مرام و معرفت در تقابل با فسادی لجام گسیخته

"گوزنها" (1353) ساخته مسعود کیمیایی فیلمی در ژانر درام اجتماعی است که به آسیبهای جامعه آشوب زده ایران در دهه پنجاه می نگرد. سید رسول(بهروز وثوقی) در گذشته فردی با غیرت و ورزشکار بوده اما در اثر اعتیاد به حقارت و فرومایگی افتاده است. سید در حالیکه در شهرزیبا تئاتری مبتذل را تبلیغ میکند دوست دوران نوجوانی اش قدرت (فرامرز قریبیان) را ملاقات میکند و در ادامه تحت تاثیر او از رخوت و سستی بیرون آمده و به خودباوری میرسد. این دگردیسی قهرمانانه هسته اصلی داستان را شکل میدهد و خرده داستانهای پیرامون آن به نقد قراردادهای اجتماعی و مفاهیمی چون آزادی و عدالت در جامعه میپردازد. قدرت چریکی چپ گرا است که حین سرقت بانک در اثر اصابت گلوله زخمی شده و به همکلاسی سابق خود پناه آورده است.(مطالعه این نقد پیش از تماشای فیلم توصیه نمیشود.)
سید رسول با همسرش فاطی(نصرت پرتوی) در خانه ای قدیمی زندگی میکند که تناسبی با توسعه شهری و مدرنیته ندارد. کارگردان با مهارت توانسته است المان هایی از جامعه را در این لوکیشن بازآفرینی کند و آسیبهایی نظیر روسپی گری، فقر و اعتیاد را به تصویر بکشد. در جریان فیلم فساد لجام گسیخته و شرایط بحران زده جامعه بدینگونه از زبان فاطی بیان میشود که میگوید: "اونوقت به اونی که تو خیابون وامیسته میگن نانجیب! یکدومش درست باشه که آدم بشه نجیب!"
در فیلم نشان داده میشود که چگونه مردم تهیدست برای دریافت گوشت قربانی شده به سمت اشراف هجوم میبرند تا بتوانند شکم خود را سیر کنند. اصغر آقا صاحب خانه (عنایت بخشی) نمادی از طبقه ملاک جامعه است که همچون هنجارهای موجود لنگ میزند و بی اخلاقی و فساد طبقه مرفه جامعه را بازتاب میدهد. اصغر آقا در سکانسی از فیلم گوسفندانی را با خود به خانه می برد تا با آزار ساکنین نشان دهد که از نگاه او انسانها جایگاهی پست و فرومایه دارند. به زعم فیلمنامه شکافهای عمیق طبقاتی در جامعه ریشه بسیاری از مصائب و مشکلات است و ظلم و ستمی که به طبقه فرودست جامعه روا میشود اشخاصی نظیر سید رسول و قدرت را به سمتی میکشد تا به گونه ای خودسرانه واکنش نشان دهند. از نگاه سید رسول عموم جامعه به این شرایط خو گرفته اند و در توجیه خود و در پاسخ به پدرش (نعمتالله گرجی) اذعان میکند: "همه نشئه هستند! ما هم روش! نصف مردم شب که میشه فکر میکنند خسته اند اما همشون خمارند!"
کارگردان همچنین ریشه مشکلات جامعه را در جهل و بیسوادی مردم ارزیابی میکند. در جائیکه سید رسول کتابی خطی را از پدرش میگیرد تا به فروش برساند نشان داده میشود که چگونه فقر فرهنگی میتواند به بحران هویت و از خودبیگانگی انسانها منجر شود. سید رسول این معضل را بدینگونه بیان میکند: "اگه حالیمون نیست تقصیر ما نیست! کسی حالیمون کرده که جفتک زدیم؟!!"
از نگاه فیلم تزلزل در روابط اجتماعی سبب میشود تا کاراکترهایی نظیر سید رسول مرام و معرفت را جایگزین قواعد مرسوم کنند و در هم پیالگی اصول روابط اجتماعی خود را بنا سازند. به نظر سید رسول حتی همسرش هم بر پایه همین عقاید در کنار او مانده و با او زندگی میکند و میگوید: "فاطی با خودش رودرواسی داره! خیال میکنه که اگه بره کلک زده!" سید رسول بر مبنای بینشی که دارد در برابر تعرض از ناموس خود دفاع میکند، اصغرآقا را کتک میزند و ساقی هروئین را به قتل میرساند. سید به خاطر رفاقتی که با قدرت دارد به او کمک میکند و در پایان فیلم در کنارش جان میدهد.
"گوزن ها" فیلمنامه ای منسجم و منطبق با پلات داستان دارد که در آن به کاراکترها به نحو مناسبی پرداخته میشود و مخاطب در فهم مضمون فیلم مشکلی ندارد. موسیقی متن فیلم تحسین برانگیز است و میزانسن مناسب در کنار بازی ماهرانه بازیگران خصوصا بهروز وثوقی موفقیتی کم نظیر را نصیب فیلم کرده است. "گوزن ها"در مجموع فیلمی خوش ساخت و پر حاشیه است که اثری فاخر در تاریخ سینمای ایران محسوب میشود.