فیلمی از هم گسیخته و کمارزش

ترجمه اختصاصی سلام سینما
سازندگان تریلر هیچکاکی «زنی پشت پنجره» دوست دارند مخاطبان باور کنند که معمای مرکزی داستان فیلم، دربارهی چگونگی و چرایی قتل منهتن است. اما جذابیت «زنی پشت پنجره» کمتر در پیچها و گرههای داستان و بیشتر در بهمریختگی و شلختگی حول هستهی اصلی داستان است. مانند نگاه کردن به یک تصادف و توجه به چگونگی رخ دادن آن بدون اینکه بخواهید بدانید چند نفر و چه افرادی داخل آن آسیب دیده یا جان باختهاند.
خبر پایان فیلمبرداری «زنی پشت پنجره» با گروه بازیگری مشهورش، کارگردان شناخته شده، رمان محبوبی که داستانش از آن اقتباس شده است و نویسندهی آن که جایزهی تونی را در کارنامه دارد، در سال گذشته نقل محافل سینمایی بود. با این حال این فیلم تمام ویژگیهای کلاسیک یک فیلم نفرین شده مثل اکرانهای کم اقبال، فیلمبرداریهای چندباره، اضافه شدن یک نویسندهی دیگر در اواخر فیلمبرداری و فروش پایین برای نتفلیکس را دارد.
در نهایت چیزی که پشت دوربین اتفاق افتاده است بسیار جذابتر زبالهای است که جلویمان انداختهاند. رمانی که فیلم از آن اقتباس شده است، نوشتهی «ایجی فین» است که آن را پس موفقیت خارقالعادهی «دختر گمشده» به رشتهی تحریر درآورده است. این رمان نیز درادامهی تریلرهای خانگی «فین» است که مبتنی بر قهرمانان زن آسیب دیده میباشد.
پس از موفقیت «دیوید فینچر» در اقتباس از «دختر گمشده»، کمپانی فاکس تصمیم گرفت تا این موفقیت را با یکی دیگر از آثار «فین» ادامه دهد. آنها سراغ «جو رایت» کارگردان «تاوان» و «تاریکترین ساعت» رفتند. آنها همچنین «تریسی لتس» را برای فیلمنامه و «امی آدامز»، «جولیان مور»، «گری اولدمن» و «جنیفر جیسون لی» را برای ایفای نقش به فیلم اضافه کردند. چطور ممکن است از همکاری چنین ترکیبی، فیلمی بد بدست بیاید؟
پس از پایان فیلمبرداری در سال 2018، تهیه کنندهی فیلم «اسکات رودین» در اکرانهای خصوصی متوجه شد که مخاطبان اقبالی نسبت به فیلم ندارند. در نتیجه او از «تونی گیلروی» خواست تا فیلم را دوباره فیلمبرداری کند. در نهایت نه فیلم ارتقاء پیدا کرد، نه فیلم به موقع در تاریخ از پیش تعیین شده به اکران عمومی رسید، «فین» در مقالهای در روزنامهی نیویورکر به بروز رفتارهای ضداجتماعی متهم شد و در نهایت نیز همهگیری کرونا اتفاق افتاد و کمپانی فاکس توسط نتفلیکس خریداری شد.
در «زنی پشت پنجره»، آن زن یک روانشناس کودک به نام «آنا»(امی ادامز) است و آن پنجره نیز در محلهی اعیانیسازی شدهی هارلم قرار دارد. «آنا» دچار برزنهراسی است زندگی او به شراب قرمز، داروهای ضدافسردگی و فیلمهای قدیمی محدود شده است. او دور از همسرش(آنتونی مکی) و دخترش زندگی میکند و تفریح مورد علاقهی او نیز تماشای زندگی آدمها از پنجرهی خانهاش است. وقتی خانوادهی «راسل» به آپارتمان روبروی خانهی او نقل مکان میکنند، تمام توجهی او جلب مشکلات آنها میشود و سعی میکند تا از طریق پنجرهی سالن خانهی آنها، از زندگی آنها سر در آورد.
یک شب بحث در خانهی «راسل» بالا میگیرد که منجر به قتل مادر خانه با نقشآفرینی «جولیان مور» میشود. «آنا» که شاهد این صحنه بوده است، به پلیس اطلاع میدهد اما وقتی پلیس به خانهی آنها میرسد، میبیند که «آقای راسل»(گری اولدمن) به همراه همسرش با ایفای نقش «جنیفر جیسون لی» سالم و سرحال هستند و همسر «آقای راسل» اصلا آن زنی نبوده که «آنا» تصور میکرده که او را دیده است.
کاراکتر «آنا» توسط «لتس» و شاید بعد از آن «گیلروی» در پرداخت بسیار ضعیف است. «ادامز» نیز در ایفای نقش «آنا» یکی از معمولیترین نقشآفرینیهایش را ارائه میدهد که میتوان آن را هم در ادامهی روند بد اخیر او دانست. تکیه او بیشتر بر شخصیت دمدمی مزاج و نمایشی کاراکتر است. همچنین «گری اولدمن» نیز در ایفای نقش کاراکتر «آقای راسل» در نشان دادن ظاهر پیروزمندانهی کاراکتر دچار اُوِر اَکن میشود. تنها در یک صحنه فیلم توانسته است از نظر بازیگری دارای عمق و جذابیت شود که آن هم توسط «جولیان مور» اتفاق میافتد.
معمای واقعی که «آنا» باید از آن پرده بردارد، بسیار بیروح و بیهیجان است. اولین پیچ داستانی فیلم خیلی زود اتفاق میافتد و «جو رایت» در به تصویر کشیدن آن آنقدر رو بازی میکند که مخاطب به راحتی میتواند دست او را بخواند. در پایان فیلم نیز همه چیز مشخص میشود و تنها مخاطب به این نتیجه میرسد که تمام بودجهی فیلم، تصویربرداری مجدد، بازیگران بااستعداد و رمان جذاب به شکل دیوانهواری هدر رفتهاند. کنجکاوی شما را به سمت «زنی پشت پنجره» میکشاند اما دلزدگی باعث میشود تا از تماشای آن پشیمان شوید.
منبع: گاردین
مترجم: وحید فیض خواه