بهترین نقش آفرینی های فاطمه معتمدآریا
اختصاصی سلام سینما- فاطمه معتمدآریا را میتوان یکی از هنرپیشههای مهم سینمای ایران دانست. از محبوبترین هنرمندان نسل اول بعد از انقلاب که با بخشی از تاریخ سینمای ایران عجین شده است. کارنامه او نشان از این دارد که معتمدآریا در دورههای مختلف فعالیت خود همیشه فعال بوده است. تعداد زیاد آثاری که در آنها نقشآفرینی کرده، گواهی بر پرکاری خانم بازیگر است.
معتمدآریا همچنین کارنامه متفاوتی دارد. او در فیلمهای مختلفی اعم از درام، ملودرام، کمدی و...بازی کرده است و هیچگاه خود را محدود به یک سبک و مدل نکرده. او در مصاحبهای در خلال جشنواره فیلم فجر گفت: ۴ سال ممنوعکار بودهاست. علت این ممنوعیت حضور بدون حجاب او در جشنواره کن و حمایت از میرحسین موسوی بود.
«صد سال به این سال ها» ساخته سامان مقدم، داستان زندگی زنی به نام ایران را از پیش از وقوع انقلاب تا همین دهه هشتاد تعریف میکرد و بهدلیل فاز استعاری که با کشور و جامعه ایران پیدا میکرد، نزدیک به ده سال است که در توقیف دارد خاک میخورد. تنها عده کمی در جشنواره فجر فرصت این را پیدا کردند که فیلم را ببینند. فیلمی که بزرگترین نکتهاش بازی منحصربهفرد فاطمه معتمدآریا است. او که از سنت اجرای صحنه و تئاتر سر بیرون آورده است و میمیکهای پرطمطراق و گاهی اغراقهای بهاصطلاح تئاتری را بهراحتی میتوان در بازیش تشخیص داد، در «صد سال به این سالها» با لحنی سرد و پر از مکث، درونگرایانه و البته پر از زخم، نقشآفرینی میکند و واقعگرایانهترین و ویژهترین بازی همه کارنامه بازیگری خود را در «صد سال به این سالها» بر پرده سینما تصویر میکند. (بهدلیل عدم اکران عمومی فیلم، ناگزیر این فیلم در انتخابها لحاظ نشده است.)
او دراین مدت البته فیلمهایی بازی کرد که همگی با روی کار آمدن دولت جدید تدبیر و امید، پروانه نمایش گرفتند و ممنوعیت معتمدآریا بدون هیچ حاشیهای ختم بهخیر شد.
به بهانه تولد فاطمه(سیمین) معتمدآریا نگاهی انداختهایم به ده نقش آفرینی برتر او در سینمای بعد از انقلاب.
سال ساخت: ۱۳۷۰
کارگردان: بهرام بیضایی
نقش: مستان همسر ماهو (مجید مظفری)
خلاصه داستان:
مهتاب، خواهر ماهرخ به همراه شوهر و دو فرزندش از شمال به طرف تهران حرکت می کند تا آینه موروثی نوعروس خانواده را به مراسم ازدواج خواهرش برساند. در راه زنی روستایی با آنها همسفر می شود، اما همگی در تصادف با یک نفتکش جان می دهند. خبر به خانواده می رسد و عروسی به ماتم تبدیل می شود. گزارش های پلیس اگرچه صحت تصادف و کشته شدن مسافران را نشان می دهد، اثری از آینه موروثی پیدا نمی شود.
فاطمه معتمد آریا در این فیلم در نقش همسر مجید مظفری، یکی از نقشهای مکمل فیلم، ظاهر میشود. سکانس دونفری زن و شوهری که در آن پیامد مشکلاتی که زوجهای مختلف در فیلم دارند، میفهمیم که این زوج جوان هم دچار مشکل ناباروری از سوی زن هستند و نمیتوانند بچه دار شوند. این سکانس که در میان همه همهمه و شلوغی مجلس عزاداری در خلوت، سکوت و تنهایی جریان دارد، با تاکیدگذاریها و مکثها معتمدآریا و مجید مظفری و البته میزانسنهای دیدنی بهرام بیضایی، بسیار دیدنی و ماندگار شده است.
فاطمه معتمدآریا برای «مسافران» جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن را از جشنواره دهم فیلم فجر دریافت کرد.
سال ساخت: ۱۳۷۰
کارگردان: محسن مخملباف
نقش: دختر لر
خلاصه داستان:
میرزا ابراهیمخان عکاسباشی که در سفر به فرنگ به سر میبرد در آرزوی ازدواج با معشوقاش (آتیه) پس از بازگشت است. او در سفر شیفته سینماتوگراف میشود. رنجوری مظفرالدین شاه او را نگران آینده سینماتوگراف میکند و از شاه کسب تکلیف میکند. شاه به فراشباشی سفارش میکند تا میرزا ابراهیم خان را نزد پسرش (ولیعهد) بفرستد ولی فراشباشی اشتباهاً او را نزد پدر شاه (ناصرالدین شاه) میفرستد! شاه قاجار که مخالف سینماست و خودش فیلمها را سانسور میکند، عاشق یکی از هنرپیشههای داخل یک فیلم قدیمی میشود و برای آن که به معشوق برسد، حکومت را رها میکند و به دنبال سینما میرود.
فاطمه معتمد آریا در این فیلم حضور کوتاهی دارد اما بهواسطه اینکه نقش یکی از مهمترین زنان تاریخ سینمای ایران یعنی گلنار در فیلم «دختر لر» با بازی روح انگیز سامینژاد را بازی میکند، اهمیت ویژهای مییابد. آن جعفر گفتنهای معروف گلنار را بهیاد بیاورید که معتمدآریا به خوبی آنها را با لحن خود گلنار، بازسازی میکند. دنبال بازیهای او و پادشاه مملک، ناصرالدین شاه در کاخ همایونی از جمله سکانسهای بهیادماندنی و دیدهشده در کارنامه معتمدآریا بهحساب میآید.
سال ساخت: ۱۳۷۱
کارگردان: محسن مخملباف
نقش: سیمین همسر اکبر
خلاصه داستان:
اکبر عبدی بازیگر موفق فیلمهای کمدی به دلیل نازایی همسرش و مشکلات حرفهای اش که او را از رسیدن به آروزهایش بازمیدارند دچار آشفتگی در زندگی شخصی و اجتماعی است. سیمین همسر اکبر زن کولی ظاهراً لالی را به عقد اکبر درمیآورد تا اکبر از او صاحب فرزندی شود. حضور زن کولی زندگی آن دو را دگرگون میکند. اکبر به زن دل میبندد و کار سیمین به مرز جنون میکشد. سیمین به تیمارستان فرستاده میشود و زن کولی هم آبستن نمیشود.
«هنرپیشه» یکی از چندین فیلمی است که در آن معتمدآریا نقش زنی نازا را بازی میکند. در دهه هفتاد، بحث زندگی زناشویی زنان نازا، موضوع روز تلقی میشده و فیلمهای زیادی در اینباره ساخته شدند. «هنرپیشه» هم یکی از آنها است که مسیری متفاوت با «لیلا»در پیش میگیرد. در اینجا این خود سیمین، همسر مرد است که زنی را به عقد او درمیآورد تا صاحب فرزند شوند.
معتمدآریا برای بازی در نقش سیمین، سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن یازدهمین جشنواره فیلم فجر را از آن خود کرد.
سال ساخت: ۱۳۷۲
کارگردان: مهدی فخیم زاده
نقش: همسر
خلاصه داستان:
زن و شوهري در شركتي كار مي كنند كه رئيس شركت به جرم اختلاس دستگير مي شود. مرد هم كه معاونت شركت را به عهده دارد، مطمئن است وي را به رياست شركت انتخاب خواهند كرد ولي هيئت امنا همسر او را برمي گزيند. مرد كه تحمل رياست همسرش را ندارد مشكلاتي در محل كار و در نتيجه خانواده به وجود مي آورد.
نکته مهم اینست که موضوع این فیلم برای آن سالها بسیار نوگرایانه و بدیع بوده است و پرداختن به حضور زنان در مراتب بالای اجتماعی و حضور یک کارآگاه زن در آن زمان، نشان میدهد که موضوع فیلم «همسر» بسیار جلوتر از تاریخ وقوع خودش بوده است.
هرچند خود کارگردان دراینباره میگوید: "وقتی فیلم «همسر» اکران شد، منتقدی در روزنامه «سلام» نوشته بود که فخیمزاده فمینیست است و من اصلاً معنای این لغت را هم نمیدانستم و در کتاب لغت دنبال معنی آن گشتم. واقعیت این است که ما مردها ویترینی از قدرت در اختیار داریم، اما قدرت اول و اصلی همیشه در دست زنان بوده است. در زمان ساخت این فیلم مسائل فمینیستی اصلا مطرح نبود. زمانی که سناریوی آن را به وزارت ارشاد ارائه کردیم، موافقت کردند، ولی گفتند که اگر در اکران با مشکلی روبهرو شوید ما از شما دفاع نخواهیم کرد.
بنابراین ما بوی خطر را در اکران این فیلم احساس کرده بودیم و تصورمان این بود که ممکن است موضوع فیلم از سوی جامعه آن روز، پذیرفته نشود، به همین دلیل من چاشنی طنز را به فیلم اضافه کردم تا زهر آن گرفته شود و با واکنش کمتری روبهرو شویم؛ چه بسا اگر لحن فیلم جدی بود، پرداختن به مقوله زنان در جامعه، فیلم را دچار مشکلاتی میکرد."
سال ساخت: ۱۳۷۳
کارگردان: ایرج طهماسب
نقش: نرگس معشوقه و دستیار آقای مجری
خلاصه داستان:
کلاه قرمزی که بزرگ شده، مشغول تحصیل است اما بازیگوشیهایش سبب میشود تا از مدرسه اخراج شود. تلاش او برای اینکه شغلی به دست آورد نیز نتیجهای عاید نمیکند، تا اینکه از طریق تماشای تلویزیون و ملاحظه برنامه آقای مجری تصمیم میگیرد تا روانه تلویزیون شود. کلاه قرمزی به تهران نزد پسرخاله میرود و با کمک او راهی تلویزیون میشود و در آنجا به خاطر علاقه زیادش به آقای مجری سعی میکند تا موانع راه ازدواج او را از بین ببرد اما مشکلاتی را باعث میشود.
«کلاه قرمزی و پسرخاله» اولین فیلم کمدی فاطمه معتمدآریا است که اینقدر مطرح میشود. محبوبیت «کلاه قرمزی و پسرخاله» ورای تصور حتی عوامل سازندهاش بود. باوجودیکه فیلم عروسکی بود و جامعه آماری که بهعنوان مخاطب خود درنظر داشت نوجوانان بودند، اما همه عاشق فیلم و عروسکها و عشق میان آقای مجری و نرگس شدند.
در این سال قیمت بلیت ۵۰ تومان و در گرانترین قیمت ۸۰ تومان بود که فیلم کلاهقرمزی و پسرخاله در عرض حدود سه ماه با قیمت بلیت میانگین ۸۰ تومان توانست در اکران تهران به رقم ۱۷۱ میلیون تومان دست یابد.
این ارقام بهخوبی نشان از محبوبیت فیلم دارند. در این میان نرگس با بازی معتمدآریا به عنوان رفیق نزدیک و کسی که از همه بیشتر با عروسکها مهربان و صمیمی بود، دل همه تماشاگران را هم اسیر خود کرد. انرژی که او در هر صحنه از خود بروز میدهد (خصوصا با میمیک صورت و خندههایش) ، هیجان آن و فیلم را دوچندان میکند.
سال ساخت: ۱۳۷۳
کارگردان: رخشان بنی اعتماد
نقش: نوبر کردانی
خلاصه داستان:
«رسول رحماني» مالك يك مزرعه گوجه فرنگي است و كارخانهاي هم در كنار آن دارد. او كه چند سال پيش همسرش را از دست داده است، تنها زندگي ميكند. «نوبر كرداني» زني است كه سرپرستي مادر پیر و دخترش را به عهده دارد و ناچار است كار كند. او براي كار در مزرعه انتخاب ميشود و رسول به او دل میبندد.
بنیاعتماد فیلمسازی است که گویی جهان فیلمش را پیش از اینکه جلوی دوربین بیاورد، یک دور با قلم و کاغذ، خلق میکند و سپس به آن تصویر میبخشد. نکته قلم رخشان بنیاعتماد صمیمیت و لطافتی است که حتی در تلخ ترین و سختترین لحظات فیلم هم جایی در بک گراند سوسو میکشند و محصول یک روحیه زنانه است.
در «روسری آبی» دقیقا همین لطافت و ظرافتی که در پرداخت رابطه رییس کارخانه و خانم نوبر کردانی، از نگاهها و سکوتها گرفته تا سبک دیالوگگویی پر از حجب و حیایشان، وجود دارد، فیلم را این چنین گیرا و پر از احساس میکند.
سال ساخت: ۱۳۸۰
کارگردان: ایرج طهماسب
نقش: نیلوفر دختر شیرینی فروش!
خلاصه داستان:
سر و دختر دو خانواده قصد ازدواج دارند. اما بیست سال است به خاطر مخالفت والدینشان با هم یا خواستگاری و یا عقد و یا عروسی شان به هم خورده است. دعوا بین دو خانواده بالا می گیرد تا اینکه پسر و دختر تصمیم می گیرند خودکشی کنند. از سوی دیگر بزرگترها سخت به دنبالشان هستند و ظاهراً از رفتار گذشته نادم هستند. اما دختر و پسر با وضعیت نابسامان جسمی خود تصمیم به مقابله با بزرگترهایشان می گیرند و در خانه ی پدری سعید در حالی که توسط پلیس و افراد خانواده محاصره شده اند اخطار می دهند که اگر ساعتچی شناسنامه سعید را ندهد و با ازدواجشان موافقت نکند خودشان و خانه را به آتش خواهند کشید.
یک کمدی رمانتیک سرحال و بامزه که در زمان خودش با استقبال زیادی همراه شد. بعد از کار مشترک طهماسب، جبلی و معتمدآریا در «کلاه قرمزی» این همکاری در فیلمهای متنوع دیگری تکرار شد که در میان آنها «دختر شیرینی فروش» بیشترین موفقیت و محبوبیت را با خو در پی داشت.
سال ساخت: ۱۳۸۳
کارگردان: رخشان بنی اعتماد, محسن عبدالوهاب
نقش: ننه گیلانه
خلاصه داستان:
اسماعیل ، پسر گیلانه ، برای رفتن به جبهه آماده می شود . او در هنگام رفتن ، با نامزدش خداحافظی می کند . سی گل (دختر گیلانه) ، نیز که با شوهرش در تهران زندگی می کرده است ، چندی است که از شوهرش ، رحمان ، بی اطلاع است و نزد مادرش زندگی می کند . روزی سی گل برای کسب خبری از رحمان ، با مادرش عازم تهران می شوند . در راه ، گیلانه از دخترش می خواهد که سی گل به روستایشان باز گردد . هنگامی که سی گل به خانه می رسد ، با خانه خالی مواجه می شود و از همسایه ها می شنود که رحمان ، اثاثیه خانه را برده تا اجاره خانه پرداخت نکند .در آن لحظه ، بمباران می شود . پانزده سال بعد ، اسماعیل از جنگ برگشته ، در حالی که دچار عارضه قطع نخاع شده است و دیگر قادر به حرکت کردن نیست .
«گیلانه» که در گیلان میگذرد، فیلمی است که احتمالا معتمدآریا سنگینترین گریم کارنامه کاری خود را در آن تجربه کرده است. او نقش زن پیر و فرتوت روستایی را بازی میکند که مشقات زیادی را در زندگی خود متحمل شده.
هرچند فاطمه معتمدآریا نتوانست کاندیداتوری خود برای بهترین بازیگر نقش اول زن را برای «گیلانه» تبدیل به سیمرغ بلورین کند، اما تا مدتها از بازی خوب او در نقش یک پیرزن صحبت میشد. واقعگرایی مستندنما فیلم از جمله نکات ویژه ساخت آن است.
سال ساخت: ۱۳۸۹
کارگردان: بهرام توکلی
نقش: مادر خانواده
خلاصه داستان:
فیلم داستان خانوادهای ست متشکل از مادر (فاطمه معتمد آریا) و دو فرزندش، احسان (صابر ابر) و یلدا (نگار جواهریان) که در آرزوی دستیابی به رویاهای خود هستند و امیدوارانه تحولی را انتظار میکشند. یلدا معلول است و تمام دغدغه مادر تأمین آینده اوست. ورود رضا دوست احسان با بازی (پارسا پیروزفر) زندگی آنان را دستخوش تغییراتی میکند.
فیلم اقتباسی از نمایشنامه باغوحش شیشهای تنسی ویلیامز است. فاطمه معتمدآریا برای بازی در این فیلم برنده جایزه بهترین بازیگر زن در سی و پنجمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم مونترال کانادا شد.
سال ساخت: ۱۳۸۹
کارگردان: بهرام بهرامیان
نقش: خاله پریناز
خلاصه داستان:
پریناز مادر خود را از دست داده و قرار است از سوی خانواده مادری نگهداری شود، اما خالهاش در ابتدا او را نمیپذیرد چراکه از نظر شرعی معتقد است که او نجس است. (نتیجه رابطه نامشروع) اما در نهایت پریناز پیش خالهاش میآید و ماجراهای خارقالعادهای برای وی رخ میدهد که زندگی خانواده و اهالی محل را با چالشهایی روبرو میکند.
آنچه باعث میشود «پریناز» فیلمی خاص باشد اینست که در عین اینکه منطق خودش را دنبال میکند، با واقعگرایی و منطقی منطبق با جامعه امروز هم همراه میشود و اتفاقی که درنتیجه میافتد چنین است که هرچند مدام به تماشاگر یادآوری میشود که در حال تماشای یک فیلم است اما درعینحال او را غرق در جهان واقعگرایانه درون اثر میکند، انگار که همزمان هم تماشاگر را پس بزند و هم پیش بکشد. استفاده همزمان و خلاقانه کارگردان و فیلمنامهنویس از منطق و احساسات توأمان مخاطب برگ برنده آن است. ضمن اینکه این دو عنصر اصلی هردو در بازی معتمدآریا نمود ویژه و خاصی یافتهاند و در اجرای او کاملا مشهوداند.
این یکی از خاصترین و شجاعانهترین کاراکترهایی است که معتمدآریا تن به ایفای نقش آنان داده است.
بهترین نقش آفرینی دیگر بازیگران: