جستجو در سایت

1398/11/23 00:00

قهرمان قدیمی

قهرمان قدیمی

  

آخرین فیلمی که از مسعود کیمیایی تماشا کردم «متروپل» بود و آن­قدر ناامیدم کرد که دیگر نخواستم فیلم جدیدی را از این کارگردان پیشکسوت تماشا کنم تا آن­که وسوسه شدم «خون شد» را ببینم.
«خون شد» برخلاف ساخته­های اخیر مسعود کیمیایی از نظر کارگردانی فیلم ضعیفی نیست. کار از نظر میزانسن و دکوپاژ قابل قبول است اما شاید بزرگترین ضربه اش را مثل دیگر فیلم های جدید این کارگردان از فیلمنامه اش خورده باشد. مسعود کیمیایی فارغ از مهارت های کارگردانی اش به لحاظ ایدئولوژی قصد بازگشت – نه به سال های درخشان فیلمسازی دهه 60 و 70 اش- که قصد بازگشت به سال های "قیصر" و "گوزن ها" را دارد و این میل به کهنه گرایی در فیلم های جدید او به شدت مشهود است و فیلمنامه هایش بزرگ ترین لطمه را از همین الگوهای کهنه و قهرمان های تاریخ مصرف گذشته می خورند. قهرمان های فیلم های جدید کیمیایی می خواهند قیصرهایی باشند در عصر حاضر و حاصل این شده که آن­ها نه دیگر خصوصیات قیصرها را دارند و نه در زمانه ی فعلی از سوی مخاطبان قابل پذیرش اند بنابراین تنها روش مواجهه با آثار جدید کیمیایی می تواند این باشد که فیلم های او را با دنیای فیلم های خودش مقایسه کنیم و به دنبال دریافت الگوها و عناصر آثار روز اجتماعی در فیلم هایش نگردیم. درواقع در فیلمنامه های کیمیایی نمی توان به دنبال منطق روایی و انگیزه ی شخصیت ها گشت بلکه باید پذیرفت قهرمان های او به دنبال خون خواهی، جوانمردی و انتقام گیری اند و مهم نیست این اقدامات تا چه حد برخاسته از منطق و واقعیت های منطقی هستند. اگر سینمای کیمیایی را سینمایی قهرمان پرور بدانیم که قهرمان هایش با حال و هوای قهرمانان دهه 40 و 50 زندگی می کنند و حتا زبانِ دیالوگ ها نقبی به آن سال ها می زند آن گاه می توانیم به درک بهتری از فیلم های او برسیم و شاید همین ویژگی های تاریخ مصرف گذشته و نخ نما را بخشی از مولفه های فیلم های او به شمار آوریم.
حجم سنگین موسیقی همان ویژگی دیرینه ی آثار استاد کیمیایی است که از سال های دور همچون عنصری جداناشدنی با فیلم های او همراه بوده است. تم و موتیف موسیقی متن فیلم نیز یادآور همان موسیقی های نیمه حماسی و قهرمان پرورانه ی فیلم های پیش از انقلاب اوست.
قهرمان فیلم جدید کیمیایی (با بازی سعید آقاخانی) همچنان معترض است اما جنس و کیفیت این اعتراض را اگر با جنس و کیفیت اعتراض فیلم های مهم خودِ او چون «اعتراض»، «ضیافت»، «دندان مار» و حتا «سربازهای جمعه» مقایسه کنیم چیز دندانگیری نصیبمان نمی شود. حتا صحنه های زد و خورد فیلم نیز وصله های ناجوری برای درام هستند چراکه اساساً در بسیاری از صحنه ها الزامی برای ترسیم این حملات و صحنه های اکشن وجود نداشت.
یکی از معدود غافلگیری های «خون شد» برای من، بازی های آن بود. استاد شاید دل و دماغ گذشته را برای ساختن فیلم هایش نداشته باشد اما در هدایت و بازی گرفتن از بازیگرانش همچون گذشته موفق عمل می­کند و البته بازیگرانش نیز از دل و جان برای نقش های خود مایه می گذارند. «خون شد» یک سعید آقاخانی به جا و به اندازه دارد که جنس و بافت بازی اش با فیلم همخوان شده و بازی کنترل شده ای دارد. نسرین مقانلو یکی از بهترین بازی های خود را در این فیلم ارائه می کند و لیلا زارع نقش دختر معتاد خانواده را ماهرانه ایفا کرده است. البته بازیگران فرعی فیلم هیچ کدام خوب نیستند و شاید بهتر بود برای همان نقش های کوتاه نیز بازیگرانی حرفه ای به کار ملحق می شدند.
«خون شد» به نسبت آخرین فیلم هایی که از مسعود کیمیایی دیدم فیلم قابل قبول تری به حساب می آید اما هرگز نمی توان آن را با هیچ یک از آثار پیش از فیلم «سربازان جمعه» او مقایسه کرد.