهور «من اینجام تا لگد بزنم و آدامسم را بجوم... و آدامسم تمام شده» و یکی از طولانیترین صحنههای مبارزه تنبهتن تاریخ سینما شناخته میشود. «آنها زندهاند» نمونهای از جسارت کارپنتر در بیان انتقاد سیاسی از دل سینمای ژانر است.
5. The Fog/ مه (1980)
«مه» داستان شهری ساحلی است که در صد سالگیاش، با مه غلیظی پوشیده میشود که ارواح ملوانانی انتقامجو را پنهان کرده است. کارپنتر در این اثر، به سراغ ترسهای کلاسیک و فضاهای گوتیک میرود و با نورپردازی و استفاده از سایهها، فضایی مرموز و وهمانگیز خلق میکند. فیلم ضمن روایت داستانی فراطبیعی، به گناه جمعی و تاریخ سیاه یک جامعه کوچک اشاره دارد. موسیقی مینیمال و صداگذاری هوشمندانه، تماشاگر را در مهی از دلهره فرو میبرد. «مه» نشان میدهد که کارپنتر چطور حتی بدون جلوههای ویژه پرزرقوبرق، میتواند وحشت را در سادهترین عناصر محیطی پنهان کند.