جستجو در سایت

1400/05/25 00:00

فرصتی برای تماشای هنرمندی لانگ

فرصتی برای تماشای هنرمندی لانگ

ترجمه اختصاصی سلام سینما

«نفس نکش 2»، دنباله فیلم پرطرفدار نفس نکش در سال ۲۰۱۶، تا حدی عجیب است- دنباله‌ای که به نظر نمی‌رسد آنچه موجب جذابیت فیلم اول شده بود را برداشت کرده باشد. در فیلم اول، تعدادی سارق جوان با تصور اینکه در وضعیت آسانی قرار دارند، وارد خانه یک مرد نابینا شدند. متأسفانه این مرد کور، نورمن نوردستورم، برای آنها یک ماشین کشتار غیرقابل توقف بود. او نمی‌تواند ببیند، اما تمام حواس دیگر او تقویت شده است و از آنها برای کشتن وحشیانه مردم استفاده می‌کند. او ممکن است ماسک به صورت خود نزده باشد، اما او برای تمام اهداف و مقاصد خود بدنبال کشتار و سلاخی است - مانند مایکل مایرز در هالووین.

اکنون، فیلم «نفس نکش 2» می‌آید، مانند دنباله هالووین که مایکل مایرز دیگر یک نیروی غیرقابل توقف شر نیست، بلکه یک شخصیت تراژیک است که به دنبال رستگاری است. دنباله‌ای که به دلیل عدم بلند پروازی نمی‌توان از آن ایراد گرفت، فیلم «نفس نکش 2» از رودو سایگرز، تلاش می‌کند تا قهرمان/بوگی‌من (شخصیت ترسناک فیلم) نسخه اصلی فیلم فده آلوارز در سال 2016-"مرد کور"، با بازی استفان لانگ-را به مهره جنایی غیرقابل توقفی تبدیل کند مانند جیسون وورهیز یا مایکل مایرز. با انجام این کار، سایگرز و آلوارز (نویسندگان همکار هر دو اثر) از قالب باریک و مستقل نسخه اصلی هم در صحنه و هم در روایت خداحافظی کردند، که سرانجام در تهدید پیش پا افتاده­ای که ممکن است به عنوان گوتیک دیترویت توصیف شود تغییر می‌دهد. در جایی که فیلم اول ترس‌های واقعی را نشان می‌داد، در بهترین حالت بلاتکلیف است، در بدترین حالت شایسته تمسخر است و به بینندگان التماس می‌کند زمانی را که فونزی روی آب اسکی سواری می‌کرد و سعی داشت توسط کوسه خورده نشود، به خاطر بیاورند. 

این فیلم که حداقل هشت سال پس از آخرین فیلم اتفاق می‌افتد، مرد نابینایی را نشان می‌دهد که در جنگل زندگی می‌کند، دور از محله متروک دیترویت که زمانی پس از از دست دادن فرزند دلبندش در غم و اندوه آنجا زندگی می‌کرد. او یک دختر جدید به نام فینکس (مادلین گریس) را بزرگ می‌کند که هیچ چیزی از مادری که هشت سال قبل فوت کرده نمی‌داند. پدر به او می‌گوید که در یک آتش سوزی او فقط توانست جان یکی از آنها را نجات دهد.

اگر فیلم اول را دیده‌اید-و فرض می‌کنم که دیده‌اید و در مورد این دنباله کنجکاو هستید-می‌دانید چقدر اشتباه است که این شخصیت قهرمان جلوه داده شود. او نه تنها مردم را کشت، بلکه زنی را ربود و به زور او را بارور کرد. این نکته اصلی در فیلم اول به عنوان یک پایان غافل گیر کننده بزرگ تلقی شد و به دلیل عدم وجود عبارت بهتر، بسیار ناخوشایند بود. این امر یک اثر ترسناک خوش ساخت و معنادار که به لطف کارگردان فده آلوارز ساخته شده بود، را به بیراهه کشاند. 

بنابراین آیا مرد نابینا سرانجام مادر جانشین (رحم اجاره­ای) مورد نظر خود را که در اولین فیلم بدنبال آن بود پیدا کرد یا او حقیقت را می‌گوید؟ این موضوع به وقتش مشخص می‌شود، اما در حال حاضر ما شیوه فرزندپروری مردی را می‌بینیم که یک دختر خود را در اثر فاجعه از دست داده است و کارهای وحشتناکی را انجام داده است تا دوباره پدر شود: البته او فنیکس را در خانه آموزش می‌دهد و او را تحت تمرین­های متناسب با پیشینه نظامی خود برای بقا قرار می‌دهد. (ما خواهیم فهمید که او یک نیروی دریایی بوده است.) اگرچه از دست دادن فرزندش او را در فیلم قبلی خداناباور کرده بود، اما اکنون او به فنیکس می‌آموزد که خدا منصف اما خشن است و آماده است تا هر چیزی را که شما بدیهی می­دانید از شما بگیرد.

شاید دختر هم کلیه‌های خود را بدیهی می‌دانست. چون پس از اندکی زمینه‌سازی دراماتیک، تیمی از سربازان سابق، کارمندان یک پزشک سرکش که یک گروه قاچاق اعضای بدن را اداره می‌کند، به آن خانه می‌روند. فنیکس که تنها در خانه گرفتار شده است، بطور مخفیانه شبیه به نینجاها از دست این مزاحمان فرار می‌کند، دوربین به خوبی حرکت­های هوشمندانه او را در یک سکانس تقریباً بی صدا دنبال می‌کند. پدر به موقع به خانه می‌آید-در حمله‌ای که از پشت در به آنها می‌برد باعث باورپذیری فیلم اول می‌شود-و زندگی را برای این مردان دردناک می‌کند‌، گاهی اوقات به شیوه‌های بدیع این کار را انجام می‌دهد. به زودی این خانه بزرگ بستری برای یک بازی موش و گربه می‌شود و تعداد مزاحمان همچنان کاهش می‌یابد. 

برای ادامه، آلوارز وظایف کارگردانی را به رودو سایگارز سپرده است، که هرگز موفق نمی‌شود با شدت و نگارش شاتی که باعث شده مطلب نوشته شده آلوارز بسیار تماشایی باشد سازگار شود. سایگرز و فیلمبردار آن پدرو لوک همه چیز را در تاریکی تقریباً غیرقابل نفوذی قرار می‌دهند و وقتی هم که این کار را نمی‌کنند، صحنه را با دود پر می‌کنند. چندین سکانس مختلف وجود دارد که دیدن هیچ چیز در آن ممکن نیست و فکر نمی‌کنم دلیل آن جوسازی فیلمسازان در راستای نابینایی شخصیت اصلی فیلم باشد. سکانس‌های اکشن زیادی در اینجا وجود دارد، اما تقریباً همه آنها در نمای نزدیک و متشنج گرفته می‌شوند.

اما بدتر از آن فیلمنامه است که توسط آلوارز و سایگرز تهیه شده است. بررسی عملکردهای داخلی مرد نابینا، که بار دیگر توسط استفان لنگ بازی می‌شود، -از لحاظ تئوریک- ایده بدی نیست. در حقیقت، چیز جدیدی در مورد یک دنباله اسلشر وجود دارد که سعی می‌کند تا شخصیت اسلشر (سلاخ) اصلی خود را برنده نشان دهد. مشکل اینجاست که «نفس نکش ۲» همدردی بیش از حد با شخصی شیطان صفت را درخواست می‌کند. من طرفدار اخلاق خاکستری در فیلم‌ها هستم - لازم است که شخصیت‌ها مطلقاً سیاه یا سفید، خوب یا بد در نظر گرفته نشوند. به هر حال، شخصیت‌های پیچیده‌ای به من بدهید! اما مرد نابینا چندان پیچیده نیست. نه واقعا نیست. و هیچ لحظه‌ای در اینجا وجود ندارد که احساس کنید فیلم او را به هر شکلی تحقیر کند.

هشت سال پیش، یک دختر بچه از خانه سوخته بیرون آمد و بر روی زمین افتاد. اکنون، او کمی بزرگتر شده و با نورمن نوردستروم زندگی می‌کند. او فکر می‌کند که او پدرش است، اما مطمئناً هرکسی که اولین فیلم را دیده باشد می‌داند که این درست نیست. نورمن مراقب دختری است که او را فنیکس (ققنوس) می‌نامد (با بازی مادلین گریس، که در این نقش بسیار خوب بازی می‌کند). اما مرد نابینا همچنین سخت گیر و بیش از حد محافظ کار است. او دختر را با تاکتیک‌های بقا تمرین می‌دهد، به او در خانه آموزش می‌دهد و در تردید است که به او اجازه دهد خانه بزرگ و فروریخته به سبک خانواده آدامز را که در آن زندگی می‌کنند ترک کند یا نه.

نورمن ترجیح می‌دهد جهان را نادیده بگیرد، اما نمی‌تواند برای همیشه پنهان شود. یک شب، گروهی از وحشیان آدمکش ظاهر می‌شوند، به خانه حمله می‌کنند و به دنبال فنیکس می‌آیند. در اینجا، فیلم سعی می‌کند ما را بیشتر به نورمن علاقمند کند حتی بیشتر با نفرت انگیز جلوه دادن مهاجمان و در این زمینه هم موفق است. همه آنها به عنوان گروهی از موجودات پست به تصویر کشیده می‌شوند که آنقدر لبخند نمی‌زنند که لب‌های خود را کنار بزنند و دندان‌های درخشان خود را نمایان کنند. رهبر گروه، که توسط برندان سکستون III بصورت یک فرد مزاحم واقعی بازی شده است، بسیار نفرت انگیز است.

من با بازار قاچاق اعضای بدن انسان همراه نیستم، اما آیا مطمئناً آنها به اندازه کافی نمی‌فروشند تا همه این‌ها به صرفه باشند؟ معلوم می‌شود که رهبر گروه، رایلان (برندان سکستون III)، برنامه‌ای بزرگتر از فروش قرنیه دارد. این کار کمی طول می‌کشد، اما او موفق می‌شود که پدر و دختر را از هم جدا کند و این کار اثر را به یک فیلم نجات دهنده دختر با یک دوره جانبی احساسی بهترین دوست مرد تبدیل می‌کند. (مرد کور یک نقطه ضعف واقعی برای سگ‌های شرور دارد).

گریس در اوایل بازی خوبی برای اکشن از خود نشان می‌دهد، اما سایگرز و آلوارز علاقه‌ای ندارند که فنیکس را تبدیل به یک قهرمان اکشن کنند. این شخصیت در طول زمان منفعل‌تر می‌شود در حالی که فیلمسازان بر آنچه شخصیت لانگ برای نجات او متحمل می شود تمرکز می‌کنند. مرد کور در اینجا تا حدی انتقام می‌گیرد که حسادت مل گیبسون را برمی‌انگیزد‌، و همانطور که تحمل او در برابر آسیب‌ها به سمت ابَر انسانی می‌رود، مهارت‌های جنگی او نیز افزایش می‌یابد. اولین نسخه «نفس نکش» تا حدی زود باوری ما را محک زد، اما اجازه می‌دهد ما وانمود کنیم که باور کردیم یک کهنه سرباز نابینا می‌تواند با استفاده از هوش و تمرینات خود سه سارق را بکشد. در اینجا، وقتی می‌بینیم که مرد تپانچه‌ای را بیرون می‌کشد و از سرتاسر اتاق به سه سرباز شلیک می‌کند، باور کردن آن کمی سخت‌تر می‌شود. لانگ برای این قسمت بسیار مناسب است، قدرت بدنی بالایی دارد، اما فیلمسازان بیش از این‌ها می‌خواهند.

این موضوع برای نوشته‌ی پس از تیتراژ پایانی که از بینندگان می‌خواهد باور کنند که این فیلم می‌تواند دنباله داشته باشد دو برابر می‌شود (آن را پنج برابر کنید). اگر قبض‌های گیشه فروش آن را بطلبد، یک پیش تولید بسیار منطقی‌تر خواهد بود. برخی حدس می‌زنند که لانگ از این فرصت استقبال می‌کند که نزول شخصیت خود را از پدری خوشحال به خشم تنهایی و کینه توزی دنبال کند. اما بعید است هر چیزی که آلوارز و سایگرز بتوانند طرح آن را بریزند همانند اولین کار خارق العاده آنها باشد، که تنها زمانی از مسیر مینیمالیستی خود خارج شد که می‌دانست این پیچ و تاب باعث هیجان زدگی شما می‌شود.

چرا این سارقان سیاه پوش تا این حد فنیکس را می‌خواهند؟ اگر بخواهم بیشتر بگویم، برخی از پیچیدگی‌های فیلم روشن می‌شوند، اما می‌توانم به شما بگویم که این پیچ و تاب‌ها به شدت بی معنی و گیج کننده هستند. در هر صورت، این امر زمینه را برای نورمن فراهم می‌کند تا این موجودات بدبخت را یکی پس از دیگری به روش‌های خشونت آمیز از بین ببرد. «نفس نکش ۲» به خاطر اینکه یک فیلم استودیویی است که جرات می‌کند به سمت فضاهای بسیار بد و ناخوشایند برود، و حداقل تلاش می‌کند تا کار متفاوتی را به جای بازیابی ایده‌های مشابه در فیلم اول انجام دهد، شایسته تحسین است. و در برخی از لحظات که تا حد زیادی پیش می‌رود، نوعی حال و هوای زننده و خشن وجود دارد - اما نه به اندازه کافی طولانی. و واقعا سخت است که به نقش نورمن پیر در فیلم فراتر نگاه کنیم.

«نفس نکش 2» به طور مداوم این تصور را ایجاد می‌کند که می‌خواهد ما در هر مرحله به دنبال این مرد باشیم و همه چیزهای دیگر را فراموش کنیم. لانگ، بازیگر بسیار خوبی که بار دیگر ویژگی‌های فیزیکی خام را به بازی می‌آورد، می‌توانست با فیلمنامه کمی بهتر چیزی شبیه به همین از عهده این نقش بربیاید. افسوس، او باید با آنچه به او داده شده است کار کند، و چیز زیادی به او داده نشده است. با این حال، من مطمئن هستم که برخی از بینندگان زمان خوبی را برای تماشای لانگ خواهند داشت که تعدادی کله را با خشونت خرد می‌کند و مانند یک حیوان در حالی که مشغول کار خونین خود است، غرش می‌کند. شاید «نفس نکش 2» برای افرادی که فیلم اول را اصلا ندیده‌اند جالب‌تر باشد - آنها سر در گم نمی‌شوند و شاهد تغییر شخصیت کامل از قاتل غیرقابل توقف به یک نجات دهنده کور نیستند.

منبع: هالیوود ریپورتر

مترجم: وحید فیض خواه


نفس نکش 2 Don’t Breath 2 (2021)

تاریخ اکران: 13 آگوست 2021

کارگردان: رودو سییز

نویسنده: فده آلوارز، رودو سییز

توزیع‌کننده: سونی پیکچرز

بازیگران: استفان لانگ، برندان سکستون سوم، استفانی آرکیلا، روچی ویلیامز، بابی اسکوفیلد، کریستین زاگیا، دایانا بابنیکووا، مادلین گریس، آدام یانگ

فیلمبرداری: پدرو لوک

تدوین: یان کواچ

موسیقی: روک بانیوس

خلاصه داستان: داستان این فیلم در ادامه‌ی قسمت اول و حمله‌ی مرگبار اولیه است. «نورمن نوردستروم» با آسایش در خانه‌اش زندگی می‌کند تا اینکه گناهان گذشته‌اش گریبان او را می‌گیرند.