جستجو در سایت

1397/08/15 00:00

وقتی زنان جیغ می کشند

وقتی زنان جیغ می کشند

  

منیژه حکمت فیلم ساز متوسطی است ؛ چرا که میزان جنسیت گرایی تفکر وی در عرصه داستان پردازی بارزترین الگوی فیلم سازی او است . این پدیده تنها در فیلم های حکمت دیده نمی شود بلکه بسیاری از فیلم سازان ایرانی خود را با پنهان سازی زیر جنسیت زنانه تفکرشان ، از جامعه تفکیک می کنند . این مسئله تبدیل به یک ابژه مهم در سینمای ایران شده است و بخش عظیمی از داستان ها را در بر گرفته است . «جاده قدیم» تازه ترین ساخته منیژه حکمت نیز گواه این دیدگاه کورکورانه فمینیستی در زمینه تقابل به مثل زنان فیلم ساز در برابر مردان یک جامعه رو به تمدن است که هیچ صلاحی به غیر از هنر در این راه نمی بیند . 

*مسئله چیست ؟

در ابتدا باید تکلیف فیلم نامه را مشخص کنم و بنویسم که فیلم نامه به شدت حاشیه پردازی می کند . فیلم نامه ای که می خواهد تمرین ایجاد تعلیق برای سینما را داشته باشد از اساس فیلم نامه ضعیفی است ؛ چرا که اولین و مهمترین عنصر یک فیلم نامه داشتن تعلیق تا آخرین ثانیه است . در «جاده قدیم» فیلم نامه با خسرو پریسا آغاز می شود اما همچنان قصه راه خود را برای ایجاد بحران پیش می گیرد تا اینکه به حدی از چهره اجتماعی داستان می رسد که مخاطب سنگ کوب خواهد کرد . «تجاوز» کلمه ای است که این روزها به راحتی می توان با آن یک لطیفه دست اول ساخت و این برای سینمای ایران دردناک است . در واقع سینمای ایران قُبح این کلمه و عمل جنایت کارانه آن را برای جامعه از بین خواهد برد ؛ آن هم با بضاعت کمی که در بیان آن دارد . به نظر من سینما گر باید دغدغه مند باشد و قصه ای که انتخاب می کند علاوه بر روایت کاتالیزه شده درد مردم دارای پتانسیل کافی برای ایجاد کاتارسیس برای مخاطب باشد اما وقتی فیلم سازی و مشخصا «منیژه حکمت» که در کارنامه خود «زندان زنان» را دارد چنین پدیده حساس و دسته اولی از معضلات اجتماعی را برای بازسازی اندیشه زنانه خود در سینما انتخاب می کند جایی برای تامل باقی نمی ماند جز اینکه فیلم را یک مستند بازسازی شده از واقعیت تلخ جامعه بدانیم . 

*شخصیت پردازی های منحصربه فرد 

مسلما وقتی می گویم فیلم نامه منیژه حکمت ضعیف است به معنای آن نیست که این کارگردان از پس شخصیت پردازی ها و قصه گویی بر نیامده بلکه قصد داشته چیزی فراتر از آن را ارائه دهد که در بیان آن ابتر مانده و چنین مسئله ای هم از سینمای ایران انتظار نمی رود . حکمت خیلی خوب شخصیت پردازی کرده است دلیل چنین تعبیری این است که شخصیت ها در سراسر فیلم می خواهند به صورت زنجیر وار به یک دیگر متصل شوند اما غافل از این که روحیات هرکدام مملو از دانه های ریز زنجیری است که در هم گره خورده اند . این تعبیر برای مخاطب هم می تواند درست باشد و هم اشتباه . درست به دلیل این که ژانر و حساسیت فیلم ایجاب می کند شخصیت ها تا حدی جنبه ساکودراماتیک خود را بیشتر کنند و اشتباه به دلیل آن که اتمسفر فیلمنامه و چینش میزانسن و روند صعودی نزولی روایت قصه اصلا شبیه یک فیلم حتی دسته چندم ساکودرام نیست و این پارادوکس همه بار مثبت شخصیت ها را زیر سوال برده است . فیلم نامه شخصیت هایی دارد که می توانند هرکدام در یک اثر کمیک با رنگ و لعاب بیشتر ایفای نقش کنند اما همه آنان در کنار یک دیگر کمکی به ماهیت داستان نخواهد کرد . 

*واکنش به تجاوز

همسر مینو در واکنش به عمل تجاوز صورت گرفته رفتاری پَسا مردانه از خود بروز می دهد همچنین همه اشخاصی که در این دایره قرار می گیرند به نسبت همسر مینو رفتاری متوسط تر از خود بروز داده اند . این رفتار ها نتیجه شخصیت پردازی منحصر به فرد حکمت است که به جد می توان گفت در بازی گرفتن از بازیگران به وجود آمده و شاید فیلم نامه چنین قدرتی نداشته باشد اما آیا این واکنش ها به آگاهی از یک فاجعه هولناک اخلاقی اجتماعی مابه ازای بیرونی دارد ؟ این پرسشی است که مخاطب باید پس از دیدن این اثر به آن پاسخ دهد و مسلما پاسخ مخاطب هیچ ربطی به دیدگاه منیژه حکمت و فیلمنامه نویسانش ندارد ؛ پس در اینجا بر می خوریم به این موضوع که فیلم ساز تفکر فمینیستی اش را غالب بر همه جنبه های روانی – اجتماعی و اخلاقی فیلم کرده است و مخاطب مستاصل سینمای ایران را محکوم به پذیرش آن می کند و این مسئله اساسا خطرناک و غیر قابل توجیه خواهد بود . 


فیلم های مرتبط

افراد مرتبط