جستجو در سایت

1401/03/13 12:33

پرده برداشتن از معما‌های چیزهای عجیب در فصل چهارم

پرده برداشتن از معما‌های چیزهای عجیب در فصل چهارم
بخش اول فصل چهارم سریال «چیزهای عجیب» (Stranger Things) به 6 سؤال شوکه کننده فصل اول پاسخ می‌دهد.

ترجمه اختصاصی سلام سینما - «چیزهای عجیب» (Stranger Things) بالاخره به سؤال‌هایی که از فصل اول این سریال در ذهن مخاطبان ایجاد شده، پاسخ می‌دهد.

تازه‌ترین فصل سریال نتفلیکس علاوه بر بازیگران همیشگی خود شامل بخش‌های جدید و قسمت‌های طولانی‌تری از لحاظ زمانی است. با وجود طولانی شدن مراحل ساخت فصل چهارم، تا کنون بسیار پربیننده بوده است.

با وجود این که هنوز دو قسمت نهایی فصل چهارم پخش نشده، بخش اول آن به مسائل گوناگونی می‌پردازد و به سؤال‌های زیادی که از فصل اول تا کنون به وجود آمده، پاسخ می‌دهد.  


شکستن رکورد پربیننده‌ترین سریال نتفلیکس توسط Stranger Things


میلی بابی براون در سریال چیزهای عجیب

**متن حاوی اسپویل می‌باشد**

در فصل اول سریال «چیزهای عجیب» بیشتر معماها حول آزمایشگاه هاکینگز و مقامات دولتی مرموزی می‌چرخد که در آن جا کار می‌کنند. نویسندگان در فصل اول اولویت را به خط‌های داستانی دیگری دادند اما اشارات کوچکی هم به برخی رموز سریال می‌کردند که به مخاطبان بفهمانند هنوز کلی معما هست که قرار است به آن پرداخته شود. آن‌ها در فصل چهارم دقیقاً همین کار را کرده و گذشته برخی از شخصیت‌های داستانی خود را کندوکاو می‌کنند.

 

مت و راس دافر خالقان سریال «پیزهای عجیب» از همان ابتدا معتقد بودند که نشان ندادن همه چیز از نشان‌دادن آن بسیار ترسناک‌تر و جذاب‌تر است. به همین دلیل است که سریال تاکنون معماهای بسیاری مطرح کرده و به لایه‌های عمیق‌تر و گذشته داستان نپرداخته‌ بود. نیازی هم به این کار نداشت. خود سریال بدون جواب دادن به این معماها هم به‌اندازه کافی جذاب هست. 

 

برادران دافر بالاخره بخشی از دست خود را رو کردند برای این که به طرفداران باوفای سریال پاداش بدهند و همچنین آن‌ها را برای پایانی آماده کنند که بیشتر به گذشته آزمایشگاه هاپکینگز، الوین، و دیگر شخصیت‌های داستان می‌پردازد.

 

در ادامه به شش معمایی می‌پردازیم که در فصل چهارم سریال «چیزهای عجیب» به آن پرداخته شده است. 

 

سرانجام سایر بچه‌ها در آزمایشگاه هاکینگز چه شد؟

در فصل دوم سریال به این سؤال خیلی کم پرداخته شد و نویسندگان تا فصل چهارم تقریباً از این موضوع طفره رفتند. یکی از اولین چیزهایی که در مورد شخصیت الوین در فصل اول آشکار شد، تتوی روی بازویش بود و به‌صورت غیرمستقیم به این نکته اشاره شد که ده بچه دیگر قبل از او مورد آزمایش قرار گرفته بودند. 

 

هنگامی که کالی در آغاز فصل دوم معرفی شد، به نظر آمد که «چیزهای عجیب» دارد خود را برای کاوش کردن بچه‌های بااستعداد دیگر آماده می‌کند. اما بااین‌وجود به‌غیراز کالی در فصل دوم، به هیچ کودک دیگری پرداخته نشد و در فصل سوم هم اثری از کودکان آزمایشگاه هاکینگز نبود. 

صحنه ای از سریال چیزهای عجیبی

در آغاز فصل چهارم ما شاهد دکتر مارتین در سال 1979 هستیم که کارهای روزانه خود را انجام می‌دهد و بالاخره وارد آزمایشگاه هاکینگز می‌شود. او را در اتاق منحوس رنگین‌کمان می‌بینیم. در این سکانس شاهد تعداد زیادی بچه در آزمایشگاه هاکینگز هستیم. این صحنه به‌صورت تراژیک پایان می‌یابد.

 

احتمالاً الوین مسئول مرگ وحشتناک آن بچه‌هاست. اما بعداً مشخص می‌شود درواقع شماره یک کسی بوده که سایر بچه‌ها را به قتل رسانده است. شماره یک الوین را گول می‌زند که به او کمک کند وسیله‌ای که مانع قدرت او می‌شود را بردارد. 

 

الوین چگونه قادر بود دروازه معکوس را باز کند؟

الوین در کشمش خود با شماره یک موفق می‌شود از پیشنهادهای او قبل از شکست‌دادنش استفاده کند. شماره یک به الوین می‌گوید که خاطرات دردناک و خشم باعث تشدید قدرت او می‌شود.

 

الوین وقتی متوجه می‌شود این نکته به‌تنهایی کافی نیست، می‌تواند به خاطره‌ای از مادرش دست پیدا کند که به او می‌گوید دوستش دارد. همین خاطره قدرتی که لازم دارد را به الوین می‌دهد و الوین با ذهن خود در واقعیت شکافی ایجاد می‌کند، قبل از اینکه شماره یک بتواند خسارت بیشتری وارد کند، شماره یک را به عالم معکوس می‌فرستد. 

صحنه ای از سریال چیزهای عجیب

 به جز یک اشاره جزئی به دسترسی و خواندندهن دموگورگون توسط الوین، چگونگی باز کردن دروازه توسط او تا فصل سوم بی‌پاسخ مانده بود. فصل چهارم توضیح می‌دهد که یک رابطه قوی ذهنی می‌تواند پایه‌ای برای باز کردن دروازه معکوس باشد.

 

البته ممکن است هنوز کاملاً مشخص نباشد که الوین چگونه از این قدرت برای تبعید کردن شماره یک به دنیای معکوس استفاده کرده است. اما اکنون کاملاً منطقی به نظر می‌رسد که الوین چگونه توانست به طور اتفاقی دروازه دیگری را باز کند. زیرا ذهن او وارد دنیای دیگری شده بود. 

 

الوین چگونه توانست از آزمایشگاه الوین بگریزد؟

در فصل یک  اشاراتی به فرار الوین از آزمایشگاه هاکینگز از طریق لوله زه‌کشی شده بود. فصل چهارم نه‌تنها این موضوع را تأیید می‌کند بلکه نشان می‌دهد الوین چگونه مسیر فرار را یاد گرفته است.

 

یک نفر با روابط به‌ظاهر دوستانه در آزمایشگاه هاکینگز که در واقع یا شماره یک است یا هنری کریل، به الوین مسیر فرارش را نشان می‌دهد تا اعتماد او را جلب کرده و از الوین بخواهد دستگاه بازدارنده را از گردن او باز کند. سرانجام الوین از این موضوع برای فرار خود بعد از بازکردن دروازه استفاده می‌کند. زیرا الوین احتمالاً از انتقام گرفتن احتمالی شماره یک تبعید شده ناخودآگاهانه فرار می‌کند.  

صحنه ای از سریال چیزهای عجیب

خاستگاه آزمایشگاه هاکینگز چیست؟

در فصل اول هیچ‌وقت دلیل آزمایش‌های هاکینگز روی بچه‌ها مشخص نشد. فصل چهار توضیح می‌دهد که هنری کریل اولین کودک واسطه‌ای بود که دکتر برنر ملاقات می‌کند و او را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد که افراد بیشتری همانند او به وجود بیایند. 

 

کنترل کردن شماره یک بسیار سخت بود به همین دلیل دکتر برنر معتقد بود اگر شماره یک با بچه‌های کوچک‌تر کار بکند، به موفقیت‌های بیشتری دست پیدا می‌کند. درحالی‌که هنوز کاملاً مشخص نیست این کودکان از طریق استفاده دوز بالای روان‌گردان‌ها به وجود آمده‌اند، یا از طریق زن‌های باردار، این‌گونه به ما تفهمیم می‌شود که الوین تنها مورد آن آزمایشگاه نیست. 

صحنه ای از فصل چهارم سریال چیزهای عجیب

آیا دکتر برنر از حمله دموگورگون در فصل اول نجات پیدا کرد؟

اینکه چه اتفاقی برای دکتر برنر افتاد تا فصل چهارم مشخص نشد. بدن او بعد از حمله دموگورگون در فصل اول، هرگز پیدا نشد. در فصل دوم به زنده‌بودن احتمالی او اشاراتی شد و برادران دافر نیز آن را تأیید کردند. اما بیش از این در فصل‌های دوم و سوم به این موضوع پرداخته نشد. 

 

فصل چهارم زنده‌بودن دکتر برنر را تأیید می‌کند و نشان می‌دهد که سم اونز با او همکاری می‌کرده و یک تیم سری در پشت‌صحنه همه چیز را اداره می‌کرده و دستگاهی را طراحی کرده که به الوین کمک کند دوباره قدرت خود را بازیابد. 

 

عاقبت دختر هاپر چه شد؟

جیم هاپر قبل از آغاز فصل اول سریال «چیزهای عجیب» یک همسر و دختر داشت. در همین فصل مشخص شد که دخترش، سارا، بر اثر بیماری درگذشت و شکافی بین او همسر سابقش به وجود آمد. هاپر خود را مسئول مرگ دختر خود می‌دانست. اما هیچ‌گاه دلیل این احساس او مشخص نشد. 

 

در یک صحنه احساسی هاپر توضیح می‌دهد که حین خدمتش در ویتنام، او به طور مداوم تحت‌تأثیر عامل پرتقالی رنگ (سمی که در جنگ ویتنام استفاده شد) قرار گرفته است. باتوجه‌به اثراتی که این ماده سمی بر کودکان سربازان دارد، هاپر بااین‌حال همه چیز را به دست تقدیر می‌سپارد و صاحب یک دختر می‌شود.

 

او خود را برای نادیده‌گرفتن این واقعیت و بیمار شدن و درنهایت مرگ دخترش سرزنش می‌کند. با وجود این که این موضوع هیچ‌گاه به‌صورت قطعی ثابت نمی‌شود، اما جواب معمای دلیل احساس گناه هاپر یکی از غمگین‌ترین مسائلی است که به آن پرداخته می‌شود.

منبع: Screenrant

فیلم های مرتبط

افراد مرتبط