جستجو در سایت

1399/04/08 15:04

سینمای بیلی وایلدر

سینمای بیلی وایلدر
   بیلی وایلدر کارگردان آمریکایی-اتریشی که به عقیده من پس از چاپلین مهمترین و تاثیرگذار ترین هنرمند کلاسیک به شمار می رود توانست با کسب جوایز متعدد از اسکار رکوردار این جشنواره باشد . وایلدر در...

  

بیلی وایلدر کارگردان آمریکایی-اتریشی که به عقیده من پس از چاپلین مهمترین و تاثیرگذار ترین هنرمند کلاسیک به شمار می رود توانست با کسب جوایز متعدد از اسکار رکوردار این جشنواره باشد . وایلدر در آثارش به دنبال مفهوم زندگی و یا به چالش کشیدن آن نیست بلکه با زاویه دید هنرمندانه به آن شمایل زیبا و جذاب بخشید . او در آثاری چون خارش هفت ساله ، آپارتمان ، ایرما خوشگله ، بعضی ها داغشو دوست دارند ، عشق در بعد از ظهر ، یک . دو . سه و حتی زندگی خصوصی شرلوک هلمز به مخاطب اهمیت زمان و وجود داشتن در آن را گوشزد می کند . در این یادداشت سعی دارم به جهانشمولی در آثار وایلدر و مشخصا ایرما خوشگله بپردازم .

*عشق و ایثار 

ایرما خوشگله نه تنها یک اثر عاشقانه محجوب است ، در به نمایش کشیدن مفهومی به نام ایثار همه جانبه در برابر معشوق عملکرد زیبایی دارد . علاقه ای که میان افسر و ایرما ایجاد می شود براساس یک تصادف است ، همانطور که قاعده ابتدایی فیلم نامه نویسی در سینمای کلاسیک چنین تعریف می کند ، این تصادف به اندازه ای برای مخاطب آشنایی زدایی می شود که هرگز به دم دستی بودن ایده مرکزی آن پی نمی برد . در واقع شخصیت ایرما که به خودی خود یک تیپ اجتماعی است و برای عموم شناخته شده است در زمان فیلم وجود دیگری از خود به نمایش می گذارد . علاوه بر آن فیلم نامه گستره فرهنگی خاصی را در نظر ندارد بلکه به معیارهای شخصی کاراکتر ها در اثر بسنده می کند . اگر چه مولف همواره از جغرافیای خود انسانیت را اندازه گیری می کند اما باید در نظر داشت هنگام پردازش شخصیت ها در یک اثر رویا بیشترین کاربرد در مراحل تولید را دارد . پس با توجه به جهانشمولی رویا در پردازش شخصیت ایرما به طور جنسیت و مرز (همگونگی مردان و زنان و اشتراکات فرهنگی میان ملل) می توان ارتباط ایجاد شده میان افسر و ایرما را یک عشق عمومی توصیف کرد . اما آنچه این عشق را بیشتر از حد تعریف شده در این یادداشت و فیلم نامه ای کلاسیک جذاب می کند ایثار و وفاداری شخصیت افسر با بازی جک لمون است . جک لمون علاوه بر این که همکاری های متعددی با بیلی وایلدر داشته است در این اثر مهارت بازیگری خود را به وجوهات مختلف نمایش می دهد . وی همواره علاوه بر این که طنازی خود را حفظ می کند اما چنان عاشقانه در برابر ایرما تسلیم می شود که گویی او اولین حوای سیب به دست است . ایثار جک لمون برای رساندن ایرما به سعادت و انسانیت تعریف هنرمندانه ای از عشق است که تنها می توان از مولفی چون وایلدر انتظار داشت . 

*آپارتمان

آپارتمان را می توان پیش درآمدی بر ایرما خوشگله دانست . چرا که این اثر علاوه بر ایجاد تاریخ هنری برای مولف ، ساختار شخصیتی ایرما خوشگله را در جنسیتی متفاوت به نمایش می گذارد . کارمندی که از نه گفتن به همکارها و مخصوصا مدیر خود عاجز است و به همین دلیل وارد مشکلات اجتماعی – فرهنگی خاصی می شود . جک لمون در این اثر نیز مهارت بالایی از خود به نمایش می گذارد علاوه برآن که شخصیت پرداخت شده در فیلمنامه آن به مراتب مهمتر و پیچیده تر از ایرما خوشگله است اما ایثار و مفهوم عشق در این اثر جای خود را به بازیچه شدن و بازی دادن داده است و همین امر باعث می شود بازیگر ارتباط درونی موثری با شخصیت خلق شده نداشته باشد . بازیگر برای آنکه بتواند به خوبی با شخصیت خلق شده ارتباط برقرار کند باید یکی از وجوهات انسانی-احساسی را در آن بیابد . کما اینکه راز جاودانگی آثار شکسپیر استفاده از احساسات عمیق انسانی در ابعاد مختلف برای مستولی ساختن شخصیت های خود است ؛ به همین دلیل است که بسیاری از هنردوستان تنها با خواندن چند خطی از تراژدی مکبث یا هملت عاشق هنر بازیگری می شوند . پس استعلای درونی بازیگر هم برای شرلی مک لین (در نقش ایرما) و هم برای جک لمون (در نقش نستور) در اثر ایرما خوشگله اتفاق می افتد ، علاوه بر آن می بینیم که پیش بینی وایلدر برای تبدیل شدن زندگی انسان ها به آپارتمان های کوچ و تاریک باز هم تکرار می شود و آن دو در پایان روز به آپارتمان می روند و دیگر از خانه ای ویلایی و حیاط دار خبری نیست . 

*بعضی های داغشو دوست دارند

مرلین مونرو و تونی کرتیس دو همبازی جک لمون در این اثر بهترین مکمل ها برای این بازیگر افسانه ای بودند . نقطه قوت فیلمنامه بعضی ها داغشو دوست دارند در خطا و قضاوت خلاصه شده است . اگر چه این موضوع به طور گسترده در ایرما خوشگله به آن پرداخته می شود اما اشاره مولف در آن از شیوه خاصی برخوردار است . مهمترین سکانس ها سینمایی بیلی وایلدر را می توان در لحظات مسافرت با قطار و تغییر چهره مردان شاهد بود . دو مردی که لباس زنانه پوشیده اند برای زن بودن ویژگی های بسیاری را کم دارند که این امر نشان می دهد که به مراتب برای یک زن ساده تر است مردانه بجنگد تا اینکه مردی بخواهد حتی کفش زنانه به پا کند . پس بازهم می توان سیر نزولی مولف در رسیدن به فیلمنامه ایرما خوشگله را شاهد بود چرا که دیگر مخاطب جدی سینما وایلدر نمی تواند از زنان مقابل هتل ایراد بگیرد که چرا چنین کاری را برای گذران زندگی خود انتخاب کرده اند . این کارگردان با حضور داشتن در همه زمان های سینمایی خود و انتقال کردن مفاهیم فرهنگی-سینمایی از اثری به اثر دیگر اعلام موجودیت می کند و به یک اسطوره تکرار نشدنی تبدیل می شود . 

نویسنده علی رفیعی وردنجانی