جستجو در سایت

1399/11/02 00:00

(نقد فیلم سینمایی "پرنده رنگین | The Painted Bird")

(نقد فیلم سینمایی

 اين اثر را مى توان برجسته ترين اثر كارگردان اش دانست؛ كارگردانى كه بيشتر به بازيگرى پرداخته و ديگر آثارش نيز رنگ و بوى متفاوتى از اين اثر دارند.
در نماى اول اين اثر، به جرأت مى توان گفت كه "پرنده رنگين | The Painted Bird" داراى تمام چيزهايى ست كه تماشاگر انتظارش را نمى كشد... سايه روشن هاى تند كه به واسطه ضبط اين عنوان روى فيلم ٣٥ ميلى مترى و سياه-سفيد بودن اثر، جلوه ويژه اى پيدا كرده است... يا تدوينى كه گاه بسيار آرام و گاه تندتر از حد معمول مى شود؛ و يا دوربين هاى متحركى كه بيشتر روى ريل قرار دارند و فقط در يك يا دو صحنه از دوربين روى دست استفاده مى شود؛ و ......
اين اثر به خوبى جذابيتِ اشخاص را به مخاطب القا مى كند و بى پرده به اين موضوع مى پردازد. اين اثر زمان زيادى را به نمايش چهره ها و احساسات صورت بازيگران اختصاص داده و اين مورد حتى شامل صورت چروكيده پيرمردهايى رو به موت مى شود.
ديدگاه فيلم نسبت به جوامع انسانى، به خصوص جوامع در جنگ جهانى، به شدت راديكال و كنايه آميز است و به عمد و با پيروى از شخصيت هاى فرعى به سمت جنبه هاى زشت و كراهت بارِ زندگى نگاهى مى اندازد و از آنها مى گذرد؛ و حتى نگاهش نسبت به مسايل جنسى نيز نگاهى جالب توجه است. به جز يك يا دو صحنه، هيچكدام از صحنه هاى اروتيك فيلم، برخلاف آثار هاليوودى، رمانتيك و تعزلى نيستند و در انتها به اتفاق ناگوار بزرگى مى انجامد؛ امّا اين راديكاليزم فقط در ديدگاه و موضع گيرى فيلم نسبت به ارزش هاى اجتماعى و هاليوود به عنوان تثبيت كننده ى اين ارزش ها خلاصه نمى شود، بلكه جنبه هاى فرعى و ساختارى كارگردانى را نيز در بر مى گيرد.
و در نهايت "پرنده رنگين | The Painted Bird" از آن دسته آثارى ست كه در دوران عرضه ديده نمى شوند و در عوض، سالها بعد با حفظ شگفتى و غرابت شان، مورد توجه سينمادوستان قرار مى گيرند...
از ابتدا تا پايان فيلم، هيچگاه احساس نمى شود كه اثر بيش از حد طولانى شده و تمامى بخش ها حرفى براى گفتن دارند؛ و در انتهاى آن، به شاعرانه ترين شكل ممكن، پسر نام خود را روى شيشه اتوبوس مى نويسد تا به مخاطب بگويد هنوز هويت خود را فراموش نكرده و با اينكه در نقش پروانه اى بوده كه هر فرد با توجه به نيازش، او را به رنگ دلخواهش در مى آورده، همچنان مى داند واقعاً كيست.