جستجو در سایت

1404/05/21 13:30

نقدی حقوقی بر فیلم زن و بچه

نقدی حقوقی بر فیلم زن و بچه
نقدی حقوقی بر فیلم زن و بچه را در ادامه می خوانید.
به گزارش سلام سینما

علی مختاری، دانشجوی دکتری حقوق عمومی دانشگاه شهید بهشتی، در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «نقدی حقوقی بر فیلم زن و بچه سعید روستایی» می نویسد:

سعید روستایی در آغاز مصاحبه اش در جشنواره کن درباره نمایش «زن و بچه» وعده‌ داده بود که تصویری از یک زن پیشرو که در دو فیلم قبل خود ارائه داده است را تکمیل کرده است اما من به شرح سطور آتی نمیتوانم با آن موافق باشم. آنچه در فیلم بازنمایی می‌شود زنی است که مدام از مسئولیت فرافکنی می‌کند: از علیار، از ندا، از نقش خود در فروپاشی خانواده، و حتی از پذیرش پیامدهای تصمیم‌هایش. مخاطب نیز که از سوی فیلم دعوت به قضاوت می‌شود، در پایان به جای آن‌که با پرتو جدیدی از ایده عدالت مواجه شود، صرفاً با وضعیتی قفل‌شده و بی‌سرانجام روبه‌روست.

ایراد اصلی اما به جایی فراتر از شخصیت‌پردازی برمی‌گردد. فیلم، بی‌عدالتی را صرفاً به مثابه «قصاص نشدن» پدربزرگ روایت می‌کند، ضعف مسلم حقوقی که در مساله قتل های ناموسی بیشتر ملموس است اما نمی‌تواند مرکز ثقل مطالبه های عدالت خواهانه زنان یا نقشی سمبلیک داشته باشد چرا که تنها جایگزین آن تشدید حبس است و مساله تبعیض ساختاری که مساله محوری روستایی است در اینجا به قصاص شدن پدر یا مادر در صورت قتل فرزند می انجامد که اصولا نمی‌توانیم با هیچ نوع اعدامی موافق باشیم.

به جای این ارجاع سطحی به بی عدالتی ساختاری علیه زنان، بهتر بود فیلم از کنش‌های روزمره و تأثیرگذارتر مانند تهدید حضانت، غفلت والدینی، و رها شدن کودک در ساختارهای فاقد مراقبت عبور نمی‌کرد. در واقع، «زن و بچه» نه به ضعف یک قانون خاص، بلکه به گسست گسترده‌تر در منطق مسئولیت‌پذیری اجتماعی بی‌توجه است.

در مواجهه با مرگ علیار، سه سطح از مسئولیت مغفول مانده‌اند: مسئولیت کیفری (رفتار پدربزرگ)، مسئولیت مدنی و مسئولیت خانوادگی (سهل‌انگاری مادر)، و مسئولیت عمومی (غیبت نهادهای حمایتی و آموزشی). در حقوق مدرن، مفهومی چون Parental Responsibility به‌وضوح نشان می‌دهد که نگهداری از کودک نه صرفاً یک «حق»، بلکه تعهدی با ساختارهای قانونی و اجتماعی است.

در فقه اسلامی نیز حضانت یک «حق اولویت» است که باید به نفع مصلحت کودک اعمال شود، بنابراین به طور استثنایی از آن به حق و تکلیف همزمان یاد می‌شود اما دقیق تر آن است که حضانت را حقی بر یک تکلیف بدانیم، تکلیفی که اصالتا نه بر دوش خانواده بلکه بر دوش تمام انسان ها و جامعه است.

اگر روستایی به روایت، اجازه بروز خودجوش می‌داد، فیلم می‌توانست به بازاندیشی جدی‌تری درباره عدالت برسد؛ نه از مسیر مجازات، که از مسیر بازخوانی مسئولیت، مراقبت نهادمند و ساختن سپرهای جمعی برای کودکان. آن‌گاه شاید به‌ جای تمرکز بر ضعف‌های قانون جزا، توجه بیشتری به گسل‌های اجتماعی و نهادی حوزه حکمرانی آموزش و حکمرانی فرهنگی جلب می‌شد.

نتیجه آنکه؛ شاید روستایی به دستاوردی که در پایان مصاحبه اش در کن اعلام کرد یعنی «میخکوب شدن مخاطب» رسید اما تفسیر رستگارانه از رسیدن به این دستاورد، در نهایت، نه بر مدار روایت زن پیشرو بلکه بر مدار روایتی کودک‌محور و مراقبتی ممکن است؛ که متاسفانه کمتر پرداخته شد.


ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image