نقد و بررسی قسمت هفتم فصل پایانی سریال زخم کاری

با پخش قسمت هفتم از فصل چهارم سریال «زخم کاری» حالا ابعاد تازه‌ای از طراحی پیچیده محمدحسین مهدویان برای به خدمت درآوردن کاراکترهای فرعی از سوی بازیگردانان اصلی، عیان شده است.

در بخشی از همین قسمت سیما در پاسخ به کنجکاوی هادی، مبنی‌بر اینکه چگونه می‌توان از زبان یکی از پرسنل آسایشگاهی که مرحوم پدرش در آن بستری بود، حرف کشید، جمله‌ای معنادار به زبان آورد و به‌ صورت تلویحی از «روش مالک» برای گره‌گشایی حرف زد. روشی که حتی هادی هم درباره آن کنجکاو شد و نمی‌دانست قرار است چه مختصاتی داشته باشد.

سیما، بعد از سال‌ها تجربه همراهی با مالک و اطرافیانش گویی یک درس را به خوبی فراگرفته و حالا قصد دارد بخشی از‌آنچه آموخته است را خود به اجرا دربیاورد؛ او سراغ یکی از سرپرستاران آسایشگاه رفت و از او خواست تا باغچه‌ مربوط به مسئول آسایشگاه را بیل بزند و آمار کرم‌ها را به او بدهد، چرا که باور دارد؛ «بالاخره هیچ باغچه‌ای بدون کرم نیست!» استعاره‌ای که سیما به زبان آورد تا به زعم خودش بازی را با «روش مالک» پیش ببرد، اشاره به یک واقعیت دارد و آن اینکه، آدم‌ها همیشه اسیر زخم‌های خود هستند و برای به خدمت درآوردن آن‌ها کافیست، روی زخم‌های کاری‌شان اشراف داشته باشید.

سیما برای کشف راز مرگ پدرش سراغ فرمولی رفت که اتفاقا سمیرا با استفاده از همان فرمول، زمینه‌ساز این مرگ شد. اگر سیما زمانی قربانی بازی سیمرا شد و زخم ناسور به یادگار مانده از زندگی پنهانی پدرش او را به زانو درآورد، حالا خودش به‌دنبال زخمی دیگر است تا شاید بتواند مسئول آسایشگاه را به زانو درآورد.

این همان فرمولی است که سمیرا برای به خدمت گرفتن مریم‌خانم یا همان خدمت‌کار خانه سیما و مالک به کار گرفت؛ زنی از طبقه آسیب‌پذیر که اعتیاد همسرش، بزرگ‌ترین زخم زندگی‌اش محسوب می‌شده و حالا سیمرا از این راز باخبر شده است. این همان فرمولی است که مالک هم پیش‌تر برای تحت‌فشار قرار دادن دیگر بازیگران از آن استفاده کرده بود. هر کس در زندگی‌اش زخمی دارد یا به تعبیری باغچه زندگی هر کس، کرم‌هایی دارد که خدا نکند بدخواهان از آن‌ها خبردار شوند.

محمدحسین مهدویان در طراحی جهان داستانی سریال خود، تا جایی که توانسته از این ظرفیت بهره گرفته و بسیاری از بازیگران فرعی به‌واسطه همین موقعیت، در کانون روایت قرار گرفتند.

حالا سمیرا در کمین است تا از باغچه مشترک سیما و هادی، کرم‌هایی را شکار کند و آن‌ها را به جان مالک بیندازد. مالک هم به‌واسطه رد پای شکی که به دلش افتاده، خودش دست به کار شده تا شاید حتی پیش‌تر از سمیرا، کرم‌های این باغچه را پیدا کند و انگیزه‌اش برای انتقام از هادی و سیما، قوی‌تر شود.