بدنبال خلاقیت هستیم...

بعد از تمام بحثهایی که پیرامون انیمیشن «فیلشاه» بود، از پیشرفت در ساختار و استفاده از امکانات پیشرفتهی خارج از کشور و تبلیغهای مختلف، در کنار خلاصهای که از فیلم منتشر شد، انتظار داشتیم شاهد یک شاهکار باشیم. سینمای ایران از همه نظر، در نکات فنی و ساختاری در حال پیشرفت است که یکی از شاخههای آن انیمیشن است. اما آیا فیلشاه میتواند انتظار ها را براورده کند؟ انیمیشن فیلشاه از نظر ساختاری و فنی حرفی برای گفتن باقی نمیگذارد. فوقالعادست و در ایران کسی روی دست او نبوده. بدون شک یک پیشرفت بزرگ در سینمای ایران محسوب میشود که چند قدم جلو رفته است و باید به آن افتخار کرد. اما، فیلشاه هم نمیتواند یک انیمیشن موفق باشد. فیلشاه ضعف بزرگی در فیلمنامه دارد، و مهمترین نکته هر فیلمی، فیلمنامه آن است. هنوز پنج دقیقه از شروع انیمیشن نگذشته است که میتوان فهمید فیلشاه نمیتواند راضی کننده باشد. زیرا چیزی که هیچ جای انیمیشن به چشم نمیخورد، انسجام است. از جایی به جایی پرت میشویم و هیچ ثباتی در این بین رعایت نشده است. نبود انسجام مخاطب بزرگسال را نمیتواند با خود همراه کند چه برسد به مخاطب کودک. از طرفی دیگر امید داشتیم که فیلشاه یک ایده جدید و مورد پسندِ کودکان داشته باشد. اما اینگونه نبود. تقریبا در تمام انیمیشن های ایرانی از داستان هایقدیمی و قرآنی و دینی استفاده میشود (که دلیل مشخصی دارد). انتظار داشتیم که در این فیلم اینگونه نباشد. که متاسفانه به بدترین شکل ممکن اینگونه بود. قصههای مختلف قرآنی که هیچ ربطی به هم نداشتند، بدون حفظ انسجام فقط کنار هم چسبیده شده بودند (به اصطلاح : خلاقیت). نمیگویم داستان ها دینی و قرآنی بد است. اما به این فکر کنیم، که تا کجا این مسائل برای ما تازگی خواهد داشت؟ یا این قصهها چه جذابیتی برای مخاطب کودک دارد؟ بهتر است هر انیمیشنسازی در انتها این سوال را از خود بپرسد، آیا این انیمیشن، کودکان را همراه میکند؟ چون اگر کودکان همراه نشوند، باید فاتحهی آن انیمیشن را خواند.
از طرفی گله دارم از جشنواره فجر، که یک انیمیشن را با ۲۴ فیلم دیگر برای رقابت کنار هم گذاشتند. خودتان تا انتهایش را بخوانید.