جستجو در سایت

1403/06/15 14:57
به‌خاطر دارید که برای نمایش قسمت نخست (جوکر) در نیویورک چه سروصدایی برپا شد؟ اطراف سالن سینما پر از نیروهای ضربتی بود که نکند یک‌وقتی مردم به دلیل ایده‌های انقلابی فیلم، یاغی شوند. انگار تاد فیلیپس، کارگردان فیلم که عمده شهرت خود را مدیون قسمت نخست بود، همه این‌ها را به دست فراموشی سپرده است.

نقد فیلم جوکر: جنون مشترک؛ اثری کسل‌کننده، یکنواخت و بدون هیجان

نقد فیلم جوکر: جنون مشترک؛ اثری کسل‌کننده، یکنواخت و بدون هیجان
به‌خاطر دارید که برای نمایش قسمت نخست (جوکر) در نیویورک چه سروصدایی برپا شد؟ اطراف سالن سینما پر از نیروهای ضربتی بود که نکند یک‌وقتی مردم به دلیل ایده‌های انقلابی فیلم، یاغی شوند. انگار تاد فیلیپس، کارگردان فیلم که عمده شهرت خود را مدیون قسمت نخست بود، همه این‌ها را به دست فراموشی سپرده است.

سلام سینما-به‌خاطر دارید که برای نمایش قسمت نخست (جوکر) در نیویورک چه سروصدایی برپا شد؟ اطراف سالن سینما پر از نیروهای ضربتی بود که نکند یک‌وقتی مردم به دلیل ایده‌های انقلابی فیلم، یاغی شوند. انگار تاد فیلیپس، کارگردان فیلم که عمده شهرت خود را مدیون قسمت نخست بود، همه این‌ها را به دست فراموشی سپرده است.

داستان جوکر: جنون مشترک

آرتور فلک، کمدین شکست‌خورده، به دلیل جنایاتی که مرتکب شده در بیمارستان آرکام بستری است. در این جا با عشق زندگی‌اش، لی آشنا می‌شود. این دو پس از آزادشدن ماجراجویی‌های دیوانه‌وار خود را آغاز می‌کنند.

منتقد: دیوید ارلیچ/ ایندی وایر

(Joker: Folie a Deux) (جوکر: جنون مشترک) به‌قدری کسل‌کننده و یکنواخت است که باید بابت تماشای آن غرامت بگیریم. به طرز ظالمانه‌ای استعداد لیدی‌گاگا در این فیلم هدررفته و حقش پایمال شده است. داستان فیلم می‌خواهد خود را به نحوی اثبات کند، اما با شکست مواجه می‌شود و این تلاش بی‌وقفه بیننده را از پا درمی‌آورد.

از نظر تاد فیلیپس جوکر یک داستان ناراحت‌کننده درباره دلقکی است که از دیدگاه مردی تنها، تشنه دوستی و همدلی، در دنیایی سرد و ظالم روایت می‌شود.

بله قسمت نخست جوکر با قتل، خونریزی و شورش به اتمام رسید. در نتیجه آن آرتور فلک، با بازی درخشان واکین فینیکس در تیمارستان بستری شد.

تاد فیلیپس معتقد است که چنین خشم فانتزی، حتی در فیلم تجاری نیمه موفقی چون جوکر تأیید نمی‌شود. فیلمی که بسیاری از مخاطبان را اغوا کرد و به تزکیه نفس رساند.

تمام این‌ها متعلق به دنیای سرگرمی است و تاد فیلیپس خود را مقصر خلق دنیایی که در آن مرز میان واقعیت و خیال مشخص نیست، نمی‌داند.

جوکر به دلیل پیام‌های اخلاقی متضاد خود، نسبت به مجموعه (Hangover) (خماری) ساخته دیگر تاد فیلیپس خطر کمتری دارد. پر واضح است که اثر نخست بسیار موفق‌تر از چند فیلم سرگرم‌کننده کمدی بود. به قدری موفق بود که برای واکین فینیکس جایزه اسکار را به ارمغان آورد.

اما مشکل تاد فیلیپس این است که هم خدا را می‌خواهد و هم خرما. در جنون مشترک تمام خرمایی که خورده را روی صفحه سینما، طرف‌داران و منتقدان مشتاقانه بالا آورده و همه چیز را به گند می‌کشاند.

احتمالاً کارگردان فیلم دچار ضربه‌مغزی شده، زیرا به‌جای این که از قهرمان خود یک نماد بسازد، او را به عروسک بغل‌کردنی تبدیل کرده است.

تاد فیلیپس چگونه آرتور فلک را با جوکر آشتی می‌دهد؟ چگونه قرار است به ما بفهماند که شخصیت‌ اصلی داستانش دچار انحراف شده و اکنون تنها هدفش سرگرم‌کردن بیننده است؟

جوکر: جنون مشترک از قصد و به طرز شکنجه‌کننده‌ای حوصله شما را سر می‌برد و تمام قدرت خود را به کار می‌گیرد که از جذابیت به‌دور باشد.

با اثری مواجهیم که هر کاری می‌کند جز برآورده‌کردن انتظار بیننده. در ابتدا با لطافت مخاطب خود را انکار می‌کند؛ اما در نهایت به‌قدری خشن می‌شود گویی با طرف‌دار خود دشمنی دارد و می‌خواهد با چاقو دل‌وروده او را بیرون بکشد.

با تبدیل‌کردن جوکر به یک فیلم موزیکال کلاسیک تمام لذت داستان از آن خارج شده است؛ زیرا هیچ ژانری همانند موزیکال به درد خراب‌کردن داستان نمی‌خورد.

جوکر: جنون مشترک یک فیلم تجاری است که برای تنبیه‌کردن بیننده خود ساخته شده، همین و بس.

تاد فیلیپس شاید فیلمی ساخته که تنها شخصیت جوکر با آن موافق باشد. به‌جرئت می‌توان گفت مخاطب با دیدن آن سر ذوق نخواهد آمد.

در هیچ کجای جوکر 2، داستان به اندازه کافی پیچیده یا لذت‌بخش نمی‌شود تا حداقل مخاطب خود را توجیح کند چرا دو ساعت از وقت خود را پای این فیلم هدر داده است.

شاید معرفی لیدی گاگا به‌عنوان شریک یاغی آرتور فلک در جنون مشترکشان روی کاغذ جالب به نظر بیاید. تاد فیلیپس سپس چه می‌کند؟ شخصیت او را برای صحنه‌های خسته‌کننده و بی‌پایان دادگاهی به حاشیه می‌کشاند.

ایده اصلی تاد فیلیپس برای استفاده از یک سوپراستار برای بازی در نقشی که به‌ظاهر استعدادهای او را به‌عنوان یک خواننده و هم به‌عنوان یک بازیگر به بالاترین درجات می‌کشاند، این است که در نهایت او را در گوشه‌ای بر صندلی و در پس‌زمینه دادگاه بنشاند.

تمام این‌ مسائل از جرم و جنایت آرتور فلک وحشتناک‌تر است.

سپس آرتور شروع به خواندن می‌کند و داستانش کمی به چاشنی عشق و عاشقی نیاز دارد. کارگردان به‌جای این که این رابطه رمانتیک را به تصویر بکشد، داستان عاشقانه‌ای را روایت می‌کند که تنها یکی از زوجین در آن دیده می‌شود که می‌خواهد در مرکز توجه باشد.

صحنه‌های موزیکال و ترانه‌ها باید راهی برای فرار جوکر از واقعیت وجودی‌اش باشد، اما در عوض به‌عنوان بهانه‌ای برای اثبات خود به‌عنوان شخصیتی کمیک استفاده می‌شود.

تماشای صحنه‌های عاشقانه آرتور و لی (لیدی گاگا) شبیه صحنه‌های بی‌روح کاباره‌ها در فضای خالی تاریک تخیلات مشترک این دو شخصیت است.

بین دو فرد روانی که مثلاً قرار است از جنون یکدیگر تغذیه کنند، هیچ اثری از خلاقیت دیده نمی‌شود. تعهد لیدی گاگا و واکین فینیکس به نقش‌هایشان به دیالوگ‌ها کمی حس و حال می‌دهد.

تاد فیلیپس اجازه نمی‌دهد هیچ‌ یک از ترانه‌ها بر دنیای واقعی تأثیر بگذارد. عکس این قضیه هم صادق است.

جوکر: جنون مشترک یک سؤال اصلی مطرح می‌کند: آیا آرتور تسلیم نیازش به دوست‌داشتن می‌شود؟ و یا دادگاه حس تنهایی را در او بیشتر خواهد کرد؟

جواب این سؤال برای کسی اهمیت ندارد. حتی برای طرف‌داران و فرقه‌گرایان خود جوکر.

جوکر: جنون مشترک برای نخستین‌بار در جشنواره فیلم ونیز 2024 به نمایش درآمد و قرار است در تاریخ 4 اکتبر، 20 مهر همین سال اکران جهانی خود را آغاز کند.