حرف های مگو
![حرف های مگو](/public/img/placeholder.png)
نقد و بررسی
خجالت نکش
منتقد و نویسنده:مهیار محمد ملکی
در این نقد و بررسی قصد داریم با هم نگاهی به خجالت نکش داشته باشیم اثری که سعی دارد ضمن طعنه زنی های سیاسی به رسالت اصلی خود یعنی کمدی و سرگرمی وفادار باشد با من مهیار محمد ملکی و نقد و بررسی خجالت نکش همراه باشید
قبل ورود به بحث فیلم بد نیست بدانیم پایه و اساس کمدی موفق از کجا شکل میگیرد یا به عبارت دیگر کمدی موفق دارای چه شاخصه هاییست؟
اجازه بدید با شما خیلی سرراست و بدون رودربایستی صحبت کنم از نظر بنده کمدی خوب باید مخاطب خود را به خنده وادارد اما این فعل خندیدن باید به شکل صحیح به وقوع بپیوندد به قول عزیزی فیلم خوب یا موسیقی درخشان حکم غذاهای سالم برای روح میباشند
اینکه به چه میزان سالن سینما میتواند در وقوع فعل خندیدن تاثیر گزار باشد قابل چشم پوشی نیست اما با همه این تفاسیر باید به این درک رسید که سینما یعنی مجموع انواع نگاه ها با همه دغدغه ها منتها از قاب تصویر یک نفر مثل رضا مقصودی.
رضا مقصودی ای که قبلا ضربه خورده سانسور فاجعه بار من سالوادور نیستم بوده است اینبار قصد دارد با یک نگاه متفاوت از موضوعی سخن به میان اورد که مشکل زندگی امروز مردم ساکن در شهر و روستاهای ما میباشد وبخش مهم و کلیدی فرهنگ در یک جامعه مثل ایران را مورد هدف قرار میدهد از این رو این سوال پیش میاید که چگونه میتوان از موضوعی به این شدت تعمیق یافته در بطن یک جامعه گذر کرد به طوریکه تمامی مباحث یا ایدئولوژی های فکری فرد فیلمنامه نویس در ان به خوبی تشریح شود پاسخ بسیار سادست کمدی به خودی خود یعنی اغراق و بزرگنمایی .این در حالیست که اثر پیش رو بدون هیچ اغراقی انچنان خودنمایی میکند که نیازی به بزرگنمایی بیشتر ندارد بحث افزایش جمعیت موضوعی نیست که به تازگی مطرح شده باشد تا همین جدید بودنش سبب غافلگیری و ایجاد خنده شود اما شرح ان از قاب تصویر پتانسیل لازم جهت ایجاد ساعات سرگرم کننده برای مخاطب سینما را دارد نکته قابل توجه ان است که کمدی رضا مقصودی با همه جنبه های دردمنشانه اش خنده را بر لب مخاطب خود میاورد ضمن اینکه لا به لای ان طنز مخاطب خود را به فکر وا میدارد این موضوع صحیح ترین اتفاق در عرصه کمدی میباشد
اما کمدی به شکل قالبش از چند حالت خارج نیست
دسته اول کلامیست :یعنی ان کمدی ای که بیس و اساسش بر پایه دیالوگ شکل میگیرد که البته میتوان به این دسته نوع گویش کلامی را هم اضافه کرد
دسته دوم موقعیت است یعنی موقعیت هایی که برای کاراکتر های خود ایجاد کمدی میکنند
دسته سوم همان اکت یا بازیست
میتوان اینگونه در نظر داشت که خجالت نکش در هر سه دسته در نوع خودش موفق عمل میکند
همانطور که قبلا ذکر شد در بحث بازی به خصوص از سمت احمد مهرانفر نازنین و سرکار خانم مقدمی شاهد اوراکت هایی هستیم که در نوع خودش جالب توجه است به عبارت دیگر کاراکتر ها به مقدار زیادی کاریکاتوریزه شده اند تا منو شما را به خنده وا دارند
گریم دو بازیگر اصلی کار یعنی سرکار خانم مقدمی و جناب مهرانفر به حد زیادی جذاب کار شده است که میتواند ان نوع دیالوگ نویسی را برای ما قابل باور کند ضمن انکه بازی ها و دیالوگ ها در حد و اندازه کاراکتر هاست و هیچ بیرون زدگی ای ندارد
ذکر این نکته لازم است که در بحث تصویر هیچگونه تمهیدات خاص تصویری یا موسیقی متن درخشان را شاهد نبودم که به خودی خود بتواند این کمدی را پر رنگ تر و جذابتر کند
لذا تمام بار کمدی ان روی سه مقوله خلاصه میشود قصه و بازی و البته گریم
در بحث فیلمنامه نمودار قصه چهارمرتبه دچار نوسانات جدی میشود
نقطه اول درست زمانیست که زوج قصه تصمیم به بچه دار شدن میگیرند
فلش بکی در بخش اغازین قصه شاهد هستیم که سعی دارد ضمن یک شخصیت پردازی بی اهمیت اما توامان با کمدی ما را با کاراکتر ها اشنا سازد اینکه همین موضوع به ظاهر ساده میتواند انچنان گسترده شود که کل فضای فیلمنامه را پوشش دهد برای من قابل باور نبود به عبارت دیگر ایده ای در کار نیست هر انچه هست پرداخت خوب و موفق است اینکه زوج قصه تصمیم به بچه دار شدن میگیرند به دلیل عبور از تمامی خط قرمز ها یا سانسور های ذهنی ایجاد غافلگیری و در نهایت خنده میکند اصرار احمد مهرانفر به بچه دار شدن به خاطر اینکه ریاست جمهور گفته است خط اصلی روایی را دچار شوک میکند
نقطه دوم درست زمانیست که بچه ها به خانه ان دو میایند
یکی از کلیدی ترین سکانس های خوب کمدی کار را شکل میدهد مادر و پدری که قصد دارند موضوع بچه دار شدن را از دید بچه های خود پنهان کنند این موضوع به خودی خود قصه ای جداگانه است که میتوانست یک فیلمنامه جدا باشد اما مقصودی از ان نیز به عنوان بخشی از فیلمنامه خود بهره میبرد
نقطه سوم درست زمانیست که بچه گم میشود
ماجرای گم شدن بچه میتوانست مهیج تر باشد که البته مهیج تر بودنش قطعا از بار کمدی کار نیز کم میکرد در اینجا مقصودی ترجیح میدهد پروژه ریتم اصلی خود را حفظ کند
نقطه چهارم درست زمانیست که بچه ها و اطرافیان متوجه هویت اصلی بچه میشوند
بخش پایانی به شدت خارج از توجه رها شده است بخشی که میتوانست چگونگی انواع دیدگاه ها را در خصوص ماجرای بچه داری به چالش بکشد
به دلیل توجه بسیار روی اصالت موضوع کمدی رضا مقصودی هیچ توجه خاصی به روی شخصیت پردازی و معرفی ریز پروفایل کاراکتر هایش در خلال قصه نداشته است
به همین دلیلم هست که ضمن تعدد بسیار کاراکتر ها .اما هیچ یک از انها به طور دقیق شناسانده نمیشوند
تماما هر انچه که شاهدش هستیم فقط خط روایی قصه است که به عقیده من با تمام سادگی دارای انسجام خوبیست که همگی مدیون نوزادیست که همه ان دانه هارا همچون نخ تسبیح به هم متصل ساخته است
در پایان ضمن عرض خسته نباشید به تمامی عوامل محترم باید به عرض برسانم خجالت نکش نمونه کمدی موفقی است که ضمن حفظ لایه های سطحی که همان سرگرمیست توجه بسیاری به زیر لایه ها یا همان وجوه معنایی کار خود نیز داشته است
نمره ارزشیابی از ده :7
منتقد و تحلیلگر:مهیار محمد ملکی