جستجو در سایت

1398/05/03 00:00

یک نمایش استادانه

یک نمایش استادانه

ترجمه اختصاصی سلام سینما

«فاورو» ما را با خود به ساوانای آفریقا می‌برد، جایی که «موفاسای دانا» (جیمز ارل جونز) بر یک گله شیر، از جمله پسر پرنشاطش «سیمبا» (اجد مک‌کراری)، حکم می‌راند. اما  وقتی «اسکار» (چیوتل اجیوفور)، برادر حیله‌گر موسافا، مخفیانه پادشاه را به قتل می‌رساند-و کاری می‌کند تا سیمبا خود را مقصر بداند-شیر جوان می‌گریزد و در دوران تبعید با دو رانده‌شده دوست‌داشتنی همراه می‌شود، میرکتی به اسم «تیمون» (بیلی ایکنر) و یک گراز وحشی به نام «پومبا» (ست روگن).

شیرشاه حتی بیشتر از کتاب جنگل 2016 به یک لایواکشن شگفت‌انگیز شباهت دارد، چون حیوانات وحشی در آن رفتاری واقعی دارند-البته، به استثنای این که صحبت می‌کنند و آواز می‌خوانند. فاورو و تیم جلوه‌های ویژه‌اش با خلق محیط‌های دیجیتال بر اساس مکان‌های واقعی آفریقا، مناظری جذاب آفریده‌اند که گرچه گاهی محدودکننده هستند، اما از منظر بصری خیره‌کننده محسوب می‌شوند. (به ویژه فیلمبرداری «کلب دشانل» که ترکیب قدرتمندی از سایه‌های مهیج و ترکیب‌بندی‌های وسیع زیبا و درخشان است.)

اما متأسفانه این بازسازی تلاشی برای غنی‌تر ساختن روایتی که هنوز به نظر می‌رسد جا برای اصلاح داشته باشد، نمی‌کند. این شیرشاه‌ در ضعیف‌ترین شکل خود صرفاً تکراری از داستان اصلی است، اما در این صورت هم اثری درخشنده محسوب می‌شود که مخاطب را مجذوب مناظرش می‌سازد. و در حالی که مخاطب این نسخه بازسازی‌شده عمدتاً خانواده‌ها هستند، فاورو از شالوده تاریک و حتی هراسناک داستان نمی‌پرهیزد. همان‌قدر که تماشای بالا و پایین پریدن توله‌شیرهایی که کاملاً واقعی به نظر می‌رسند برای بیننده دلپذیر است، ورود اسکار به قاب تصویر-یا حتی تهدیدشدن سیمبا توسط کفتارهای بدهیبت او-نیز ناخوشایند است. مطمئناً انیمیشن اصلی اثری ماهرانه بود، اما کیفیت لایواکشن نسخه بازسازی‌شده نشان می‌دهد که این موجودات تا چه اندازه می‌توانند قدرتمند و خطرناک باشند. در این جا سلوک شاهانه موسافا و انتقام‌جویی مکارانه اسکار از توانی برخوردار هستند که مشابه آن در نسخه 1994 وجود ندارد-در این شخصیت‌ها چنان درنده‌خویی وحشیانه‌ای نمایان است که تأکیدی است بر ماهیت بکش-یا-بمیر آن‌ها. 

یکی دیگر از نقاط برجسته کار فاورو انتخاب «دونالد گلاور» به عنوان صداپیشه سیمبای بزرگسال است، که پس از مدتی جداماندن از سرنوشت خود، سرانجام برای بازپس گرفتن جایگاه پدرش به پا خواسته است. اسکار «جرمی آیرونز» گستاخ بود، اما اجیوفور شخصیتی را ارائه می‌کند که شرور و شیطانی است، در حالی که روگن و ایکنر یک زوج سرگرم‌کننده‌ هستند. جونز در صداپیشگی موسافای بزرگ همان اقتدار مخملینی را تکرار می‌کند که دهه‌ها مشخصه همیشگی او بوده است. در حالی که داستان عاشقانه در شیرشاه مثل همیشه پر شتاب است، حداقل گلاور و «بیانسه نولز-کارتر» (نالا) هماهنگی صمیمانه‌ای با هم نشان می‌دهند. و «جان اولیور» نیز به خوبی نقش «زازو»، نوک‌شاخ مضطربی که مشاور باوفای موسافا است، را ایفا نموده است.

اما با وجود همه جادوی کامپیوتری جلوه‌گر در تصاویر، عمدتاً حس تکرار تماشای اثر سال 94 در مخاطب ایجاد می‌شود و چنین به نظر می‌رسد که تلاشی عظیم برای رسیدن به هدفی نه چندان مهم صرف شده است. با این حال، فاورو و گروهش سرمایه‌گذاری خود را بر روی مفاهیم تأثیرگذار این اثر صورت داده‌اند-تصویر پیچیده رابطه پدر و پسری در آن، تأکید بر نیاز به بزرگ شدن، و تمایز روشن بین خیر و شر. حتی اگر ترجیح ما این بود که همه ابعاد فیلم تا این حد به شیرشاه اصلی وفادار نباشند، به راحتی می‌توان جذب این نمایش استادانه شد. 

منبع : اسکرین دیلی

مترجم : وحید فیض خواه