بازیگر «مهمان کشی»: جانمان را برای این سریال گذاشتیم

سریال مهمان کشی روایتگر زندگی و شهادت مسلم بن عقیل است. این سریال نگاهی دارد به ماجرای اعزام این شخصیت مهم تاریخی به کوفه به عنوان فرستاده امام حسین (ع)، که در نهایت منجر به شهادت ایشان و مهیاشدن واقعه کربلا میشود. «افشین سنگچاپ» که تاکنون بازی در ژانرهای متعددی را تجربه کرده، برای نخستین مرتبه در یک اثر تاریخی-دینی در نقش «منذر بن جارود» ایفای نقش کرده است. به همین بهانه، گفتوگویی با این هنرمند ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانید.
این روزها با دو سریال «حکایتهای کمال۲» و «مهمانکشی» روی آنتن هستید. چطور شد برای بازی در این دو سریال به ویژه سریال تاریخی-دینی «مهمانکشی» دعوت به کار شدید؟
درباره سریال حکایتهای کمال۲ باید بگویم که انتظار این نتیجه را نداشتم. من اعتماد کردم و آن نقش را پذیرفتم اما از کیفیت اثر واقعا راضی نبودم. درباره «مهمانکشی» هم بهواسطه دوستی که با احمد کاوری داشتم، دعوت به کار شدم. او را دوست دارم و علاقهمند به بازی در آثارش هستم. بازی در این سریال تجربه خیلی خوبی برایم بود، چون برای نخستین بار است که در سریال تاریخی بازی میکنم. از کارگردان تشکر میکنم که فرصت این تجربه را به من داد.
با توجه به اینکه اولین حضورتان در یک سریال تاریخی را تجربه کردید، مواجههتان با این نقش چگونه بود؟
ممکن است هر فردی درباره امام حسین (ع) در کتب تاریخی خوانده یا شنیده باشد، اما به شخصیت «منذر بن جارود» کمتر پرداخته شده یا اصلاً کار نشده بود. به نظرم یکی از ویژگیهای جالب این فیلمنامه، دستگذاشتن روی موضوع مهمانکشی است و اینکه تاکنون از این زاویه به واقعه کربلا و مسلم بن عقیل نگاه نشده بود. تا زمانی که دعوت به کار شدم، چیزی درباره این شخصیت نشنیده بودم. گپوگفتهایی با احمد کاوری و ایرج کریمی درباره آشنایی با نقش داشتیم که احساس کردم این نقش به من میآید و میتوانم از پس آن برآیم.
کدام ویژگی این نقش را برجستهتر دیدید؟
همانگونهکه اشاره کردم، درباره این شخصیت زیاد در تاریخ نیامده است، اما در چند کتاب دربارهاش تحقیق کردم. «منذر بن جارود» شخصیتی بود که در اندیشهاش دچار تزلزل شد. او عاشق سینهچاک حضرت علی(ع) بوده، ولی بعد به انحطاط میافتد. به این ترتیب که مهمانی را که امامحسین(ع) فرستاده، میکشد و تحویل عبیداللهبنزیاد میدهد. این دوگانگی شخصیت برایم جذابیت داشت؛ یکجا خبیثانه فکر میکند و یکجا گریه میکند.
برای اولین بار بود که افشین سنگچاپ را با گریم و نقشی متفاوت دیدیم. به نظرتان اگر بازیگران در نقشها خود را تکرار نکنند و ساختارها را بشکنند، چقدر میتوانند تواناییهایشان را نمایان کنند؟
من عمری با بچههای کمدی کار کردم و همه آنها در نقشهای جدی بینظیر بودند، ولی در کمدی، مردم با آنها ارتباط برقرار کرده و طرفدار پیدا کردند و اگر در ژانر دیگری بازی کنم، ممکن است که مردم را ناامید کنم و مردم من را پس بزنند. اما من معتقدم باید تجربه کرد. من کارم را میکنم و در این میان، اگر فرصتی برای ارائه نقشی متفاوت پیش بیاید، استفاده میکنم تا دیگر تواناییهایم را نشان دهم.
من روی صحنه تئاتر در زمینه تاریخی کار کرده بودم و با این فضا آشنا بودم؛ از لباس و گریم گرفته تا نوع بیان دیالوگها و حرکات. سر صحنه احمد کاوری درباره سبک حرفزدن که به چه نوع باشد، توضیح میداد که محاورهای و عامیانه حرف بزنیم. برای همه اینها فکر شده است. برای همین میگویم که کاش برخی منتقدان که راحت قضاوت میکنند، اندکی صبوری میکردند.
انتقادها را میپذیرم، اما تأسف میخورم که فرصت تجربهکردن از جوانترها گرفته میشود. نباید همه بایستند، یک نفر بسازد و تشویقش کنند و بهبه و چهچه کنند! یک نفری برای اولین بار یک اثر تاریخی به این شکل ساخته است. بالاخره او باید کجا تجربه میکرد؟ کجا باید میگفت من میخواهم با مردم آشتی کنم، پس لحنم را باید عامیانه و امروزی کنم؟ برای خودش نظر، سبکی دارد و دوست دارد سبک خودش را داشته باشد. اگر کارش را کپی میکرد که ارزش کارش را کم میکرد.
او اثری ساخته که از جهاتی متفاوت است. نمیخواهم دفاع کنم اما بهنظرم احمد کاوری خیلی ریسک بزرگی کرد و پایش هم ایستاد. او تابوشکنی کرد و در رقابت با دوستانی که تاریخساز هستند، حرکت روبهجلو داشت و نشان داد کارگردانهای دیگر هم میتوانند به شکل و شیوهای جذاب و سینمایی اثر بسازند. فیلمبرداری و صحنهپردازی سریال «مهمانکشی» حرف برای گفتن بسیار دارد. بااینحال در روزهای نخست پخش، سریال ما مدام با «مختارنامه» مقایسه میشد، ولی جلوتر که رفت، بازخوردهای خوبی دریافت کردیم.
همچنین تهیهکننده سریال ما با تهیهکنندگان بسیار بنام تفاوت دارد. به عقیده من، کامبیز دارابی جانش را وسط گذاشت و «مهمانکشی» را با بودجهای که قابلمقایسه با سریالهای دیگر نیست، ساخت. به طور کلی ما سر این سریال خیلی سختی کشیدیم؛ از گرما گرفته تا جنگ دوازدهروزه. ما زیر بمباران کار کردیم و تنها سه روز را تعطیل کردیم. چون آخرین روزهای فیلمبرداری بود، پروژه را نیمهکاره رها نکردیم و در واقع جانمان را گذاشتیم. برای همین «مهمانکشی» اثری است که میتوانی سرت را بالا بگیری و به آن افتخار کنی.
صحبت پایانیتان را درباره بازی در سریال «مهمانکشی» بفرمایید.
دلم میخواهد در اینجا یادی کنم از دوستانم آقایان دارابی، کاوری، جلیلی و بقیه هنرپیشههایی که با آنها همبازی بودم. بسیار لذت بردم. فضای پشتصحنه مهربانانه و دوستانه بود.