جستجو در سایت

1404/07/04 20:14
مباحثی در مورد ژانر - 7

تعریف و بررسی زیرگونه گوتیک از ژانر وحشت | اولین گونه فیلم ترسناک

تعریف و بررسی زیرگونه گوتیک از ژانر وحشت | اولین گونه فیلم ترسناک
ساب‌ژانر گوتیک اولین زیرگونه ژانر مادر وحشت بود که پایش از ادبیات به سینما باز شد و البته اگر بخواهیم ریشه‌هایش را شناسایی کنیم باید سری به افسانه‌های باستانی و قصه‌های مذهبی هم بزنیم.

اختصاصی سلام سینما – رضا زمانی: در قرن هجدهم غرب در حال تغییر بود. رنسانس مدت‌ها بود که بساط قدرت کلیسا را در هم شکسته و طبقه‌ی اشراف هم دیگر آن قداست خود را نداشت. انقلاب‌های فرانسه و آمریکا نشان دادند که می‌توان از پس آریستوکرات‌های نشسته در برج‌های بلند برآمد و هیچ دیواری توان ایستادن در برابر اراده‌ی مردم را ندارد. به طور طبیعی این سلسله اتفاقات در خلاء به وقوع نپیوست و باید ریشه‌اش را در انتهای قرون وسطی و رنسانس جست؛ از سویی فلاسفه از دیدگاه‌های رمانتیک خود می‌گفتند و تفکر را به سطح تازه‌ای رساندند و از سوی دیگر اضمحلال طبقه‌ی اشراف بیش از پیش بر مردم نمایان می‌شد. در چنین قابی بود که قصه‌هایی از زندگی آنان به گوش می‌رسید که شباهتی به قصه‌های پر از نیکی و زیبایی گذشته نداشت؛ این قصه‌ها، قصه‌هایی دردناک و پر رمز و راز بودند که محل وقوعشان همان قصرهای دورافتاده‌ی اشراف بود. اشرافیان جداافتاده و لانه کرده در این قصرها از حال مردم کوچه و بازار خبر نداشتند که نتیجه‌ی این جدایی و دورافتادگی تقدیر شومی بود که در نهایت روزی سراغشان آمد.


بیشتر بخوانید:

مباحثی در مورد ژانر - 1: 6 زیرژانر مهم ژانر وحشت؛ از گوتیک تا زامبی

مباحثی در مورد ژانر - 2: فیلم‌های ژانر وحشت با محوریت فرقه‌ها و فیلم مرد حصیری به کارگردانی رابین هاردی

مباحثی در مورد ژانر - 3: آیا داشتن قهرمان آفت فیلم‌های ترسناک است؟ | نمونه موردی: مجموعه فیلم‌های The Conjuring


در چنین بستری وقتی ارج و قرب طبقه‌ی اشراف از بین رفت و قدرت کلیسا هم مانند گذشته وجود نداشت، مردم با جسارت بیشتری به جنگ با تفکر گذشته و جدال با این اربابان قدرت رفتند. دیگر داستان‌های پیرامون اشراف‌زادگان فقط ماجراهایی از جنس قصه‌های پریان و داستان‌های دلاوری نبود؛ دیگر شاهزادگان نجات دهنده نبودند و می‌توانستند منشا ترس هم باشند. ادبیات گوتیک در چنین زمانه‌ای زاده شد و دقیقا مسیر عکس قصه‌های پریانی را پی گرفت. حال قدم گذاشتن دوشیزه‌ای درون قصر شاهزاده‌ای لزوما به خوشبختی وی منتهی نمی‌شد و اصلا خود ارباب قصر عامل ایجاد ترس بود. دیگر شوالیه یا شاهزاده‌ای نیک‌سرشت وجود نداشت که از قدرت نجیب‌زادگی خود استفاده کند و دوشیزه‌ای را از چنگال دیو یا اژدهایی هفت‌سر نجات دهد.

نگاهی به ادبیات گوتیک

«قله‌ی اوترانتو» اثر هوراس والپول را اولین رمان گوتیک می‌دانند. این رمان در سال 1764 نوشته شده و یکی از مهم‌ترین خصوصیات گونه‌ی گوتیک را همان ابتدا معرفی می‌کند؛ وجود ماجرایی عاشقانه در مرکز یک روایت وهمناک. اما این تمام ویژگی ادبیات گوتیک نیست. داستان این کتاب‌ها در دل قلعه‌های دورافتاده، وسط کوه‌های سر به فلک کشیده و میان کسانی جریان دارد که در قصری دورافتاده زندگی می‌کنند. هدف یک قصه‌ی گوتیک آشکارا همان تاثیری ست که معماری گوتیک با آن بناهای هولناک در مخاطب خود ایجاد می‌کند؛ ایجاد راز و رمز و البته القای وهم. در این دوران سر و کله‌ی مهم‌ترین رمان گوتیک هم پیدا شد: «دراکولا» نوشته‌ی برام استوکر.


بیشتر بخوانید:

مباحثی در مورد ژانر - 4: بلاک‌باستر ترسناک چیست؟ | آیا تولیدات پرهزینه ارتباطی به ژانر وحشت دارند؟

مباحثی در مورد ژانر - 5: بررسی خاستگاه زیرگونه زامبی از ژانر وحشت | رژه مردگان

مباحثی در مورد ژانر - 6: تعریف و بررسی خاستگاه زیرگونه اسلشر از ژانر وحشت | عصر قاتلان


بعدها با سر رسیدن دوران پوزیتیویسم علمی در قرن نوزدهم قصه‌های گوتیک حال و هوایی تازه به خود گرفتند. گویی آدمی می‌ترسید که وارد قلمرویی ناشناخته شود و ناگهان به جواب پرسش‌های ازلی ابدی خود برسد و تمام زندگی گذشته‌ی خود را بیهوده ببیند. رمانی چون «فرانکشتاین» نوشته مری شلی پاسخی به این ترس آدمی است، چرا که شخصیت اصلی آن دکتری ست که خود را خدا می‌داند و دست به عملی می‌زند که تنها پروردگار توان انجامش را دارد؛ یعنی خلقت. در همین دوران در آن سوی اقیانوس آرام و در آمریکا نویسنده‌ای ظهور کرد که نه تنها ادبیات گوتیک، بلکه اساسا ژانر وحشت چه در سینما و چه در ادبیات تا ابد مدیون اوست. این نویسنده همان ادگار آلن پوی افسانه‌ای است.

یکی دیگر از ویژگی‌های رمان‌ها و داستان‌های گوتیک در اروپا استفاده از ابهام و البته افشای تدریجی رازهاست. رازهای ادبیات گوتیک بخشی جداناشدنی از آن بودند و نویسنده هم تلاش می‌کرد دست کم تا پرده‌ی پایانی تا می‌تواند به گسترش این رازها دست بزند. اما آلن پو در قصه‌هایش هیچ حد و مرزی نداشت؛ او گاهی رازی را به شکلی ناگهانی در میانه‌ی قصه فاش می‌کرد و گاهی کاملا برعکس ترجیح می‌داد هیچ توضیحی در باب چرایی پیدایش آن راز ندهد و هیچگاه آن را حل نکند و مخاطب خود را معلق میان زمین و آسمان نگه دارد. همین ویژگی، یعنی عدم توضیح چرایی پیدایش بسیاری از گره‌های قصه بعدها به یکی از اصلی‌ترین مشخصات سینمای ترسناک تبدیل شد. اما با گسترش تکنولوزی در قرن نوزدهم باز هم همه چیز تغییر کرد.

ورود گوتیک به سینما

با ظهور سینما در اواخر قرن نوزدهم، فیلم ترسناک تبدیل به راهی ارزان و مطمئن برای کشاندن مردم به سالن‌های سینما شد؛ چرا که عموم فیلم‌های منتسب به این ژانر با بودجه‌ای محدود ساخته می‌شدند و در هر صورت خرج خود را بازمی‌گرداندند. اما این تنها دلیل اقبال سرمایه‌گذاران به این ژانر نبود؛ حال سینماگران می‌توانستند کابوس‌ها و ترس‌های گوناگون را بدون واسطه خیال مخاطب به تصویر درآورند و این موجبات برتری سینما به ادبیات در تصویر کردن دردهای آدمی بود. از سوی دیگر مخاطب هم می‌توانست بدون آنکه صدمه ببیند، در صندلی امن سینما بنشیند و از آنچه که بر پرده می‌بیند بدون هیچ خجالتی بترسد.

ساب‌ژانر گوتیک اولین زیرگونه ژانر مادر وحشت بود که پایش از ادبیات به سینما باز شد و البته اگر بخواهیم ریشه‌هایش را شناسایی کنیم باید سری به افسانه‌های باستانی و قصه‌های مذهبی هم بزنیم. اما این ادبیات گوتیک قرن هجدهم و نوزدهم میلادی بود که باعث قوام پیدا کردن این ژانر ادبی شد و سینما هم برای اقتباس، مستقیم به سراغ همان نوشته‌ها رفت؛ از «دراکولا» نوشته برام استوکر تا «فرانکنشتاین» نوشته مری شلی. با ببررسی همین قصه‌ها مشخص می‌شود که زیرگونه گوتیک همانقدر که به عناصر ترسناک وابسته است، به المان‌های عاشقانه هم نیاز دارد. پس چه در ادبیات و چه در سینما با آثاری سر و کار داریم که روابط علت و معلولی آن مبتنی بر انتقال هر دو احساس پیش می‌رود. 

از سوی دیگر در سینمای گوتیک مانند ادبیات داستان در قلعه‌ها و ساختمان‌های بلندی که در جایی پرت واقع شده‌اند جریان دارد، رازی هم همواره وجود دارد که کشفش به نقطه عزیمت قصه تبدیل می‌شود و البته می‌توان آشکارا نشانه‌های مذهبی را هم در اینجا و آنجا دید. اما آنچه که باعث اقبال مخاطب در اوایل قرن گذشته به این گونه فیلم‌ها می‌شد، همان امکان تصویر کردن کابوس‌های فیلم‌ساز برای مخاطب، بدون واسطه قوه تخیل او بود؛ امری که هر شخصی با هر میزان از بهره هوشی را به سینما می‌کشاند تا کمی بترسد. تصور بر این است که اولین فیلم ترسناک تاریخ سینما متعلق به همین زیرگونه است: فیلم «قصر شیطان» به کارگردانی ژرژ میلیس بزرگ ساخته شده در سال 1896.
 

رضا زمانی

متولد 12 مرداد 1367
لیسانس ICT
دلباخته سینمای کلاسیک آمریکا و البته کشته مرده ژانر وحشت.
علاقه‌مند به موسیقی، ادبیات و هر شاخه‌ای از هنر که دغدغه‌اش انسان است.
بیش از یک دهه سابقه فعالیت به عنوان منتقد فیلم در نشریات مختلف که این رزومه از سه ماه پیش با آغاز همکاری با سلام سینما پربارتر شد


اخبار مرتبط
ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image