یک عاشقانه پاک

نقد فیلم عواقب
The Aftermath 2019
یک عاشقانه پاک! یک ملودرام ستودنی که با برهم زدن قواعد فیلم احساسات مخاطب را به خوبی بر کاراکتر مقدم میکند و او را به بعدی فراتر از شخصیت ها میبرد . همیشه فیلم های ساختار شکن را تحسین میکردم و امروز یکی دیگر از آنها را تماشا کردم بخصوص زمانی که با داستان جنگ جهانی و زمستان سرد و یک رمانتیک بی ادعا تلفیق شده باشد . کیرا نایتلی اولین انتخاب به موقع جیمز کنت است برای اجرای یک آنتی شوآف او پیش از این خود را در Loggies اثبات کرده و امروز با یک چهره مشابه اما دیدنی تر ظاهر میشود . دومین انتخاب بجای او اسکار شگرد است استاد خیمه شب بازی و بازی با چهره های متفاوت که باعث شد مخاطب تا آخرین لحظه گارد خود را بسته نگه دارد تا از خطر بازی با احساساتش محفوظ باشد . سطح کشش فیلم تا حدی متوسط دنبال میشود تا سکانس پایانی و اوج درگیری احساسی که این ذهن خلاق ریدیان بروک خالق رمان اقتباس شده از آن را میرساند . حس دو به شکی کیرا، تصورات مبهم الکساندر اسگارشگرد و انتظار فرجام جیسون کلارک معنای واقعی تعلیق را برایمان یادآور میشود . در سکانس پایانی کلارک تنها و ناامید در خانه است، ما او را بیش تر در تمثال یک قهرمان از خودگدشته میشناسیم که یکنواختی زندگی سردش سد بزرگی بین او و همسرش ایجاد کرده اما این به معنای بی اهمیتی به خانواده اش نیست . کلارک آهسته پله ها را به سمت طبقه بالا طی میکند تا با لباس فرسوده پسرش مواجه شود و هزاران خاطره تلخ و شیرین در خاطرش یادآور شود اما او خوب میداند که بدون همسرش زندگی یعنی هیچ و تمام آن خاطرات چیزی جز یک توده ی خاکستر دود شده در هوا نیست. اینجا نقطه عطف فیلم است، آن لباس بافتنی خوش رنگ نه فقط یک لباس ساده بلکه نمادی از یک عمرعشق و علاقه و پیوستگی میان دو روح در هم آمیخته است که چیزی جز اوهام پوچ و تو خالی میان آن دو فاصله نینداخته و علتی است دراماتیک برای بازگشت خانم مورگان .