یک فیلم شدیدا خشن از ایران

ترجمه اختصاصی سلام سینما- نوید محمدزاده در فیلم تاریک هومن سیدی در نقش یک تبهکار دیوانه با توهمات بزرگ منشی نقش افرینی می کند اما بازی اش بسیار هیجان انگیز است.
تعجبی ندارد که فیلم مغزهای کوچک زنگ زده، فیلمی که به سبک هندی در خشونت غوطه ور شده است، امسال توانست برنده جایزه مردمی در فستیوال بین المللی فیلم ایران شود. با استعداد فوق العاده هومن سیدی ( همچنین فیلم های 13 و اعترافات ذهن خطرناک من )نوشته و کارگردانی شده است، مغزهای کوچک زنگ زده یکی از بهترین فیلم های وی تاکنون بوده است و یکی از مهیج ترین ژانرهایی بوده است که در جشنواره فیلم فجر امسال به نمایش درآمد. این فیلم کاملا این شایستگی را دارد تا در برابر مخاطبان بین المللی به نمایش در آید، اگرچه ممکن است ذهنیتشان درباره درام های آرام ایرانی تغییر کند.
نام انگلیسی این فیلم ترکیبی از گوسفند و انسان است، چیزی که شاهین ضدقهرمان( نوید محمدزاده ) درباره مردان همراه خودش فکر می کند. او برادر سردسته ی جنایتکاران شکور( با بازی خشونت آمیز فرهاد اصلانی ) است و احساس وفاداری به برادرش را می کند. در واقعیت شکور یک فرد زورگیر با صدایی بلند است، که خانواده اش در حاشیه شهر در محلی شبیه انبار شیشه تولید می کنند. مشخصه قابل شناسایی شاهین سوراخی در وسط پیشانی اش است که تلاش می کند تا با موهایش آن را بپوشاند، بعدا توضیح داده می شود که این جای زخمی است که در زمان کودکی در نتیجه تنبیه به واسطه پدر معتادش( فرید سجادی حسینی ) ایجاد شده است.
برخلاف فضای تاریک و ناراحت کننده فیلم، این محیط کثیف و پایین مایه ی غرور افراد محلی است. دوربین بین چهره ی دو دسته از اراذل تغییر می کند، این نوعی هشدار واضح به بیننده است مبنی بر آنکه به کاراکتر ها وابسته نشوند زیرا خون و خونریزی در جریان است و همین اتفاق هم در صحنه های اکشن و پایداری که به خوبی پایه ریزی شده اند دیده می شود. در صحنه ضرب و شتم، جراحت های وارد شده چندان واقعی نیست و بیشتر از اینکه مخاطب را بترساند حالت سرگرم کننده دارد، مانند خشونتی که در فیلم هندی« ارازل وسیپور» یا هریک از فیلم های تارانتینو شاهد آن هستیم.
محمدزاده که در فیلم های عصبانی نیستم و لانتوری نشان داد که مردی مهاجم و غیرقابل کنترل است، با بازی در نقش شاهین، یک قلدر بی مغز، انتخاب خوبی کرد، و دیالوگ های آتشین وی لذت بخش است. بریده شدن گوشش ممکن است زمانی اتفاق افتاده باشد که وی در حال ساکت کردن عقاید مخالف بوده است. حتی بهترین دوستش( با بازی دوست داشتنی نوید پورفرج ) هم تجربه ی شنیدن عربده های او را داشته است.
این کاملا مشخص است که برادر بزرگتر هیچ وقت در کسب و کار مهم خانوادگی به او اعتماد نمی کند، بنابراین شاهین به خواهرش مونا( با بازی مرجان اتفاقیان ) رو می آورد. او آرایشگری است که گفته می شود موهایش به هفت رنگ مختلف اند. وقتی کسی او را مجبور می کند تا در ماشین کنار مردی بنشیند روسری اش را در آورده تا موهای چند رنگش را نشان دهد و ناگهان آشوبی به پا می شود.
ویدیوی این هتک حرمت پخش می شود و شاهین جنگی را علیه آن باند شروع می کند. بخش بزرگی از فیلم جنگ مافوق خشنی است که با پلیس در می گیرد، که در این جنگ پلیس با تیراندازی و انفجار به محل شکور حمله می کند، تمامی خانواده در این ضرب و شتم شرکت می کنند، از جمله برادر کوچک تر شاهین( مهیار راحت طلب )که نهایتا 13 ساله به چشم می خورد اما یک قاتل ترسناک و لجباز است.
یکی دیگر از شخصیت هایی که در این جنگ دیده می شود اتفاقیان است که پس از آن هتک حرمت زندگی اش از هم پاشیده است. پس از اینکه شاهین وی را پیدا می کند آماده ی کشته شدن می شود، مونا با فریاد به برادرش حمله کرده و وی را سرزنش می کند، این گفتگو بخش مهمی را به داستان اضافه می کند.
پایان داستان ازدحامی از یتیم هایی را نشان می دهد که برادر بزرگتر آنها را بعنوان برده ی کاری بزرگ کرده است. تشبیه آن ها به مرغ هایی که در بسته بندی هستند شوکه کننده است و می توان آن را با تصاویر بسیاری از کودکانی که در ایران موردسواستفاده قرار گرفته اند مقایسه کرد.
منبع: هالیوودریپورتر