حکومت نظامی در نیویورک؛ صحنههای بیسابقه در پایان تولدی دوباره

در قسمت پایانی فصل اول سریال «دردویل: تولدی دوباره» که هماکنون از پلتفرم دیزنیپلاس در حال پخش است، یکی از خشنترین صحنههای تاریخ دنیای سینمایی مارول به نمایش درآمده و نیویورک بهطور کامل تحت سلطه شهردار ویلسون فیسک قرار میگیرد.
این قسمت با فلشبکی آغاز میشود که فاش میکند ونسا فیسک، همسر کینگپین، بولزآی را برای قتل فاگی نلسون تحریک کرده است؛ قتلی که پیش از آغاز ماجراهای سریال رخ داده است. در زمان حال، مت مورداک پس از آنکه در تلاش برای نجات جان فیسک، گلوله میخورد، در بیمارستان به هوش میآید. اما فیسک که هنوز خواهان مرگ اوست، برق شهر را قطع میکند و مأمور خود، باک کشمن را برای ترور مت به خانهاش میفرستد. مورداک به سختی موفق به فرار میشود و خود را به مخفیگاه پانیشر میرساند، در حالی که پلیسهای فیسک در تعقیب او هستند.
در ادامه، دردویل و پانیشر بار دیگر در کنار یکدیگر میجنگند. در حالی که مت مورداک همچنان از کشتن امتناع میکند، فرانک کسل با خشمی بیرحمانه به مقابله با نیروهای فیسک میپردازد. هنگام رویارویی با پلیسهایی که یکی از آنها وایت تایگر را کشتهاند، نارنجکی به داخل پرتاب میشود و این دو ناچار میشوند خود را از پنجره به خیابان پرتاب کنند. کارن پیج، معشوقه سابق مت، به کمک آنها آمده و آنها را به جای امن منتقل میکند.
با قطع شدن برق، آشوب خیابانهای نیویورک را در برمیگیرد. نیروهای پلیس فیسک به مردم بیگناه شلیک میکنند و ماسکهایی روی چهره آنها قرار میدهند تا آنها را بهعنوان ابرقهرمانان غیرقانونی معرفی کنند. در همین حین، پروژه «رد هوک» که مدتی است توسط ونسا و ویلسون در حال اجراست، آشکار میشود: آنها در تلاشند تا یک شهر-دولت مستقل درون نیویورک ایجاد کنند که از پرداخت مالیات و رعایت قوانین فدرال معاف باشد.
صحنه اوج قسمت جایی است که فیسک، در مقابل نیروهای ویژهاش، با دستان خالی سر کمیسر گالو را خرد میکند؛ صحنهای که وینسنت دنآفریو آن را «بیسابقه و شدیداً خشن» توصیف میکند.
در ادامه، دردویل نیروهای خود را برای مقابله با فیسک گرد میآورد، در حالی که پانیشر، طبق معمول، به سبک خودش عمل میکند. با وجود مقاومت فراوان، پانیشر به اسارت نیروهای فیسک درمیآید. آنها سعی دارند او را با نشان دادن خالکوبیهایی با نشان جمجهاش متقاعد به همکاری کنند، اما او این کار را نپذیرفته و در قفس زندانی میشود.
در صحنه پس از تیتراژ مشخص میشود که پانیشر موفق به فرار شده و زمینه برای حضور او در ویژهبرنامه آینده مارول و احتمالاً فصل دوم «تولدی دوباره» فراهم شده است.
دنآفریو در گفتوگو با ورایتی درباره صحنه خشونتبار قتل کمیسر گالو گفت:
«اولین فکرم این بود که چطور میتونیم این صحنه رو متفاوت از صحنههایی مثل قتل با درِ ماشین در نتفلیکس اجرا کنیم. میخواستیم حس تازهای بده و تیم جلوههای ویژه واقعاً کمک بزرگی بود.»
وی افزود که این قتل جلوی نیروهای ویژه انجام شده تا نشان دهد که آنها باید به اندازه خودش بیرحم باشند. با این حال، این صحنه برای عموم آشکار نشده و بهاحتمال زیاد مخفی باقی خواهد ماند.
دنآفریو در ادامه گفت که فیسک در تلاش است با اجرای حکومت نظامی، تمامی مخالفانش را حذف کند و زمینه را برای گسترش قدرت خود، فراتر از نیویورک فراهم سازد. وی افزود:
«اون واقعاً فکر میکنه نیویورک شهر خودشه. این جملهاش که "من نیویورک رو دوست دارم" بیشتر به این معنیه که اون به کنترل کاملش بر این شهر افتخار میکنه.»
با وجود قدرت بیحد فیسک، دنآفریو اعتقاد دارد که مسیر او به سیاست کلان مانند ریاستجمهوری نخواهد انجامید. او گفت:
«من فیسک رو یک شخصیت فاسد میبینم، نه سیاسی.»
در پاسخ به احتمال الهامگیری از خط داستانی کمیک «Shadowland» و حضور لباس مشکی دردویل، دنآفریو با لبخند گفت که نمیتواند در اینباره اظهارنظر کند، اما از توجه دقیق مخاطبان به این نکات قدردانی کرد.
در پایان، درباره تقابل دوباره پانیشر و کینگپین، او گفت:
«اگه پانیشر از کینگپین میترسید، دیگه پانیشر نبود. این دو بارها با هم برخورد داشتن و قطعاً دوباره هم خواهند داشت. من عاشق اجرای جان برنثال در نقش پانیشرم.»