جستجو در سایت

1398/01/28 00:00

بازگشت بیهوده پسر جهنمی

بازگشت بیهوده پسر جهنمی

ترجمه اختصاصی سلام سینما

یکی از دلایل کم کار شدن منتقدان سینما در چند وقت اخیر ، وجود تعداد زیادی از فیلم های ابرقهرمانی بر روی پرده های سینماست. تلاش بی وقفه ی استودیوهای فیلم برای ارائه ی برندهای کمیک بوکی در سینما به جایی رسیده که به ندرت پیش می آید وارد یک سالن سینما شوید و استندی بزرگ از یک شخصیت شنل پوش نبینید. این حد از طمع برای کسب ثروت بیشتر توسط استودیوها ، ایرادات زیادی را به وجود آورده است. یکی از ایرادات این است که شما تعداد زیادی فرنچایز ابرقهرمانی بر روی پرده ها نمی بینید ، بلکه تعداد زیادی فرنچایز «پسر جهنمی» را در سینماها شاهد هستید(اکثر فرنچایزهای ابرقهرمانی به سرنوشت «پسر جهنمی» دچار شده اند). رمان زیبای «مایک مینولا» که در ابتدا بنظر می رسید تبدیل به فیلمی مستقل شود ، به دستان «گیلرمو دل تورو» و با زیبایی در خور توجهی تبدیل به فیلمی برای پرده های بزرگ سینما شد. اما اکنون به دست تیم خلاق تازه کاری افتاده است که کار خود را در توجیه دلیلی برای ساختن قسمت سوم این فرنچایز اصلا خوب انجام نداده اند. 

«پسر جهنمی» با قد 7 پایی و پوست قرمز رنگش ، شاخ هایش و دست راست بزرگ سنگی اش ، بدون شک می تواند کاراکتر جذابی برای نقش اصلی یک فیلم باشد. نقش او را در قسمت های اول و دوم که در سال های 2004 و 2008 توسط «گیلرمو دل تورو» ساخته شده ، «ران پرلمن» ایفا کرده که برای عشق دل تورو به فیلم هایی هیولایی و قهرمانی ، انتخاب مناسبی بود. «پسر جهنمی» دل تورو ، یک هیولای شوخ و مهربان بود که همواره با ندای شیطانی درونی اش در حال جدل بود و تلاش می کرد تا زمین را از گزند هرگونه موجود فرازمینی در امان نگاه دارد. اما در نسخه ی آخر این فیلم که توسط فیلمسازی متخصص در ژانر وحشت یعنی «نیل مارشال» ساخته شده است ، تمام آن مهربانی از بین رفته است. نتیجه ی نهایی ، یک فیلم با درجه بندی R است و به کلی هسته ی انسانی موجود در قصه ی اصلی مینولا نادیده گرفته شده است.

«پسر جهنمی» جدید را «دیوید هاربر» نقش آفرینی می کند. او حالا چیزی بیش از یک هیولای بزن بهادر است. او به عنوان یک افسر پلیس که همواره در حال نوشیدن است و دوست دارد همیشه قبل از پرسیدن سوال ، از اسحله اش استفاده کند ، با اداره ی دفاع و تحقیقات مسائل فراطبیعی دولت آمریکا همکاری می کند. وظیفه ی این اداره مقابله با موجودات عجیب و غریب در سرتاسر جهان است. پدر او «تروور براتنهلم»(یان مک شین) که او در زمان کودکی اش به سرپرستی قبول کرده است ، آماده است تا در زمان لازم او را موعظه کند. اما اغلب داستان این قسمت از فیلم ، سکانس های اکشنی است که قهرمان صورت قرمز ما در آن ها آزادانه از خوی حیوانی و هیولایی خود به بهانه نجات دنیا استفاده می کند.  

شخصیت منفی این فیلم زنی بنام «نیمو»(میلا یوویچ) است. او ملکه ای است که در قرن ششم میلادی توسط آرتور شاه قطعه قطعه شده و اکنون بازگشته تا انتقام خود را بگیرد. میلا یوویچی که از دنباله ی «شیطان مقیم» سراغ داریم ، یک شخصیت منفی زن مناسب برای فیلم های درجه دوم و پایین تر است و توانایی این را دارد که سطح یک فیلم را از بی معنایی مطلق موجود در آن ، کمی ارتقاء بخشد. اما او جز حضور در چند سکانس و ریاست بر کوتوله هایش و در نهایت نمایش یک زورآزمایی نامیدکننده در برابر «پسر جهنمی» ، سهمی از فیلم ندارد. بنظر می رسد حضور او فقط دلیلی برای ساختن قسمت سوم «پسر جهنمی» باشد. این در حالی است عمق و هوشمندی سناریوی فیلم ، در حد کاور آلبوم «پانترا» هم نیست.

خشونت در فیلم به شکلی عریان و بی پرده به تصویر کشیده می شود. من هرگز تا به اکنون این همه استخوان های تکه تکه شده و بدن های پاره و سوراخ شده را در یک فیلم کمیک بوکی ندیده بودم. در دو قسمتی که توسط دل تورو شاخته شد ، او سعی می کرد که حتی مرگ شخصیت منفی هم با آرامش و احترام همراه باشد و قهرمان داستان نیز با به قتل رساندن موجودات دیگر دچار عذاب وجدان می شد اما نیل مارشال از هر فرصتی برای به اوج رساندن خشونت استفاده می کند. این برداشت جدید از «پسر جهنمی» بنظر کاملا غیرضروری می رسد و تنها کاری که قسمت جدید در آن موفق می شود ، نشان دادن بیهوده بودن موجودیت خود است.

منبع : آتلانتیک

مترجم : وحید فیض خواه