جستجو در سایت

1404/02/26 14:43
اختصاصی سلام سینما

نقد فیلم پرونده 137: روایتی بی‌پرده از پلیسی که به جای اسلحه، با وجدانش می‌جنگد

نقد فیلم پرونده 137: روایتی بی‌پرده از پلیسی که به جای اسلحه، با وجدانش می‌جنگد
«پرونده 137» به کارگردانی دومینیک مول، تریلری تلخ و دقیق درباره‌ی بحران اعتماد به پلیس است؛ روایتی از زنی در دل نظام امنیتی که میان قانون و وجدان گرفتار می‌شود و از پس هر پرونده، حقیقتی آزاردهنده سر برمی‌آورد.
به گزارش سلام سینما

در دورانی که اعتماد عمومی به پلیس در حال فروپاشی است، فیلم پرونده ۱۳۷ با کارگردانی دومینیک مول، نگاهی موشکافانه به درون دستگاه‌های امنیتی می‌اندازد؛ جایی که افسران نه فقط با متهمان، بلکه با حقیقت‌های تلخ و دردناک جامعه نیز درگیرند. داستان فیلم از دل بحران‌های اجتماعی واقعی برمی‌خیزد و با شخصیتی زنانه و مقاوم، از خط‌قرمزهای قانون و وجدان عبور می‌کند.

«چرا همه از پلیس متنفرند؟» این سؤالی است که از زبان پسربچه‌ای ۱۲ساله به نام ویکتور شنیده می‌شود؛ سؤالی ساده اما تکان‌دهنده. در برابر او، مادری قرار دارد که خود پلیس است، اما پاسخی ندارد؛ جز سکوتی سنگین و یک جمله دردناک: «پلیس بودن و اعمال قانون، شغل دوست‌داشتنی‌ای نیست.»

مادر داستان ما استفانی برتراند است، اما او فقط یک پلیس ساده نیست؛ بلکه در دپارتمان امور داخلی فرانسه بازرسی است که با بررسی پرونده‌های خشونت‌ نیروهای امنیتی کشور، دائماً برای خود دشمن‌تراشی می‌کند. 

فیلم «پرونده 137» (Case 137) ساختهٔ دومینیک مول، کارگردان مطرح فرانسوی - آلمانی، روایتی جسورانه و موشکافانه از پشت پرده نیروهای امنیتی ارائه می‌دهد. مول پیش‌تر با آثاری همچون «هری او اینجاست که کمک کند» (Harry, He's Here to Help) و «شب دوازدهم» (The Night of the 12th) خوش درخشیده و حالا با این فیلم نیز بار دیگر ثابت می‌کند که در ساخت آثار جنایی و روان‌شناختی، استاد است. 

پرونده ۱۳۷ بر اساس داستانی تخیلی اما ریشه‌دار در واقعیت‌های اجتماعی ساخته شده است. الهام‌بخش اصلی آن، جنبش اعتراضی جلیقه زردها در فرانسه (2018) است؛ موجی از خشم عمومی که نسبت به نیروهای پلیس و نحوه‌ی برخوردشان با مردم، شدت گرفته بود.

این فیلم به دلیل داستان جهان‌شمول خود و بدبینی نسبت به نیروهای امنیتی و پلیس، پس از نخستین نمایش خود در هفتاد و هشتمین جشنواره کن به‌خوبی مورد استقبال منتقدین و مخاطبان قرار گرفت. 

داستان فیلم با ورود استفانی به پرونده یک افسر پلیس آغاز می‌شود. مأموری که بعد از ۱۵ سال خدمت بی حاشیه، ناگهان در جریان اعتراضات، کنترلش را از دست می‌دهد و به معترضان حمله‌ور می‌شود.

اما این فقط یک پرونده نیست؛ قطره‌ای‌ست در دریای بی‌پایان خشونت‌های ثبت‌شده. استفانی باید تصمیم بگیرد: همکارش را تبرئه کند یا با حقیقت روبه‌رو شود و شاید یک مادر داغدار را به عدالت امیدوار کند. اما آیا در سیستمی که خودش را قربانی می‌کند، اصلاً جایی برای عدالت وجود دارد؟

خانواده‌ قربانی امیدی ندارند؛ آن‌ها به‌خوبی می‌دانند که عدالت در این کشور بیشتر شبیه به شوخی است. استفانی در میان پوشه‌ها و اسناد بی‌پایان، در حال غرق‌شدن است؛ اما وجدانش هنوز دست از سرش برنداشته.

فیلم از آن دست آثاری‌ست که تماشای آن ساده نیست، اما نمی‌توان چشم از آن برداشت. روایت آرام و کم دیالوگ فیلم، بیننده را قدم‌به‌قدم در دل ماجرا فرومی‌برد. بازی لیا دروکر فوق‌العاده است؛ با ترکیبی از قدرت و شکنندگی که به‌ندرت در سینمای پلیسی دیده‌ایم.

طراحی صحنه نیز هنرمندانه اجرا شده: تضاد میان فضای گرم و آرام خانه‌ی استفانی با سردی و خشکی اداره‌ی پلیس، به‌خوبی تنش‌های درونی شخصیت‌ها را نمایان می‌کند.
پرونده ۱۳۷ فیلمی خوشایند نیست، اما تماشایی‌ست. روایت آن ممکن است امیدی باقی نگذارد، اما حقیقت‌هایی را به ما نشان می‌دهد که نمی‌توان نادیده گرفت.
 

مترجم: نگار رعنایی


ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image