روایت تاریخی با زبان امروزی | نگاهی به مهمان کشی، سریال جدید احمد کاوری

در روزگاری که بازگویی رویدادهای عاشورا اغلب در قالب روایتهای کلیشهای و تکراری انجام میشود، احمد کاوری با «مهمان کشی» سراغ برشی کمتر دیده شده از تاریخ رفته است؛ ماجرای مأموریت مسلم بن عقیل در کوفه. او تلاش کرده در دل محدودیتهای مالی و زمانی، اثری گفتوگو محور و متمرکز بر جزئیات سیاسی و انسانی آن روزگار بسازد؛ روایتی که گرچه از ضعف هایی، چون زبان محاورهای و دوبلاژ ناهمگون رنج میبرد، اما با انتخاب هوشمندانه بازیگران و جسارت در پرداخت یک مقطع خاص، توانسته میان واقعیت محدودیتها و آرمان وفاداری به تاریخ، تعادلی نسبی برقرار کند.
آشنایی طولانی با مدیوم
احمد کاوری از جمله فیلم سازانی است که از دهه ۶۰ مسیر هنری خود را با تئاتر آغاز کرد. کاوری تا اوایل دهه ۷۰، به تولید مستندهایی مشغول بود که دغدغههای اجتماعی و معنوی او را منعکس میکردند. او در ادامه، به سینمای داستانی روی آورد و به عنوان فیلم نامه نویس و بازیگر در پروژههای مختلف به فعالیت پرداخت.
این کارگردان که در دهه ۷۰ در مشهد به تئاتر و هنرهای نمایشی مشغول بود و با مرحوم سعید تشکری همکاریهای نزدیکی داشت، بعدها در تلویزیون، با سریال هایی، چون «وارش»، «شرم» و فصل چهارم «بچه مهندس»، توانست نظر مثبت مخاطبان رسانه ملی را جلب کند.
شاید بتوان گفت که وجه مشترک اغلب کارهای او، انتخاب موضوعهای حساس و متمرکز شدن بر شخصیتهایی است که در بزنگاههای تاریخی یا عاطفی، تصمیمهای بزرگ میگیرند؛ مضمونی که در سریال جدیدش «مهمان کشی» هم، با محور قرار گرفتن شخصیت مسلم بن عقیل، در قالب تاریخی - مذهبی خود را نمایان میکند.
بازگشت به کوفه
ایده محوری «مهمان کشی»، بازنمایی مأموریت مسلم بن عقیل (ع) به عنوان نماینده امام حسین (ع) در کوفه است. سازندگان این اثر، با هوشمندی تصمیم گرفتهاند که به جای روایت کردن کامل واقعه عظیم عاشورا، روی یک برش تاریخی خاص متمرکز شوند. این انتخاب، ضمن کاهش بار هزینه و افزایش سازگاری محدودیتهای تولید، امکان پرداختن به جزئیات وقایع منتهی به واقعه عاشورا را فراهم کرده است.
اما همین تمرکز، از زاویهای دیگر، به پاشنه آشیل سریال تبدیل شده؛ چرا که لحن اثر به شدت گفتوگو محور است و بخش عمده بار داستان بر دوش دیالوگها میافتد. این ویژگی باعث شده لحظات سینمایی یا معنوی، کمتر فرصت خلق پیدا کنند و سریال نتواند به عنوان یک اثر تاریخی، برای مخاطب باورپذیر جلوه کند.
بحران دیالوگ نویسی
یکی از چالشهای مهم «مهمان کشی»، زبان دیالوگهای آن است. تیم نویسندگی این اثر، به شکلی کاملا تعمدی، از زبان محاوره امروز استفاده کردهاند که اگرچه این کار میتواند ارتباط با نسل جدید را آسانتر کند، اما هیچ نسبتی با دوران تاریخی سال ۶۰ هجری ندارد. چنین رویکردی خطر از بین رفتن حس تاریخی و باورپذیری را در پی دارد.
نمونه بارز، دیالوگ عبدا... بن زبیر با تعبیر «تعصب کسی را کشیدن» در یکی از قسمت هاست که حتی در گفت وگوی روزمره امروز ایران هم نسبتا تازه وارد است. این انتخاب، ناسازگاری غیرقابل اغماضی را پیش روی مخاطب جدیتر سریال قرار میدهد که نمیتوان به سادگی از کنارش گذشت.
ناهمگونی در صداگذاری
دوبلاژ در این سریال یکدست نیست. برخی بازیگران با صدای خودشان حرف میزنند، در حالی که برخی دیگر صداگذاری شدهاند. این دوگانگی، گاه تمرکز بیننده را بر هم میزند و لحن مجموعه را دوپاره میکند. صداگذاری بر شخصیتهای بزرگی مانند امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع)، که باید با صلابت و گیرایی ویژهای همراه باشد، نتوانسته است بار معنوی قصه را تقویت کند؛ بر خلاف تجربه درخشان «ولایت عشق» که صدای فرخ نعمتی به ماندگاری و اثرگذاری شخصیت امام رضا (ع) کمک کرد.
سایه سنگین یک شاهکار
با وجود تفاوت بسیار زیاد در مقیاس بودجه و امکانات، مقایسه «مهمان کشی» با «مختارنامه» اجتناب ناپذیر است.
هر دو اثر به شخصیتها و رخدادهای مشترکی میپردازند، اما «مختارنامه» محصول سالها پژوهش، سرمایه گذاری کلان و فیلم برداری طولانی با ابعاد عظیم تولید است، در حالی که کاوری و همکارانش در تیم تولید «مهمان کشی»، به دلیل وجود محدودیتهای زمانی و مالی، اثری جمع وجورتر ساختهاند. این قیاس اگرچه به ضرر «مهمان کشی» تمام میشود، اما از ارزش جسارت و دغدغه کارگردان نمیکاهد.
از چهرههای تازه تا هنرپیشههای باتجربه
از نقاط قوت «مهمان کشی»، انتخاب بازیگران است. بهراد محمدی در نقش مسلم بن عقیل، حضوری باورپذیر دارد. پژمان بازغی در نقش یزید، با تجربه و کنترل شده مقابل دوربین قرار میگیرد و حسام منظور نیز عبیدا... بن زیاد را با قدرت، هیبت و درنده خویی خاص این شخصیت، به اجرا درآورده است.
اما شاید بی راه نباشد اگر بهترین بازی «مهمان کشی» را متعلق به سیامک صفری در نقش عمرو بن سعید اشدق بدانیم؛ هنرپیشهای که با سابقه تئاتری خود، توانسته شخصیتی چندلایه و ملموس بسازد.
میان واقعیت و آرمان
«مهمان کشی» اثری است که میان آرمان پرداختن به تاریخ عاشورا و واقعیت محدودیتهای تولید حرکت میکند.
کاوری با این سریال، هم به دغدغه مذهبی خودش و مردم در روزهای منتهی به اربعین حسینی پاسخ داده و هم تلاش کرده تا شکلی تازه از روایت تاریخی را تجربه کند. هرچند زبان دیالوگ و ناهمگونی دوبلاژ، از نقاط ضعف جدی اثر است، اما انتخاب بازیگران، تمرکز بر یک برش کمتر روایت شده و جسارت در ساخت، نقاط قوتی است که نمیتوان آنها را نادیده گرفت.