تماشای زندگی
قرار است زندگى را تماشا كنيم. طبيعت بى جان اثر ديدنى سهراب شهيد ثالث بر خلاف عنوانش فيلم جان دار و به غايت پر قدرتى است. نمايش زندگى ساده ى يك سوزن بان و خانواده اش در ناكجايى پرت. چرخه ى تكرار شونده ى زندگى پيرمردى كه در آستانه ى بازنشستگى قرار دارد. كوك كردن ساعت و خوابيدن سرِ خط و سوزنبانى، بازگشت به خانه و شام خوردن با همسر و سيگار پس از شام و خوابيدن روى تخت پر سر و صدا همگى كارهاى روزمره ى ممد ( محمد در زبان عاميانه ) آقا هستند. پيرزن ( همسر ممد آقا ) مدام مشغول به كار است و زمان بازگشت همسرش از سركار برايش چاى مى ريزد. انگار اين زن و شوهر دلخوشى جز چاى خوردن كنار هم ندارند. تمام لذّت پيرمرد رول كردن و كشيدن سيگارش است. سيگار كشيدنى كه سرفه هاى ممتد را براى سينه ى پر دودش به همراه دارد. خبر رسيده است كه خط را آب خواهد برد، پسر خانواده از مرخصى سربازى بازگشته و از فرط خستگى مدام مى خوابد. سرانجام خبر بازنشستگى پيرمرد مى رسد و اين پايان چند دهه زندگى است. "طبيعت بى جان" كارگردانى عالى شهيد ثالث را دارد. فيلمسازى كه از پيشتازان موج نوى سينماى ايران است. مشخص است كه فيلمساز زيست جهان فيلمش را دارد. فضا را مى شناسد و به بهترين شكل ممكن به تصوير مى كشد. صداى لرزش استكان ها، كبريت كشيدن براى روشن كردن سيگار و غذا خوردن با ولع و... تصاوير تماشايى اثر هستند. پايان كار پيرمرد با عرق خورى در پلان رستوران از به ياد ماندنى ترين پلان هاى تاريخ سينماست. شهيد ثالث فيلمسازى است كه بسيارى از فيلمسازان بزرگ را وام دار خويش كرده است و "طبيعت بى جان" فيلمى است شايسته ى تحسين از اين فيلمساز بزرگ ايرانى.