اکران نوروزی خانگی

سال گذشته میلادی (2019) از آن سالهای پر شور سینمایی بود. از قبلترش با شنیدن اخباری درباره ی فیلمهای جدید تارانتینو و اسکورسیزی، بی صبرانه منتظرش بودیم. ((درد و افتخار)) آلمادوار که بسیار درباره اش گفته شد و ((انگل)) که از جشنواره ای به جشنواره ی دیگر، جایزه درو کرد. و البته فراموش نکنیم فیلم قابل توجه مندس را یعنی ((1917)). حال با توجه به تعطیلی سینما و فقدان اکران نوروزی و البته خانه نشینی اجباری، برآن شدیم تا فیلمهای مهجور اما خوب و مهم سال گذشته میلادی را معرفی کنیم تا در منزل، لذت سینما را همچنان با خود داشته باشیم.
1. قد دراز (کارگردان: کانتمیر بالاگوف) Beanpole
دومین ساخته بالاگوف بیست و نه ساله پس از فیلم قابل توجه closeness (2017)، اثری هولناک و حادی است. فیلم در زمان جنگ جهانی دوم می گذرد و نمایشگر تبعات آن در بیرون جبهه ها و بین مردم و به خصوص دو پرستار است. هرچه از زمان فیلم می گذرد، اثر تکان دهنده تر می شود و ضربه های فیلمساز به مخاطبش سنگین تر. ((قد دراز)) فیلمی خوش ساخت و دیدنی ست که به طرز شگفت انگیزی با رنگهای قرمز و سبز کار می کند و مایه های رنگش جزئی از میزانسن و ساختار فیلم است.
2. ریچارد جول (کارگردان: کلینت استوود) Richard Jewell
مگر می شود شخصیتی ساخت تا این حد سمپاتیک و دوست داشتنی! مگر می شود رابطه ی مادر و پسری ساخت تا این حد عمیق آنهم بدون ایجاد احساسات رقیق شده و اشک و آه اضافی! آری می شود. استوود نود ساله اینکار را به بهترین شکل انجام داده. فیلم بر اساس اتفاقی واقعی است در مورد شخصی به نام ریچارد جول که در جریان مراسم قبل از المپیک 1996 یک بمب گذاری را کشف می کند و جان هزاران تن را نجات می دهد. اما FBI و رسانه های آمریکا انگشت اتهام را به سمت خود او برمی گردانند.
3. زنان کوچک (کارگردان: گرتا گرویگ) Little women
گرتا گرویگ بعد از تجربه ی ((لیدی برد)) که اثری آشفته بود، با ((زنان کوچک)) خود را به عنوان یک فیلمساز جدی و قابل توجه معرفی می کند. فیلم در مورد چهار خواهر است که هرکدام به هنری مشغول اند و با فلش بکهای اثر، آمال دختران به تناسب کاری می کنند و هنر مورد علاقه شان، ویژگی شخصت پردازانه پیدا می کند و رابطه هایی دقیق و دوست داشتنی خلق می کند. ((زنان کوچک)) از آن فیلمهایی ست که دوست نداری تمام شود و مدام می خواهی بیشتر ببینی.
4. بدن مسیح (کارگردان: جان کوماسا) corpus christi
حال که این فیلم را معرفی می کنم، کلوزآپ پایانی شخصیت با آن حالت دیوانه وار جلوی چشمم می آید. اثری جسور که بسیاری از پیش فرض ها را با بی رحمی به بازی می گیرد و در عین حال التیام بخش است. بیش از این چیزی نمی گویم. فقط ببینیدش، این اثر از سینمای لهستان را.
5. باکورائو (کارگردانان: کلبر مندونسا فیلو و جولیانو دورنلس) Bacurau
فیلم با آرامشی توام با ابهام شروع می شود. ابهامی که بدل به طوفان می شود و آرامشش می شود آرامش پیش از طوفان و درنهایت به یک جنون سینمایی می رسد. اثری کوبنده که جمعیتی همراه و پرکینه می سازد و از یک فیلم آمریکای لاتینی هم چیزی جز این انتظار نمی رود. ما هم حس اضطراب و جنونش را حس می کنیم و در پایانش قدرتی حاصل از انتقامی خونین را کسب.
6. وداع (کارگردان: لولو وانگ) the farewell
((وداع)) به کلاسیک های ژاپنی به خصوص فیلمهای اُزو پهلو می زند و آثار مدرن کورئیدا. این اثر بی شباهت به فیلم ((همچنان قدم زنان)) کورئیدا نیست و سادگی و طراوت ویژه ای را به نمایش می گذارد که تلخی و شیرینی را توامان دارد و این میزان از سادگی در اجرا در این زمانه ی شلوغ و پر سروصدا غنیمتی است.
7. پرتره ی زنی درآتش (کارگردان: سلین سایاما) portrait of a lady on fire
فیلم بر مرز خیال و واقعیت گام برمی دارد. درام اثر گام به گام شدت می گیرد و آهسته درگیرمان می کند. دیالوگهای فیلم به اندازه و به موقع اند. کلوزآپ ها و مکس روی آنها با دقت پرداخت شده و عنوانش که ناخودآگاه وسوسه ات می کند که به تماشایش بنشینی. ((پرتره....)) اثری تماشایی است و دقت می طلبد. دقت در عشق و هراسش که فیلمساز با وسواس برایمان به نمایش درآورده.