جستجو در سایت

1403/05/29 16:25
همه عاشق یک تیم جذاب بازیگر – کارگردان هستند. مارتین اسکورسیزی و لئوناردو دی کاپریو، جان کاساوتیس و جنا رولندز، کوینتین تارانتینو و ساموئل جکسون از مثال‌های زوج‌های موفق سینما هستند.

زوج زیبای سینمای فرانسه/ آلن دلون و ژان پیر ملویل چگونه موج نو پدید آوردند؟

زوج زیبای سینمای فرانسه/ آلن دلون و ژان پیر ملویل چگونه موج نو پدید آوردند؟
همه عاشق یک تیم جذاب بازیگر – کارگردان هستند. مارتین اسکورسیزی و لئوناردو دی کاپریو، جان کاساوتیس و جنا رولندز، کوینتین تارانتینو و ساموئل جکسون از مثال‌های زوج‌های موفق سینما هستند.

سلام سینما:همه عاشق یک تیم جذاب بازیگر – کارگردان هستند. مارتین اسکورسیزی و لئوناردو دی کاپریو، جان کاساوتیس و جنا رولندز، کوینتین تارانتینو و ساموئل جکسون از مثال‌های زوج‌های موفق سینما هستند. درباره برهم‌کنش چنین روابط ماندگار در آثار مختلف می‌شود یک کتاب کامل نوشت. 

زوج موردنظر ما، به‌خصوص برای مخاطب آمریکایی کم‌تر شناخته شده هستند: ژان – پیر ملویل و آلن دلون. 

ژان – پیر ملویل با نام اصلی ژان – پیر گرومباخ زاده 20 اکتبر 1917، درگذشته 2 اوت 1973، یکی از بزرگ‌ترین کارگردانان فرانسوی بود. او بسیار به سه نویسنده آمریکایی ادگار آن پو، جک لندن و هرمان ملویل علاقه داشت، به همین دلیل نیز نام خود را به ملویل تغییر داد. فیلم‌های او تحت‌تأثیر این نویسندگان ساخته شده‌اند. 

دیالوگ کم همراه با سکانس‌های طولانی امضای کار این فیلم‌ساز فقید است. وی تبحر خاصی در ژانر نوآر داشت و از افراد تأثیرگذار و مهم بر موج نوی فرانسه بود. هرچند خود علاقه‌ای به پیروی از این جریان نداشت. 

ژان = پیر ملویل شاید امروزه بیشتر با آثار اولیه خود چون «Les Enfents Terribles» (کودکان وحشتناک) 1950 و «Bob le Flambeur» (باب قمارباز) شناخته شده باشد. اما محتوای فیلم‌های بعدی او خبر از کشف علاقه جدیدی می‌دهند. 

آلن دلون (نوامبر 1935 – 18 اوت 2024) در دهه‌های 60 و 70 یکی از برجسته‌ترین بازیگران اروپا بود. ظاهر، سبک و نقش‌های گانگستری او را به یک نماد بین‌المللی تبدیل کرد. وی در طول حرفه خود با بسیاری از کارگردانان مطرح از جمله لوکینو ویسکونتی، ژان لوک گدار و میکل آنجلو آنتونیونی تجربه همکاری دارد. اما با حضور در آثار یک کارگردان به‌خصوص بود که زندگی‌اش برای همیشه متحول شد. این شخص کسی نیست جز ژان پیر ملویل.

آلن دلون، با جذابیت خود و داشتن شخصیتی مرموز در سه اثر مهم و تاریخ‌ساز این کارگردان بزرگ فرانسوی می‌درخشد. 

«Le Samourai» (سامورایی) 1967 و «Le Circle Rouge» (دایره سرخ) 1970 دو فیلم نخست ژان – پیر ملویل و آلن دلون طرز تفکر خاص این فیلم‌ساز بزرگ را نسبت به ژانر جنایی به تصویر می‌کشد. 

اگر حین دیدن این دو فیلم خسته شدید و نتوانستید آن را تا انتها تماشا کنید، ایرادی ندارد. این آثار منحصربه‌فرد، با وجود مدت‌زمان نسبتاً کوتاه خود می‌توانند کمی حوصله سر بر باشند. 

ژان – پیر ملویل عمداً داستان خود را بدین شیوه روایت می‌کند و فیلم‌های او از عنصری بهره می‌برد که سایر آثار در ژانر مشابه از آن بی‌نصیب‌اند. عنصری چون دقت. 

با وجود دیالوگ‌های کوتاه، شخصیت‌های داستان او به‌خوبی و در اوج کمال تعریف شده‌اند. شاید هیچ کارگردانی به‌اندازه ژان – پیر ملویل نمی‌توانست از عهده چنین ظرافتی بربیاید. 

کارگردان از طریق چیزهایی مانند یک نگاه مختصر بازیگر یا نوعی گام برداشتن خاص، با مخاطب صحبت کرده و منظور خود را به او می‌رساند. 

در اینجا آلن دلون وارد می‌شود. به‌عنوان یک بازیگر، با حضور در نقش‌های کم‌حرف، از طریق تک‌تک حالت‌های چهره خود، تلاش می‌کند تصویر محکم‌تری از شخصیتش به نمایش بگذارد. مخاطب همانند یک کارآگاه، از کوچک‌ترین حرکات آلن دلون وادار به رمزگشایی کاراکتر او می‌شود. 

شاید این برای بیننده تجربه خسته‌کننده‌ای باشد، اما به لطف نبوغ ژان – پیر ملویل و ستاره‌اش آلن دلون یک تجربه خاص و منحصربه‌فرد سینمایی خلق می‌شود. 

اگر بخواهیم تنها به هنر و حرفه بپردازیم از بن‌مایه مشترک فیلم‌های ملویل – دلون یعنی جرم و جنایت غافل شده‌ایم. در فیلم (دایره سرخ) آلن دلون در نقش یک کلاهبردار بازنشسته برای انجام یک عملیات جدید و متحول‌کننده به میادین بازمی‌گردد. در (سامورایی) آدمکشی با اصول خاص است که توسط ارتشی از پلیس‌های کثیف و گانگسترها محاصره شده. 

موضوع این دو فیلم به طور مستقیم در دسته آثار مخاطب‌پسند قرار می‌گیرد، اما پس از دیدن آن‌ها به‌سرعت متوجه می‌شوید که قصد کارگردان انتقال حس خوب به مخاطب از طریق ساخت داستان آبکی و ساده نیست. 

فیلم (دایره سرخ) و (سامورایی) هر دو با سرلوحه‌ای از ژان – پیر ملویل آغاز می‌شوند. در (دایره سرخ) این نوشته بسیار به حکایت‌های آیین بودایی شباهت دارد: 

"بودا با گچی قرمز دایره‌ای ترسیم کرد، سپس فرمود: هنگامی که انسان، ناخودآگاه یک روزی با همتای خود روبه‌رو شود، بدون درنظرگرفتن عواقبی که در انتظارشان است و سرنوشت متفاوتی که دنبال خواهند کرد، به‌صورت اجتناب‌ناپذیری در دایره سرخ به یکدیگر خواهند پیوست." 

در (سامورایی) نیز نوشته‌ای مرموز که به‌اشتباه به بوشیدو و راه‌ورسم سامورایی نسبت‌داده‌شده، نقش می‌بندد: 

"تنهایی بزرگ‌تر از تنهایی یک سامورایی وجود ندارد، مگر تنهایی یک ببر در جنگل."

کنار هم قراردادن دنیای زیرزمینی فرانسه و عرفان دروغین شرقی شاید عجیب باشد، اما در محتوای این دو فیلم تأثیر انکارنکردنی جالبی گذاشته است. 

رویکرد اگزیستانسیالیستی اما خاص ژان ملویل به ژانر نوآر و نئونوآر که بسیاری از آن‌ها در غالب درام جنایی بودند، رنگ و بوی تازه‌ای بخشید. 

انتظارات در هر دو اثر (دایره سرخ) و (سامورایی) پایین است. در آن از توطئه‌چینی و صحنه‌های تیراندازی و اکشن بزرگ خبری نیست. تنها با یک سرقت و یک قتل مواجه خواهیم شد. 

در عوض، درگیری اصلی بر سر اخلاقیات است. جانسون با بازی ایو مونتان در (دایره سرخ) تنها به دلیل فرار و رهایی از عذاب اعتیاد و تنهایی، دست به سرقت می‌زند. 

شخصیت آلن دلون در هر دو فیلم به دست قانون کشته می‌شود. ژان – پیر ملویل با جواهرات و اسلحه کاری ندارد. او ارزش‌های چنین سبک زندگی را زیر سؤال می‌برد. 

در آخرین همکاری آلن دلون با ژان – پیر ملویل و آخرین اثر این کارگردان پیش از مرگ قریب‌الوقوعش، این بازیگر در تحولی ناگهانی به‌جای حضور در نقش یک تبهکار، افسر پلیسی است در تعقیب سارقان.  

«Un Flic» (یک پلیس) 1972 به دو اثر قبل از خود بسیار شباهت دارد. با وجود حضور آلن دلون در نقش اصلی، به نظر می‌آید ژان ملویل نمی‌تواند از آدم بدهای داستان چشم بردارد. او بخش زیادی از فیلمش را به فعالیت‌های سارقان اختصاص داده است. 

به چشم یک بیننده امروزی آلن دلون در نقش کمیسر کلمن، شخصیت دوست‌داشتنی نیست. او از ایده شکنجه زندانیان به اتهام جاسوسی آگاهانه استقبال کرده و شخصی تراجنسیتی را دائماً تهدید می‌کند. 

تحمل کاراکتر کلمن در بخش اعظم فیلم کار دشواری است. درست است که قاتلان را تعقیب کرده و به سزای اعمالشان می‌رساند، اما ارتباط‌گرفتن با اخلاقیات و شیوه کاری او بسیار سخت خواهد بود. 

پایان‌بندی فیلم (یک پلیس) نگرش شما را تغییر می‌دهد. آلن دلون با تمام تاکتیک‌های وحشیانه و نقشه‌های هوشمندانه خود در نهایت رئیس باند تبهکاران را گیر انداخته و با شلیک گلوله‌ای به زندگی او پایان می‌دهد. 

ژان پیر – ملویل و آلن دلون دو فیلم بی‌نظیر درباره زندگی در جرم‌ و جنایت و عواقب آن ساخته و پرداخته‌اند. این دو هنرمند تکرارنشدنی همکاری خود را با این سؤال به اتمام رساندند: آیا می‌توان بر عدالت همراه با خشونت، نام عدالت گذاشت؟