چگونه دیزنی بهترین فیلم ابرقهرمانی دهه ۹۰ را نابود کرد؟

فیلم (The Rocketeer) در سال ۱۹۹۱ با ترکیبی از جذابیت نوستالژیک دهه ۳۰ میلادی، طراحی بصری چشمگیر و حمایت بازاریابی عظیم دیزنی، میتوانست به یکی از بهترین آثار ابرقهرمانی زمان خود بدل شود. اما نتیجه، شکست تجاری و هنری فیلمی بود که امروز از آن بهعنوان یکی از قربانیان سیاستهای بازاریابی اشتباه یاد میشود.
در حالیکه پس از موفقیت خیرهکننده تیم برتون با «بتمن» در سال ۱۹۸۹، استودیوها به سراغ شخصیتهای کلاسیک رفتند، دیزنی تصمیم گرفت اثری متفاوت بسازد و داستان قهرمانی ناشناخته از کمیکهای ۱۹۸۲ را در فضایی دههسیمیلادی بازآفرینی کند.
(The Rocketeer) داستان کلیف سیکورد (با بازی بیلی کمپبل) را روایت میکند؛ خلبان بدلکاری که بهطور تصادفی به یک جتپک (کولهپشتی موشکی) ساخته هاوارد هیوز دست مییابد. با کمک مکانیکش، پیوی (آلن آرکین)، پرواز میآموزد و به قهرمانی بدل میشود که درگیر توطئهای میان نازیها، سازمان FBI و یک ستاره پرزرقوبرق هالیوودی میگردد.
با وجود سادگی داستان، فیلم با تصاویری چشمنواز و حالوهوایی برگرفته از رمانهای عامهپسند دهه ۳۰ بیننده را جذب میکند. بازی تیموتی دالتون — بازیگر سابق نقش جیمز باند — در نقش ناویل سینکلر، یکی از بهیادماندنیترین شخصیتهای شرور دهه ۹۰ را رقم میزند؛ ایفایی پر از اغراق نمایشی که امروز بیش از گذشته مورد تحسین قرار گرفته است.
اما همانطور که مقالههای تحلیلی بعدی اشاره کردند، فیلم بیش از آنکه از ضعف داستان ضربه بخورد، از بازاریابی افراطی دیزنی و زمانبندی نادرست اکران شکست خورد. در تابستان ۱۹۹۱، رقابت با دو ابرفیلم «رابین هود: شاهزاده دزدان» و «ترمیناتور ۲» فرصت دیدهشدن را از (The Rocketeer) گرفت.
با بودجه ۴۰ میلیون دلاری، فیلم تنها ۴۶.۷ میلیون دلار فروش داشت، اما هزینهی تبلیغات تلویزیونیاش به تنهایی ۱۹ میلیون دلار بود. تبلیغات بیشازحد از پیتزا هات و بازی ویدئویی NES گرفته تا ویژهبرنامه کانال دیزنی و رمان اقتباسی پیتر دیوید باعث شد مخاطبان از فیلم خسته شوند، پیش از آنکه حتی آن را ببینند.
با گذر زمان اما جایگاه فیلم تغییر کرد. امروزه منتقدان (The Rocketeer) را اثری پیشرو، چشمنواز و خوشساخت میدانند که در زمان خود قربانی رویکرد بازاریابی اشتباه شد. جنیفر کانلی، در یکی از نخستین نقشهای مهمش، حضوری پرجاذبه دارد و میان انرژی دیوانهوار دالتون و معصومیت کاراکترش، تعادلی دلپذیر ایجاد میکند.
در نهایت، (The Rocketeer) شاید در گیشه سقوط کرد، اما در حافظهی سینمادوستان به پرواز خود ادامه داد. این فیلم گواهی است بر اینکه حتی دیزنی نیز میتواند بهترین ایدههایش را با تصمیمهای تجاری نادرست نابود کند.